چرا شیعیان با گذشت حدود 1400 سال از واقعه عاشورا، هنوز عزاداری میکنند؟
مقدمه: تعریف عزاداری
در وجود همة ما انسانها گرایش به خوبیها وجود دارد. ما افراد درستکار و راستگو را دوست داریم. طبیعی است که این دوستی و محبّت، آثار و نشانههایی نیز در وجود ما خواهد داشت. وضعیت و حالِ افرادی که دوستشان داریم، بر ما اثر خواهد گذاشت. از خوشی آنها خوشحال و با ناراحتیشان، ناراحت میشویم. نمیتوانیم ادعا کنیم کسی را دوست داریم؛ درحالیکه به شرایط و مشکلات او بیتوجه هستیم.
برای هر فرد عاقلی بدیهی است که انسان در سوگ عزیزانش، اندوهگین میشود و از درگذشت آنها گریان و نالان خواهد شد. رفتار هر انسان بااخلاق، هنگام از دست دادن یار، عزیز و بزرگی از نزدیکانش چنین است. هرچه این فرد عزیزتر باشد و بیشتر به گردن فرد حق داشته باشد، اندوه از دست دادن او نیز بیشتر و سنگینتر خواهد بود. کسی که غم از دست دادن پدر و مادر را تجربه کرده باشد، احتمالاً این موضوع را تأیید میکند.
مسلّماً این اندوه، تنها قلبی و درونی نیست؛ بلکه بروز بیرونی هم دارد. یکی از نمودهای بیرونی اندوه، گریه کردن و عزاداری است.
عزاداری رفتار و مراسمی است که بر اثر اندوه، به روشهای مختلف و مرسوم برای بیان ناراحتی و غالباً بهصورت جمعی برگزار میشود. برای عزاداری معمولاً افراد در مجالسی دور هم جمع میشوند و به یاد عزیز ازدسترفته، سوگواری میکنند.
ماهیت و کارکرد عزاداری برای اهلِبیت علیهمالسلام
هرچه مقام و عظمت شخصیت ازدسترفته والاتر باشد، اهمیت و جایگاه عزاداری بیشتر و پررنگتر میشود. میدانیم کسانی در این عالم بودهاند و هستند که به گردن ما بسیار حق دارند؛ حتی بیش از پدر و مادر؛ کسانی که همة عمر خود را وقف بندگی خداوند و هدایت ما انسانها کردهاند. آنها نهتنها برای سعادت دنیای ما رهنمودهایی بسیار داشتند، بلکه دلسوزانه هدایت و سعادت ابدی ما را نیز بر عهده گرفتند. این افراد، همان پیامبران الهی و اوصیای ایشان هستند.
حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، آخرین پیامبر الهی و پس از ایشان، اهلِبیت مطهرشان علیهمالسلام، پیشوایان دین و امامان هدایتاند. ایشان در این مسیر، سختیها را به جان خریده و دلسوزانه ما را به صراط مستقیم راهنمایی کرده و راه خوشبختی ابدی را به ما نشان دادهاند. واضح است که این بزرگواران چقدر حق بر گردن ما دارند و پیروی از ایشان کلید نجات و خوشبختی ابدی ماست.
جالب اینکه پیامبر گرامی اسلام برای همة این تلاشهای طاقتفرسا، هیچ مزد و پاداشی درخواست نکردهاند، مگر ابراز محبّت و مودت به خاندانشان: قُلْ لَا أسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أجْراً إلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبی[1]
خدای متعال در این آیه به پیامبرش میفرماید: «به مردم بگو من از شما هیچ مزد و پاداشی نمیخواهم؛ مگر مودت به نزدیکانم».
می بینیم که در این آیه، لفظ «مودّت» به کار رفته است، نه محبّت. محبّت امری درونی و قلبی است؛ اما مودّت، نشان دادن محبّت است. خداوند در قرآن کریم، مزد رسالت پیامبر را محبّت کردن به اهلِبیت ایشان علیهمالسلام دانسته است.
