امام موسی بن جعفر الکاظم

«امام، مراقب شیعیان…»

علی بن یقطین، از یاران امام کاظم (علیه‌السلام)، در دربار هارون بود اما مخفیانه به امام خمس و هدایایی می‌فرستاد. روزی هارون، خلعت‌هایی از جمله بالاپوشی خاص خلفا به او داد. علی آن را برای امام فرستاد، اما امام آن را بازگرداند و فرمود: «آن را نگه‌دار، بعدها برایت اهمیت خواهد داشت.»

بیشتر بخوانید...

«عیب جویی یا عیب پوشی؟»

امام کاظم (علیه‌السلام) در پاسخ فرمودند: “آنچه درباره برادرت شنیده‌ای، اگر از گناهانی باشد که خداوند نهی کرده است، پس او را دروغگو بدان و گمان نیکت را درباره‌اش حفظ کن. اما اگر خودش به گناه اعتراف کرد، او را نصیحت کن و راه درست را نشان بده.”

بیشتر بخوانید...

«معجزه دوستی»

ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی، عدم تعادل بین «خوددوستی» و «دگردوستی» است. اگر حب ذات افراطی شود، خودخواهی و ظلم پدید می‌آید و اگر دگردوستی افراطی باشد، فرد آسیب می‌بیند. امام کاظم (علیه‌السلام) فرمودند: **«مؤمن برای دیگران همان را می‌خواهد که برای خود می‌خواهد.»**

بیشتر بخوانید...

«متهم کیست؟»

ابوحنیفه برای آزمایش علم امام کاظم (علیه‌السلام) پرسید: “آیا کسی که در کوچه غصبی راه برود، گناه کرده است؟” امام فرمود: “آیا زمین ملک خدا نیست؟ اگر خدا اجازه داده، گناهی نیست وگرنه، ستم کرده است!” ابوحنیفه شگفت‌زده از حکمت امام شد.

بیشتر بخوانید...

«آب حیات»

امام کاظم (علیه‌السلام) فرمودند: “امامت، هدایتگری به امر الهی است.” خداوند در قرآن، خود را “هادی” معرفی کرده و پیامبران و امامان را پیشوایان هدایت دانسته است. هدایت، شأن جدایی‌ناپذیر امام است که انسان‌ها را به صراط مستقیم راهنمایی می‌کند و مسیر سعادت را نشان می‌دهد.

بیشتر بخوانید...

” در جستجوی عقل “

امام کاظم (علیه‌السلام) فرمودند: “عقل، هدایتگر انسان به سوی حق و عمل صالح است.” خرد نه‌تنها در شناخت حقایق، بلکه در رفتار و زندگی عملی نیز نقش دارد. هرچه عقل شکوفاتر شود، انتخاب‌های صحیح‌تر و سبک زندگی خردمندانه‌تری خواهیم داشت. تقوا و دوری از گناه، عقل را تقویت می‌کنند.

بیشتر بخوانید...

« احسان به دشمن »

مردی در مدینه با امام کاظم (علیه‌السلام) دشمنی شدیدی داشت و حکومت نیز از او حمایت می‌کرد. یاران امام اجازه خواستند که او را بکشند، اما امام آنان را منع کرد و فرمود: «من، خود، او را تنبیه خواهم کرد.» سپس با اخلاق نیک، دشمنی او را به دوستی تبدیل نمود.

بیشتر بخوانید...

” شادماني دل مؤمن “

مرد رِیّی با نامه‌ی امام کاظم (علیه‌السلام) نزد والی جدید رفت. والی پس از خواندن نامه، با احترام با او برخورد کرد و مالیات‌های سنگین را برداشت. مرد شادمان نزد امام بازگشت و گفت: «ای فرزند رسول خدا! برکات دعای شما بود که مشکل من حل شد.»

بیشتر بخوانید...

« … و دشمن شهادت می‌دهد »

سفیان بن نزار ادامه می‌دهد: مأمون گفت: سپس دیدیم که پدرم هارون به شدت به امام موسی کاظم (علیه‌السلام) احترام می‌گذارد، با او سخن می‌گوید، از او مشورت می‌خواهد و گاهی در میان جمعیت او را صدر مجلس می‌نشاند. این صحنه‌ها در ذهنم باقی ماند و مرا به تفکر درباره مقام و منزلت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) واداشت.

بیشتر بخوانید...

« رضایت به بقای ظالم، هرگز! »

امام کاظم (علیه‌السلام) به صفوان بن مهران فرمود: شترانت را به هارون کرایه می‌دهی؟ صفوان گفت: فقط برای حج، نه لهو و تفریح. امام فرمود: آیا دوست داری زنده بماند تا کرایه‌ات را بدهد؟ صفوان پاسخ داد: بله. امام فرمود: هرکه بقای ظالم را بخواهد، در آتش است.

بیشتر بخوانید...

” این مسیح است که می خواند … “

امام کاظم (علیه‌السلام) در ۷ صفر ۱۲۸ هجری میان مکه و مدینه به دنیا آمدند. ایشان در دوران ظلم عباسیان، سال‌ها در حبس و شکنجه بودند. علم و فضائل اخلاقی امام، دانشمندان را تحت‌تأثیر قرار داد. به دلیل صبر و بردباری فوق‌العاده، «کاظم» لقب یافتند و در سخاوت بی‌نظیر بودند.

بیشتر بخوانید...