« ایثار برای نجات … »

  1. خانه
  2. »
  3. امربه معروف
  4. »
  5. « ایثار برای نجات … »

« ایثار برای نجات»

“… و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة …”

“… در راه تو جان خویش را نثار نمود؛ تا بندگان تو را از نادانی و سرگردانی گمراهی، نجات بخشد …”

« فرازی از زیارت اربعین سید الشهدا (علیه السلام) »

… حسین (علیه السلام) و ابن زبیر هر دو از بیعت یزید سر برتافتند و هر دو بر علیه او قیام نمودند. حسین (علیه السلام) به عراق آمد و کشته شد و ابن زبیر در مکه خروج کرد. پس از کشته شدن حسین (علیه السلام) بهانه خوبی هم به دست ابن زبیر افتاد و خونخواهی ابی عبدالله را هم عنوان کرد؛ سپس دو سال با یزید جنگید؛ لشکریان یزید از کوه ابوقبیس، با منجنیق سنگ و آتش به مسجد الحرام که ابن زبیر به آنجا پناهنده شده بود، می‌انداختند؛ کعبه را خراب کردند، ولی پیش از آن که دستگیرش کنند، خبر آمد که یزید مرده است. لذا لشکرش به شام برگشت و کار ابن زبیر، رونق گرفت؛ تا بر تمام حجاز و عراق مسلط شد. آنگاه در زمان خلافت عبدالملک مروان (خلیفه اموی) توسط حجاج بن یوسف (حاکم کوفه) به قتل رسید.

پس حسین (علیه السلام) و ابن زبیر هر دو قیام کردند و هر دو هم کشته شدند، اما ابن زبیر مردم را به خودش می‌خواند و حسین (علیه السلام) به خدایش.

ابن زبیر قیام کرد و گفت، یزید باطل است؛ من باید خلیفه شوم. خلافت و حکومت می‌خواست؛ او (یزید) پایین بیاید، خودش بال رود؛ کسی که خواهان حکومت و جاه‌طلبی و ریاست است، فدایی شیطان است؛ ابن زبیر که کشته شد، کشته نفس و هوی شد؛ فدایی راه شیطان شد. اما حسین (علیه السلام) ابداً خواهان حکومت و ریاست و مقام دنیا نبود، کودک صفتانند که ریاست نزد آنان مهم است. اما کسی که از جزئیت بیرون آمده، می‌فهمد زندگی دنیا جز بازیچه چیزی نیست؛ “لهو و لعب” است؛ صرفاً خیال و اعتبار و همراه هزاران رنج و درد سر است؛ حسین (علیه السلام) اعلی و اجل است که بنده نفس و هوی و ریاست شود. هنگامی که او خواست از مکه بیرون بیاید، در خطبه‌ای که روز هشتم ذی الحجه خواند، صریحاً فرمود: “من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام می‌کنم؛ نه برای حکومت یا فتنه‌انگیزی.” (نفس المهموم)

برنامه حسین (علیه السلام) همان برنامه جدش و پدرش بود؛ دعوت مسلمانان به تقوی؛ آن ها را وادارد در زمین، برتری نجویند؛ یعنی به اصطلاح قرآن مجید “علو فی الارض” (برتری جویی روی زمین) نکنند؛ تطمیع‌های حکومت یزید آنان را نفریبد، که بشر پرست شوند، بلکه باید خداپرست گردند، دنیا بالاخره می‌گذرد؛ این قدر حرص و غفلت برای چه؟ مگر چقدر این جا می‌مانند؟ …                              

« برگرفته از کتاب سید الشهدا، اثر شهید آیت الله دستغیب »

آری، سید الشهدا، هرچه داشت، همه را تنها و تنها در راه پروردگار خویش نثار نمود. چه زیبا امام صادق (علیه السلام) در فرازی دیگر از زیارت اربعین امام حسین (علیه السلام) انگیزه الهی آن حضرت را تبیین می‌نمایند:[1]

برچسب خورده:ابن زبیر_ایثار برای نجات_دنیا طلبی_زهد در دنیا و رغبت در آخرت_سید الشهدا امام حسین_سیره امام حسین ع_قیام ابن زبیر_قیام برای خدا_قیام حق و باطل_ نکوهش برتری جویی در دنیا


پاورقی:

[1] {اللهم انی اشهد انه} جاهدهم فیک صابرا محتسبا حتی سفک فی طاعتک دمه”(فرازی از زیارت اربعین)