پیشتر هم اشاره شد که یکی از مصادیق نشان دادن محبّت به ایشان، عزاداری در سوگشان است. عزاداری نهتنها نشانة دوستی و محبّت است، بلکه از راههای نزدیکی ما به اهلِبیت پیامبر است. یک مسلمان شیعه تلاش میکند با عزاداری برای امامانش، خود را به ایشان نزدیک کند و پیوند قلبی خود را با آنان قویتر سازد.
محبّت و ارادت یک پیرو و شیعة اهلِبیت نسبت به امامانش، به زمان و مکانی خاص محدود نمیشود؛ درنتیجه، اندوه و عزاداری بر مظلومیت ایشان نیز فراتر از سوگواری برای نزدیکان است و همواره جریان دارد.
انگیزهها ما در عزاداری برای اهلِبیت علیهمالسلام
حزن و اندوه در سوگ ائمه علیهمالسلام، خصوصاً در سالگرد شهادتشان، دوباره زنده میشود و با یاد مظلومیت و غربت ایشان، قلب دوستدارانشان به درد میآید؛ درنتیجه، خصوصاً در این ایام، مجالس عزا برای بزرگداشت و زنده نگه داشتن نام و یاد ایشان برپا میشود. این، توصیه و سفارش خود ائمه علیهمالسلام نیز بوده است و برای کسی که امر ایشان را زنده بدارد، دعا کردهاند.[2]
علاوهبراین، از ثمرات سوگواری برای اهلِبیت علیهمالسلام، افزایش محبّت و ارادت و شناخت ما نسبت به ایشان است و این، نعمتی بسیار گرانبها و ارزشمند است که باعث رضایت خداوند و رشد ما در مسیر بندگی او میشود.
امتیاز خاصّ اقامة عزای سیّدالشهدا علیهالسلام و تأکیدهای ویژه بر آن
به همة امامان ما ظلم و ستم فراوان شده است و هیچکدام به مرگ طبیعی از دنیا نرفته[3] و دشمنان، آنها را به شهادت رساندهاند؛ ولی در بین همة اهلِبیت، شهادت امام حسین علیهالسلام در کربلا تفاوت و امتیازی ویژه دارد. جنایتی که برای سیّدالشهدا علیهالسلام و خانوادة ایشان رخ داد، از مصیبتهای سنگین تاریخ بشریت بوده است.
این مصیبت چنان دردناک است که شرح آن به زبان ممکن نیست و عمق این فاجعه چنان زیاد است که امام رضا علیهالسلام میفرماید: «پلک چشمان ما از گریه بر مصیبت ایشان مجروح است.»[4]
خداوند متعال بسیار بر گریه و عزاداری برای امام حسین علیهالسلام امر کرده و تأکیدهای ویژه داشته است.[5] ائمه علیهمالسلام با شروع ماه محرّم (ماه شهادت امام حسین) نهتنها خودشان مجلس عزا بر پا میکردند[6]، بلکه به شیعیانشان هم توصیه و تأکید فراوان داشتند که با بزرگداشت ایام شهادت سیّدالشهدا در برپایی عزاداری برای ایشان بکوشند.[7]
در روایات رسیده از اهلِبیت علیهمالسلام، آثار و برکات و ثوابهای فراوانی برای برپایی عزای سیّدالشهدا و بیان مصیبتها و گریه بر ایشان بیان شده؛[8] لذا عزاداری بر ایشان بهعنوان سنّتی زنده و ماندگار در طول تاریخ بر جای مانده است و بهخصوص با آغاز ماه محرّم، دوباره زنده میشود.[9]
کارکردها و آثار اجتماعی عزاداری
برپایی عزا فقط در اسلام و برای امامان شیعه نیست؛ بلکه پیروان همة ادیان الهی در سوگ پیشوایانشان عزاداری میکنند[10] و به روشهای مختلف، اندوه خود را نشان میدهند.
محبّان و شیعیان اباعبدالله علیهالسلام نیز هرساله، بهخصوص در ایام ماه محرّم، با اشک ریختن، پوشیدن لباس مشکی، روضهخوانی، سینهزنی، زنجیرزنی، برافراشتن علم و پرچم عزا و راه انداختن دستههای عزاداری، قربانی کردن و… یاد غربت و مظلومیت امام حسین علیهالسلام را زنده نگاه میدارند.
