“تربیت یافتگان”

“تصمیم حُر یک تصمیم ناگهانی نبوده، بلکه مثل نهالی بوده که سال‌ها جوانه زده و رشد کرده…” (استفان فريدريش شفر)

در هر نهضتی علاوه بر رهبران، رهروان و پیروان نیز نقش کلیدی در موفقیت‌ها و شکست‌ها دارند. به همین دلیل در نهضت‌های توحیدی، پیامبران الهی سراغ کادرسازی و تربیت نیرو رفته‌اند.

در حماسه عاشورا نیز امام حسین (علیه السلام) توانسته بود نیروهایی را تربیت کند و يا نیروهای از قبل تربيت شده‌ای را با خود همراه سازد که از جهات روحی، روانی، عقیدتی و جسمی برای انجام چنین حماسه‌ای آماده بودند. معمولاً افراد یک نهضت، از میان افراد فعّال و جوان و از نخبگان جامعه انتخاب می‌گردند، ولی در حماسۀ عاشورا افراد گوناگون حضور دارند: زن، مرد، پیر، جوان و کودک. ولی همین نیروها طوری تربیت شده‌اند که به مرحله “یقین” رسیده‌اند؛ به راهی که برگزیده‌اند، باور دارند و به رهبر حماسه، به تمام معنا ایمان دارند.

واقعاً تربیت افرادی که حاضر به از خودگذشتگی در راه باورهای خود بوده و باکی از شهادت در راه خدا نداشته باشند، دشوار است، زیرا موانع دنیوی هرکدام سد بزرگی است که انسان‌ها را در خود گرفتار می‌کند. عشق به زندگی، عشق به جلوه‌های دنیا، عشق به فرزند و زن، عشق به اموال و ثروت، ضعف‌ها، ترس‌ها، منفعت‌ها و… هر کدام دام‌هایی‌ اند که انسان را در خود اسیر می‌کنند. به همین دلیل امام حسین (علیه السلام) می‌گوید: “مردم بندگان دنیایند و دین لق‌لقه زبانشان در زندگی است، زمانی که با پیشامدی امتحان شوند، دین‌داران کم‌اند. [1]“ حقا که گذر از این همه موانع، نیاز به تربیت سخت و دشوار دارد. تنها مكتب اهل بيت (عليهم السلام) بود که توانست یاران هم‌دل، هم‌ایمان، هم‌هدف، آگاه، مؤمن، مطیع و آمادۀ شهادت تربیت کند.

در همین راستا، یک محقق آلمانی[2]. معتقد است که تصمیم حُر یک تصمیم ناگهانی نبوده، بلکه مثل نهالی بوده که سال‌ها جوانه زده و رشد کرده و درخت تنومندی شده، و این در حالی است که خود او هم متوجه نبوده که در نهايت از یزید خواهد گسست و به حسین (عليه السلام) خواهد پيوست. وقتی در مواجهه اولیه سپاه حر (قبل از روز عاشورا) با کاروان امام حسین (عليه السلام)، زمان نماز فرا رسید، حر و سپاهش نماز را به امام اقتدا نمودند. وقتی حر از حرکت سپاه امام ممانعت نمود، امام حسین (عليه السلام) به او فرمود: “مادرت به عزایت بنشیند! مى‌خواهى چه کار کنى؟” حرّ پاسخ داد: “به خدا سوگند اگر کسى غیر از تو از عرب چنین سخنى بر زبان جارى مى‌ساخت، پاسخش را مى‌دادم، هر که مى‌خواست باشد! امّا به خدا سوگند که من نمى‌توانم نام مادرت را جز به بهترین شکل بر زبانم جارى سازم[3].لذا این‌که حُر در نهایت ناگهان پیش وجدانش شرمنده می‌شود، حکایت از وجدان و ضمیر پاک و حقیقت‌طلب حُر می‌کند و چنین وجدانی باید در طول زندگی به رشد و شکوفایی رسیده باشد[4].

به همین دلیل است که امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا به یاران خود خطاب می کند: “من اصحابی از اصحاب خودم بهتر، و اهل بیتی از اهل بیت خودم فاضل‌تر سراغ ندارم. خداوند از جانب من به شما جزای خير دهد. اینها جز با من، با شما کاری ندارند. شما می‌توانید بروید، و حقی از من بر شما نيست[5] اما در آن شب، هیچ یک از یاران، امام حسین (علیه السلام) را تنها نگذاشتند. آنان وجدانشان به کمال نهایی رسیده بود و آن شب غسل شهادت کردند. و البته تربیت این مکتب هنوز هم ادامه دارد.

(برگرفته از کتاب “رمز جاودانگی حماسه عاشورا”، اثر “آیت الله اسحاق فیاض” (با برخی تغييرات و اضافات))

برچسب خورده:پیامبران الهی_پیروان_تربیت_تربیت یافتگان_جوان حقیقت‌طلب_حُرحماسۀ عاشورا_رهروان سید الشهدا_امام حسین_سیره امام حسین ع

 

پاورقی‌ها:

[1] (تحف العقول، صفحه 245)

[2] استفان فريدريش شفر، كه از سال ۱۹۹۹به دین اسلام گرویده و از سال ۲۰۰۲ نیز مذهب تشیع را برای خود برگزیده است. وی پس از اسلام آوردن چندین مقاله و کتاب مانند “چهل حدیث در مورد روزه” و چند مقاله نوشته است

[3] مسند الامام الشهید، جلد 1، صفحه 483

[4] ذكر اين نكته ضروری است كه در لشكر امام حسين (عليه السلام)، افرادي حضور داشتند كه بخش عمده‌ای از زندگی خود را به دور از مكتب تربيتی اهل بيت (عليهم السلام) سپری كرده بودند. اما با داشتن وجدان بيدار و آمادگی روحی و عنايت خاص امام حسين (عليه السلام)، ‌در نهايت در صف ياران ايشان قرار گرفته و به فيض شهادت و رستگاری نائل شدند

[5] (مسند الامام الشهيد، جلد 2، صفحه 15)