« پاسخهایی حکیمانه »

« پاسخهایی حکیمانه »

یحیى بن نعمان گوید: “در محضر امام حسین (علیه السلام) شرفیاب بودم، عربى نقابدار با چهره‏اى تیره رنگ وارد شد و سلام کرد. امام (علیه السلام) سلام او را پاسخ داد. آن مرد گفت: “اى فرزند رسول خدا، سؤالى دارم.” حضرت فرمود: “بپرس.”

گفت: “فاصله میان ایمان و یقین چه قدر است؟”

امام (علیه السلام) فرمود: “چهار انگشت.”

مرد عرب گفت: “چگونه؟” 

آن حضرت فرمود: “ایمان [مربوط به] آن [چیزهایی] است که مى‏شنویم [و آنها را تصدیق می‌کنیم]، و یقین [مربوط به] آن [چیزهایی] است که [با چشم] مى‏بینیم [و آنها را قبول می‌کنیم] و فاصله بین گوش و چشم، چهار انگشت است[1].

مرد پرسید: “(فاصله) میان آسمان و زمین چقدر است؟”

امام (علیه السلام) فرمود: “یک دعاى مستجاب”…

آن عرب سپس پرسید: “عزّت آدمى در چیست؟”

حضرت فرمود: “در بى‏نیازیش از مردم.”

مرد عرب پرسید: “زشت‏ترین چیزها چیست؟”

امام حسین (علیه السلام) فرمود: “(زشت ترین چیزها) در پیران، هرزگى و بى‏عارى، در قدرتمندان درنده‏خویى، در شریفان (و نجیب‏زادگان) دروغگویى، در ثروتمندان بخل (و تنگ نظرى) و در عالمان، حرص است.”

سپس عرض کرد: “راست گفتى اى فرزند رسول خدا، اکنون بفرما شمار امامان پس از رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلم) چه تعداد است؟”

امام (علیه السلام) فرمود: “دوازده نفرند به شمار نقباى بنى اسرائیل[2].

عرض کرد: “آنان را براى من نام ببر.”

راوى گوید: امام حسین (علیه السلام) (سر به زیر افکنده) در اندیشه فرو رفت، سپس سر خود را بلند نموده فرمود: “آرى اى برادر عرب، تو را آگاه مى‏سازم: همانا امام و خلیفه پس از رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلم)، امیر مؤمنان على (علیه السلام)، و حسن (علیه السلام)، و من، و نه نفر از نسل من است، على (علیه السلام) فرزند من از آنان است. پس از او محمّد (علیه السلام) فرزند او، پس از او جعفر (علیه السلام) فرزند او، پس از او موسى (علیه السلام)، فرزند او، پس از او على (علیه السلام) فرزند او، پس از او محمّد (علیه السلام) فرزند او، پس از او على (علیه السلام) فرزند او، پس از او حسن (علیه السلام) فرزند او و پس از او جانشینش، همان مهدى (موعود) (علیه السلام) که نهمین از نسل من است؛ او در آخر الزمان، عهده‏دار دین خدا خواهد بود[3].

راوى گوید: آن اعرابى برخاست، در حالى که (با خود) مى‏ گفت: “پیامبر خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلم) بر سیماى حسین (علیه السلام) دست (محبّت) کشید، از این رو در رخساره ‏اش نور و درخشندگى است. پدر و مادر او از برترین قریش‏اند و جدّ او بهترین اجداد است[4].

«برگرفته از کتاب “مسند الامام الشهید (علیه السلام)[5]اثر “حجة الإسلام عزیز الله عطاردی»

برچسب خورده:بخل_پاسخهایی حکیمانه_داستان_درنده‏خویى_دروغگویى_سخنان امام حسین ع_سید الشهدا امام حسین_محبّت_محضر امام حسین_ هرزگى و بى ‏عارى


پاورقی ها:

[1] این بیان حضرت (علیه السلام) اشاره به این نکته دارد که ایمان در حقیقت باور به واقعیتی است که انسان به گوش خود شنیده و بنابر شواهدی آنرا تصدیق می‌کند و به آن باور پیدا می‌کند. اما یقین باور به یک واقعیت پس از مشاهده عینی آن با چشم است

[2] اشاره به آیه 12 سوره مائده که خداوند می‌فرماید: “و به تحقیق خداوند از بنى اسرائیل پیمان گرفت (که بدستورات ما عمل کنند) و از میان آنها دوازده نقیب (رهبر و سرپرست) برانگیختیم

[3] ذکر این نکته ضروری است که قبل از این نیز رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به صراحت از 12 نفر به عنوان جانشینان و اوصیاء خویش سخن به میان آورده اند و خصوصیات آنها را نیز بیان فرموده بود. (صحیح بخاری، جلد 8، صفحه 127- صحیح مسلم، جلد 6، صفحه3- صحیح ترمذی، جلد 3، صفحه 340 و … ) لذا این اولین باری نبود که ائمه (علیهم السلام) معرفی می‌شدند. حتی در روایات متعددی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از اوصیای دوازده گانه خویش تک به تک نام برده اند. به عنوان نمونه، پس از نزول آیه 59 سوره نساء رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی به نقل از جابر بن عبدالله انصاری تمامی ائمه معصومین (علیهم السلام) را با نام می‌شمرند. (رجوع کنید به کمال الدین، جلد 1، صفحه 253) و یا در خطبه‌ای که در اواخر عمر شریف خود ایراد فرمودند، ائمه دوازده گانه را به عنوان جانشینان خود یک به یک نام بردند (رجوع کنید به کفایة الاثر، صفحه 40). همچنین در منابع روایی اهل سنت نیز احادیث منقول از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که در آنها به نام 12 امام تصریح شده باشد، نیز نقل شده است. (رجوع کنید به فرائد السمطین، جلد 2، صفحه 134؛ مقتل خوارزمی، جلد 1، صفحه 146؛ ینابیع الموده، جلد 3، صفحه 380)

[4]کفایة الاثر، صفحه 232 و بحار الانوار، جلد 36، صفحه 385  

[5] این روایت در جلد سوم این کتاب، صفحه 100 موجود است. متن فوق برگرفته از ترجمه فارسی این کتاب با نام “فرهنگ جامع سخنان امام حسین (علیه السلام)”، صفحه 807 می‌باشد