این برنامهها و بزرگداشت یاد امام حسین، موجب افزایش محبّت ائمه علیهماسلام در قلبهای عزاداران و نیز انتقال این گوهر ارزشمند به نسلهای بعد میشود. همچنین در سخنرانیهایی که نوعاً در مراسم عزاداری انجام میشود، فضائل و مناقب اهلِبیت گفته خواهد شد و سطح آگاهی و شناخت مردم از پیشوایان دین بالا خواهد رفت و اسلام حقیقی به مردم شناسانده و معرفی میشود؛ به بیان دیگر، از راه تبلیغ دین در این مجالس، بستری مناسب برای تقویت پایههای اعتقادی و معرفتی مردم فراهم میشود.
علاوهبراین، یکی از رسمهای این مجالس، اِطعام، یعنی غذا دادن به عزاداران است که برای آن ثوابهای فراوانی وعده داده شده است.[11] بانیان عزا معمولاً از مهمانان خود با خوراکهای متناسب با این مناسبت پذیرایی میکنند؛ از چای و حلوا گرفته تا غذای نذری و…؛ این نهتنها در مجالس خانگی، بلکه گاه در سطح عمومی جامعه نیز صورت میگیرد و بهاینترتیب، مردم از غذای متبرک به نام سیدالشهدا علیهالسلام بهرهمند میشوند.
ما شیعیان در مصیبت امامان علیهمالسلام، عزادارى و گریه مىکنیم؛ به این دلیل که آنان را دوست داریم و سعادت دنیا و آخرت خود را مدیون آنها هستیم؛ عشق و محبّتشان در وجودمان سرشار شده و این اظهار محبّت ما به آنها، در اصل ادای حقّ رسالت است. دوستدار واقعى کسى است که در شادى آنان شادمان و در مصیبتشان اندوهگین باشد و در این میان، مظلومیت و مصیبت سیدالشهدا علیهالسلام، موضوعی خاص است و بسیار به برپایی عزای ایشان، تأکید شده که این خود، مشعل هدایت بشر تا روز قیامت است.
[1]. شوری(42): 23
[2]. كامل الزيارات / النص / 101 / الباب الثاني و الثلاثون ثواب من بكى على الحسين بن علي ع
امام صادق علیهالسّلام، به (مسمع ) که از سوگواران و گریهکنندگان بر عزاى حسینى بود، فرمودند:
رَحِمَ اللَّهُ دَمْعَتَكَ- أَمَا إِنَّكَ مِنَ الَّذِينَ يُعَدُّونَ مِنْ أَهْلِ الْجَزَعِ لَنَا وَ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ يَخَافُونَ لِخَوْفِنَا وَ يَأْمَنُونَ إِذَا أَمِنَّا أَمَا إِنَّكَ سَتَرَى عِنْدَ مَوْتِكَ حُضُورَ آبَائِي لَكَ- وَ وَصِيَّتَهُمْ مَلَكَ الْمَوْتِ بِكَ وَ مَا يَلْقَوْنَكَ بِهِ مِنَ الْبِشَارَةِ أَفْضَلُ وَ لَمَلَكُ الْمَوْتِ أَرَقُّ عَلَيْكَ وَ أَشَدُّ رَحْمَةً لَكَ مِنَ الْأُمِّ الشَّفِيقَةِ عَلَى وَلَدِهَا
خدا رحمت کند اشکهاى تو را. بدان قطعاً تو از کسانى محسوب مىشوى که به خاطر ما جزع نموده و با سرور و شادی ما شادمان گشته و به خاطر حزن ما محزون شده و برای ترس ما ترسان بوده و هنگام امنیت ما احسا امنیت کردهاند. بدان و آگاه باش که حتماً و بهزودی هنگام مرگ، اجدادم را بالاى سرت خواهى دید که به فرشتة مرگ، سفارش تو را خواهند کرد و بشارتى که به تو خواهند داد، برتر و بالاتر از هر چیزى است و خواهى دید که فرشتة مرگ از مادر مهربان با فرزندش به تو مهربانتر و رحیمتر خواهد بود.
