« گریه، ژرفای محبت … »

  1. خانه
  2. »
  3. سیدالشهداء، امام حسین (علیه السلام)
  4. »
  5. « گریه، ژرفای محبت … »

« گریه، ژرفای محبت … »

“وقتی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خبر شهادت امام حسین (علیه السلام)، و آنچه از مشکلات که بر او وارد خواهد شد را به فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند، آن حضرت به شدت گریستند و پرسیدند، پدر جان این واقعه کی رخ خواهد داد؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: زمانی که نه من، نه تو و نه علی باشیم، پس گریه زهرا (سلام الله علیها) شدت یافت و عرضه داشتند: پدرم پس چه کسی بر او می‌گرید؟ و چه کسانی ملتزم اقامه عزا برای او خواهند شد؟ پیامبر فرمودند: دخترم! همانا زنان امت من بر زنان اهل بیتم می‌گریند و مردان امتم بر مردان اهل بیتم، و همه ساله گروهی بعد از گروه دیگر این عزاداری را تجدید خواهند نمود[1].

گریه و خنده دو خصوصیت از خصایص انسان است و خندیدن و گریستن دو امر ظاهری و دو اثر بیرونی است. و نشانه‌ی عکس العمل انسان نسبت به حقایق و وقایع و رویدادهاست. اگر این دو اثر بیرونی با ریشه و اثر درونی‌اش بررسی نگردد قطعاً قضاوت صحیحی صورت نمی‌گیرد. انسانی که این عکس العمل را نداشته باشد حتی در نظر مردم عادی نیز عجیب جلوه می‌کند و به عنوان فردی بی‌تفاوت سرزنش می‌شود.

اگر عاملی در دل انسان نشست و با ذات انسانی او هماهنگ شد، یعنی آن را پسندید خوشش آمد و آن را با خواسته‌های خود سازگار دید نسبت به آن امر شادمان می‌شود و نشانه‌ی این شادمانی به صورت لبخند بروز می‌کند و به عکس اگر در درون انسان تاثر و نگرانی و رنج و عدم پذیرش نسبت به امری پیدا شد، عکس العمل این حالت درونی او غم و اندوه و در اوج آن اشک ریختن و گریستن خواهد بود.

هر چه معرفت انسان بیشتر و سالم‌تر باشد، درونی برتر و حالت بیرونی بهتر و ثمربخش‌تری خواهد داشت، گریه و خنده هم چنین است، یعنی هر چه پشتوانه معرفتی آن بالاتر باشد، ارزش و اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در قرآن کریم اصل گریه به عنوان خصیصه لازم برای انسان شناخته شده و حالات مختلف انسان را که در اثر عوامل مختلف باعث گریه می‌شود ذکر کرده است. برخی از آنان را پذیرفته و برخی را نفی می‌کند. به عنوان نمونه خداوند در سوره مائده می‌فرماید:

“و هر زمان آیاتی را که بر پیامبر نازل شده بشنوند، می‌بینی که چشمهای ایشان اشک می‌ریزد، به خاطر آنچه را که از حق دریافتند. می‌گویند پروردگارا، ایمان آوردیم، ما را در زمره شاهدان حق بنویس[2].

این آیه شریفه اشک چشم را نشانه شناخت و معرفت حق می‌داند. یعنی وقتی فردی متوجه حقیقتی بشود، آنچنان شوق در او ایجاد می‌شود و عرفان آن حقیقت، غوغایی در او ایجاد می‌کند، که نشانه بیرونی آن اشک چشم خواهد بود. از سوی دیگر در روایات معصومین هم شواهد و تأئیدات بسیاری آمده که به عامل مثبت و تکامل بخش بودن گریه اشاره می‌کند.

ما انسانیم و انسان دل دارد، بزرگترین سرمایه انسانی، دل اوست و دلبستگی او نحوه زندگی‌اش را مشخص می‌کند. حب نشانه خارجی دارد و تنها لفظ نیست. اگر واقعاً دل به کاری داده شد، اعضای بدن هم در راستای آن به حرکت درمی‌آیند. اگر در این دلدادگی فکر و عقل دخالت نکند، غرایز و احساسات باعث ایجاد حب غلط و مجازی و عشق غیر حقیقی می‌شود، که مسیری بی‌راهه و پرخطر است. اما وقتی با مقدمات صحیح منطقی عاشق و محب کسی چون حسین (علیه السلام) می‌شود، هر وقت به یاد آن حضرت می‌افتد گویی مصائب و ظلم‌های وارد بر آن حضرت، همه بر او وارد آمده و نمی‌تواند متاثر نشود.

رنج دلبر، رنج دلداده و شادی دلبر، شادی دلداده خواهد بود. اگر کسی خدا را دوست داشت آنچه را که خدا دوست بدارد، محبوب او می‌شود. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

“خداوند دوست می‌دارد کسی را که حسین (علیه السلام) دوست بدارد[3].

چون حسین محبوب خداست، محب حسین هم محبوب خدا می‌شود. لازمه دوستی با حسین (علیه السلام) این است که شریک شادی و غم او باشیم. تمامی مظاهر گریه صحیح را در زندگی ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) و عاشورای او می‌توان دید. و به همین دلیل امام رضا (علیه السلام) به ابن شبیب فرمودند:

“ای پسر شبیب، اگر خواستی برای چیزی گریه کنی، پس برای حسین بن علی بن ابی طالب (علیه السلام) گریه کن[4] …..

« بر گرفته از کتاب “اکسیر اشک بر امام حسین (علیه السلام)”، نوشته‌ی دکتر محمد اسدی (با اندکی تلخیص)»

برچسب خورده:حب اهلبیت_سید الشهدا امام حسین_عزاداری برای اهل بیت_علت گریه بر امام حسین_علت گریه و خنده،گریه بر امام حسین ع_گریه، ژرفای محبت_معرفت


پاورقی‌ها:

[1] بحار الانوار، جلد 44، صفحات 292 و 293

[2] (سوره مائده، آیه 83)

[3] مدرک اهل سنت: صحیح ترمذی، جلد 2، صفحه 307.

مدرک شیعه: کنز العمال، جلد 6، صفحه 221

[4] امالی صدوق، صفحه‌ی 129