«روشنتر از روز»
همه، این را شنیدهایم که بسياری که در عمل، خلافت بلافاصله امیرالمؤمنین (عليه السلام) پس از پيامبر اکرم (صلّی الله عليه و آله و سلّم) را نپذيرفتند، خود در روز غدیر حاضر بودند. حال سؤال این است که بعدها وقتی
همه، این را شنیدهایم که بسياری که در عمل، خلافت بلافاصله امیرالمؤمنین (عليه السلام) پس از پيامبر اکرم (صلّی الله عليه و آله و سلّم) را نپذيرفتند، خود در روز غدیر حاضر بودند. حال سؤال این است که بعدها وقتی
جمعه بود و مردم در مسجد منتظر، تا برایشان خطبه بخواند. خاطرۀ آن روز را در ذهن مرور کرد. چه روز بزرگی! در میان جمعیت صد وبیست هزار نفری، حبیب خدا او را فراخواند و بر فراز منبری که از
یکی از ارزشهای والای انسانی و اسلامی، رعایت ادب است. ادب در برابر بزرگان و مقدسات و در همهی موارد زندگی، زینت اخلاق و از عوامل و ارکان مهم شخصیت معنوی است. امیرمؤمنان (علیهالسلام) در ضمن سفارش به فرزندش امام
نام مادر مسیح، مریم دختر عمران بود. مادر مریم، وقتی او را حامله شد، نذر کرد فرزند در شکم خود را، بعد از به دنیا آمدن خادم مسجد (محرر) کند، و او در حالی این نذر را میکرد که میپنداشت
« توطئه خلیفه » همانند دزدها، از چراغ و روشنایی روز میترسید. معلوم بود که از وجود پر برکت امام کاظم (علیه السلام) که همانند آفتاب در میان مردم، درخشندگی و جلوه دارد، بسیار هراسناک است. از این رو، او
«باران مهربانی» هنوز از بیابان به شهر مدینه وارد نشده بود که از اهالی شهر میپرسید: “کریم ترین” مردمان این شهر کیست؟ و خانه اش کجاست؟ همه مردم او را به سوی امام حسین (علیه السلام) راهنمایی کردند. اعرابی، امام(علیه
مردم همه از جایگاه ویژه او نزد پیامبر مطلع بودند، بارها از رسول خدا) صلی الله علیه و آله و سلم) شنیده بودند که ميفرمود: “فاطمه، پاره ي تن من است؛ هر كس او را بيازارد مرا آزرده است. [1]