وسائل الشيعة / ج14 / 501 / 66 باب استحباب البكاء لقتل الحسين و ما أصاب أهل البيت ع و خصوصا يوم عاشوراء
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ لِلْفُضَيْلِ تَجْلِسُونَ وَ تَتَحَدَّثُونَ فَقَالَ نَعَمْ
فَقَالَ إِنَّ تِلْكَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا فَأَحْيُوا أَمْرَنَا فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا يَا فُضَيْلُ مَنْ ذَكَرَنَا أَوْ ذُكِرْنَا عِنْدَهُ ثُمَّ ذَكَرَ مِثْلَهُ.
امام جعفر صادق علیهالسّلام به فضیل فرمود: آیا شما مینشینید و گفتوگو میکنید؟ گفت: آرى، فدایت شوم.
فرمود: اینگونه مجالس را دوست دارم؛ اى فضیل! موضوع دین ما را زنده کنید. اى فضیل! هر کسى نام ما را ببرد یا نام ما نزد او برده شود و به قدر بال مگس، اشک از چشمش خارج شود، خدا گناهان او را مىآمرزد؛ ولو اینکه به قدر کف دریا باشد.
[3]. كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر / / 162 / باب ما روي عن الحسن بن علي عن رسول الله ص في النصوص…
امام حسن مجتبی علیهالسّلام فرمودد:
وَ لَقَدْ حَدَّثَنِي جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ ص أَنَّ الْأَمْرَ يَمْلِكُهُ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَفْوَتِهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ
جدّم رسول خدا صلّىاللَّهعلیهوآله به من فرمود: مالک (امامت)، دوازده نفر از اهلِبیتش و برگزیدگان (از خاندانش) هستند و از ما نیست، جز اینکه یا کشته یا مسموم شود.
[4]. مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) / ج4 / 86 / فصل في مقتله ع…
إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ الْقِتَالَ فِيهِ فَاْسْتُحِلَّتْ فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَتْ فِيهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِيَ فِيهِ ذَرَارِينَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ النِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثِقْلِهَا وَ لَمْ تُدَعْ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِي أَمْرِنَا إِنَّ يَوْمَ قَتْلِ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا أَرْضُ كَرْبَلَاءَ أَوْرَثَتْنَا الْكَرْبَ وَ الْبَلَاءَ إِلَى يَوْمِ الِانْقِضَاءِ فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ
محرّم ماهى است که مردم در دورة جاهلیّت، جنگ و خونریزى را در آن حرام میدانستند؛ ولى ریختن خونهاى ما در آن ماه روا دانسته شد و حرمت ما در آن دریده شد و کودکان و زنان ما در آن اسیر شدند و خیمههاى ما را آتش زدند و هر چه در آن بود، غارت کردند و در کار ما هیچ حرمتى براى رسول خدا رعایت نشد. روز شهادت حسین علیهالسّلام، پلکهاى چشم ما را مجروح و اشک ما را روان کرد و عزیز ما را خوار و زبون ساخت. اى سرزمین کربلا! تو تا روز رستاخیز ما را گرفتار اندوه و بلا کردى. آرى، گریهکنندگان باید به کسى چون
حسین علیهالسّلام گریه کنند.
[5]. مراجعه کنید به بحارالأنوار (ط – بیروت) / ج44 / 245 / باب 30 إخبار الله تعالى أنبيائه و نبينا ص بشهادته
…
[6]. مُصْعَبٍ الْعَبْدِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ قُولُوا لِأُمِ فَرْوَةَ تَجِيءُ فَتَسْمَعُ مَا صُنِعَ بِجَدِّهَا قَالَ فَجَاءَتْ فَقَعَدَتْ خَلْفَ السِّتْرِ ثُمَّ قَالَ أَنْشِدْنَا قَالَ فَقُلْتُ فَرْوُ جُودِي بِدَمْعِكِ الْمَسْكُوبِ قَالَ فَصَاحَتْ وَ صِحْنَ النِّسَاءُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْبَابَ الْبَابَ
سفیان بن مصعب عبدى میگوید: نزد امام صادق علیهالسّلام رفتم؛ حضرت فرمود: به امّفروه بگویید که بیاید و بشنود که با جدش چه کردند! سفیان گوید: امّفروه آمد و در پسِ پرده نشست؛ سپس امام صادق علیهالسّلام به من فرمود: براى ما مرثیه بخوان. گوید: گفتم: «اى امّفروه! نثار کن اشک ریزانت را».
