باسمه تعالی
معمولا در ذهن افراد اینگونه میگذرد که برای ترویج و گسترش مکاتب و تمدنهای بشری، احتیاج به لشگرکشی و جنگ و خونریزی است اما آیا تاریخ کسی را سراغ دارد که به جای حکومت با شمشیر، بر قلبها حکومت نموده باشد؟
از عَدی بن حاتم پرسیدند: چگونه شد تو به اسلام رو آوردی و مسلمان شدی؟ عدی هم ماجرا را این گونه تعریف کرد:
پس از آن که در یکی از جنگها خواهرم سفانه به اسارت مسلمانان درآمد و با راهنماییهای امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مدینه آزاد شد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با کمال بزرگواری او را به نزد من که به شام گریخته بودم، فرستاد؛ روزی از سفانه پرسیدم راستی نظرت درباره پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) چیست؟
سفانه ضمن تمجید و بیان صفات نیک آن حضرت گفت: من صلاح تو را در آن میبینم که هر چه زودتر خود را به او برسانی و با او پیمان بسته و بیعت کنی. زیرا اگر او به راستی پیغمبر خدا باشد، تو با ایمان آوردن به او آخرتت را آباد ساخته و اگر هم داعیه سلطنت و پادشاهی داشته باشد که پیمان بستن با او از شخصیت تو چیزی کم نخواهد کرد و از سایه قدرتش بهره مند خواهی شد.
من این پیشنهاد را پسندیدم و به مدینه آمدم و پیش آن حضرت رفتم و سلام کردم.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: “کیستی؟”
گفتم: “عدی بن حاتم هستم.”
وقتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا شناخت، برخاست و مرا به سوی خانه برد. در راه که میرفتیم، پیرزنی سر راه او آمد و درباره کاری که داشت با آن حضرت سخن گفت. من دیدم او زمانی طولانی در کنار آن پیر زن ایستاد و با کمال مهربانی با او سخن گفت. پیش خود گفتم: به خدا سوگند، چنین مردی ادعای سلطنت و پادشاهی در سر ندارد.
وقتی وارد خانه او شدم، دیدم تشک چرمی خود را که لیف خرما در آن بود، برداشت و برای نشستن من پهن کرد و به من گفت: “روی آن بنشین.” من خودداری کردم، ولی او اصرار کرد. لذا من نشستم و پیش خود گفتم: به خدا این رفتار سلاطین نیست.
سپس به من فرمود: “ای عدی بن حاتم! مگر تو به آیین رَکُوِسیّه[1] نبودی؟”
گفتم: بلی.
فرمود: “پس چرا از قوم خود یک چهارم درآمدشان را میگرفتی، در صورتی که این کار در آیین تو جایز نبود؟”
از این خبر غیبی و نکاتی که در این مدت مشاهده کردم، دانستم که او از جانب خداست و به او ایمان آوردم و شهادتین بر زیان جاری کردم و مسلمان شدم.
آری نفوذ دین اسلام برخلاف بسیاری از مکاتب و تمدن ها، به هیچ وجه بر جنگ استوار نبوده است، بلکه بر طبق گواهی تاریخ، منش و خلق و خوی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و کرامت اخلاقی ایشان، یکی از مهمترین عوامل جذب افراد به دین مبین اسلام بوده است.
(برگرفته از کتاب “تاریخ اسلام”،تألیف: “حجة الإسلام سید هاشم رسولی محلاتی”، (با اندکی تصرف))
برچسب خورده:آیین رَکُوِسیّه_احتیاج_اسلام_امیرالمؤمنین_انتشار اسلام_پیامبر اکرم_تاریخ_ترویج و گسترش مکاتب_جنگ و خونریزی_حسن خلق_حکومت_ _ذهن_شهادتین_صفات نیک_صیددلها
پاورقی:
[1] (آیینی است مابین مسیحیت و صائبین پیروان یحیی نبی (علیه السلام))