امّفروه که این بیت را شنید، شیون کرد و زنان دیگر هم که در خانه بودند، صداى شیونشان بلند شد؛ امام صادق علیهالسّلام فرمود: درِ خانه را! درِ خانه را! (شاید منظور این بوده است که در را ببندید تا دشمنان نفهمند اینجا مجلس سوگوارى حسین علیهالسّلام برپا شده
است.)
[7]. امام باقر علیهالسّلام به کسانى که در روز عاشورا نمىتوانند به زیارت آن حضرت بروند، این گونه دستور عزادارى داد و فرمود:
…ثُمَّ لْيَنْدُبِ الْحُسَيْنَ ع وَ يَبْكِيهِ وَ يَأْمُرُ مَنْ فِي دَارِهِ بِالْبُكَاءِ عَلَيْهِ وَ يُقِيمُ فِي دَارِهِ مُصِيبَتَهُ بِإِظْهَارِ الْجَزَعِ عَلَيْهِ وَ يَتَلَاقَوْنَ بِالْبُكَاءِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فِي الْبُيُوتِ وَ لْيُعَزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصَابِ الْحُسَيْنِ ع فَأَنَا ضَامِنٌ لَهُمْ إِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِيعَ هَذَا الثَّوَابِ
…سپس براى امام حسین علیهالسّلام ندبه و گریه کند و به کسانى که در خانه هستند نیز امر کند که براى آن حضرت بگریند و با اظهار جزع و فزع بر آن جناب در خانهاش مجلس مصیبت برپا کند و مواظب باشند هر گاه اهل خانه یکدیگر را ملاقات کردند، با گریه باشند و لازم است برخى از آنها بعضى دیگر را بابت مصیبت حضرت اباعبداللَّه الحسین علیهالسّلام تسلیت دهند و اگر به این دستورهایى که داده شد، عمل کنند، من ضامن مىشوم که خداوند تمام ثوابهایى که ذکر شد را به
ایشان بدهد.
[8]. عيون أخبار الرضا عليه السلام / ج1 / 299 / 28 باب فيما جاء عن الإمام علي بن موسى ع من الأخبار المتفرقة…
امام رضا علیهالسّلام فرمود:
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ
اى پسر شبیب! اگر میخواهى گریه کنى، بر حسین بن علىّ ابن ابی طالب علیهماالسّلام گریه کن؛ زیرا او را همچون گوسفند سر بریدند و به همراهش، هجده نفر از بستگانش شهید شدند که در روى زمین نظیر نداشتند.
الأمالي (للطوسي) / النص / 162 / [6] المجلس السادس
امام صادق علیهالسّلام فرمود:
كُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُكَاءِ مَكْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعِ وَ الْبُكَاءِ عَلَى الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ).
هر جزع و فزع و گریهاى مکروه است؛ جز جزع و گریه براى امام
حسین علیهالسّلام.
[9]. روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط – القديمة) / ج1 / 169
امام رضا علیهالسّلام فرمود:
إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الْكَآبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتَّى تَمْضِيَ مِنْهُ عَشْرَةُ أَيَّامٍ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْعَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ وَ يَقُولُ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ الْحُسَيْنُ ع
وقتی هلال ماه محرّم آشکار مىشد، پدرم هرگز با لبخند دیده نمىشد و اندوهش افزون میشد و چون روز دهم آن ماه فرا مىرسید، آن روز، روز غم و سوگ و گریستن او بود و آن همان روزى است که امام حسین -که درودهاى خدا بر او باد- در آن شهید شد.
[10]. برای آشنایی با آداب و رسوم عزاداری پیروان ادیان الهی به ….. مراجعه کنید.
[11]. مجمعالبحرين / ج3 / 406 / (عشر)…
فِي حَدِيثِ مُنَاجَاةِ مُوسَى عليهالسلام وَ قَدْ قَالَ: يَا رَبِّ لِمَ فَضَّلْتَ أُمَّةَ مُحَمَّدٍ صلیاللهعلیهوآله عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ؟
فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى: فَضَّلْتُهُمْ لِعَشْرِ خِصَالٍ. قَالَ مُوسَى: وَ مَا تِلْكَ الْخِصَالُ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا حَتَّى آمُرَ بَنِي إِسْرَائِيلَ يَعْمَلُونَهَا؟
قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: الصَّلَاةُ وَ الزَّكَاةُ وَ الصَّوْمُ وَ الْحَجُّ وَ الْجِهَادُ وَ الْجُمُعَةُ وَ الْجَمَاعَةُ وَ الْقُرْآنُ وَ الْعِلْمُ وَ الْعَاشُورَاءُ.
قَالَ مُوسَى: يَا رَبِّ وَ مَا الْعَاشُورَاءُ؟ قَالَ: الْبُكَاءُ وَ التَّبَاكِي عَلَى سِبْطِ مُحَمَّدٍ صلیاللهعلیهوآله وَ الْمَرْثِيَةُ وَ الْعَزَاءُ عَلَى مُصِيبَةِ وُلْدِ الْمُصْطَفَى. يَا مُوسَى مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِي فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بَكَى أَوْ تَبَاكَى وَ تَعَزَّى عَلَى وُلْدِ الْمُصْطَفَى إِلَّا وَ كَانَتْ لَهُ الْجَنَّةُ ثَابِتاً فِيهَا وَ مَا مِنْ عَبْدٍ أَنْفَقَ مِنْ مَالِهِ فِي مَحَبَّةِ ابْنِ بِنْتِ نَبِيِّهِ طَعَاماً وَ غَيْرِ ذَلِكَ دِرْهَماً أَوْ دِينَاراً إِلَّا وَ بَارَكْتُ لَهُ فِي دَارِ الدُّنْيَا الدِّرْهَمَ بِسَبْعِينَ وَ كَانَ مُعَافاً فِي الْجَنَّةِ وَ غَفَرْتُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا مِنْ رَجُلٍ أَوِ امْرَأَةٍ سَالَ دَمْعُ عَيْنَيْهِ فِي يَوْمِ عَاشُورَاءَ وَ غَيْرِهِ قَطْرَةً وَاحِدَةً إِلَّا وَ كَتَبْتُ لَهُ أَجْرَ مِائَةِ شَهِيدٍ.
حضرت موسی علیهالسّلام عرض کرد: ای پروردگار من، چرا امّت محمّد را بر سایر امّت ها برتری دادی؟
خداوند متعال فرمود: ایشان را به دلیل ده خصلت برتری بخشیدم. حضرت موسی علیهالسّلام عرض کرد: آن ده خصلت چیست تا بنیاسرائیل را نیز امر کنم که به جا آورند؟
خداوند فرمود: نماز، زکات، روزه، حجّ، جهاد، نماز جمعه، نماز جماعت، قرآن، علم و عاشورا. حضرت موسی علیهالسّلام عرض کرد: ای پروردگار من، عاشورا چیست؟ فرمود: گریه و خود را به گریه انداختن، مرثیهخوانی و عزاداری برای مصیبت فرزند محمّد مصطفی صلّیاللهعلیهوآله. ای موسی، هر بندهای از بندگانم که در سوگ فرزند مصطفی بگرید یا خود را به گریه بیندازد، او را پاداش بهشت دهم و هیچ بندهای از بندگانم از مال خود در راه محبّت فرزند دختر پیامبر صرف نمیکند، مگر اینکه پاداش هر درهم را هفتاد درهم در دنیا عطا کنم و در بهشت از نعمتها بهرهمند شود و از گناهانش درگذرم.