«از ظلم به این افراد باید ترسید…»
«از ظلم به این افراد باید ترسید…» باسمه تعالی در روز عاشورا و موقعی که همه ياران امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسيده بودند، ایشان در آخرین لحظات و در هنگام شهادت، وصیتی به فرزند خود امام سجاد (علیه
«از ظلم به این افراد باید ترسید…» باسمه تعالی در روز عاشورا و موقعی که همه ياران امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسيده بودند، ایشان در آخرین لحظات و در هنگام شهادت، وصیتی به فرزند خود امام سجاد (علیه
«مراقبت از خویشتن خویش» یکی از برنامههای تربیتی امام سجاد (علیه السلام) بعد از واقعهی عاشورا، کوشش جهت تربیت اخلاقی شیعیان بود؛ از جمله (توصیه به) حفظ و مراقبت از رفتار، گفتار و شنیدار که نقش بسزایی در تربیت انسانی
«حراست از مرزها» باقی ماندن اصل و کیان اسلام به حفظ و نگهداری آن است. حراست از مرزهای جغرافیایی اسلام مانند نگهبانی از مرزهای عقیدتی از اهمیت زیادی برخوردار است، پس شایسته است مسلمانان با قدرت هر چه تمام، مرزهای
«تأسیس عزاداری سید الشهدا (علیه السلام)» سوگواری برای امام حسین (علیه السلام) و تشکیل مجالس به این عنوان، یکی از مهمترین و عمیقترین و در عین حال سادهترین راهی است که موجب تجدید خاطرهی نهضت عاشورا، و زنده نگهداشتن فرهنگ
“امانت هایی الهی” در دیدگاه اسلامی، تکتک اعضا و جوارح آدمی، امانت و ودیعهای الهی است که خداوند در اختیار بشر قرار داده تا با بهرهگیری صحیح از آنها، در مسیر کمال خویش قرار گیرد. لذا نه تنها آدمی در
«در قلب مردم …» امام چهارم، حضرت علی بن الحسين (عليهما السلام) بعد از شهادت پدر گراميشان و در دوران خفقان بنی اميه به مقام امامت نايل شدند. دوران امامت ايشان همزمان با حکومت ظالمانه 9 خليفه اموی بوده و
«امید درماندگان» “نا امید و درمانده شده ام. هر راهی را که میدانستم پیموده ام؛ سراغ هر کسی که میشناختم هم رفته ام؛ اما از آنها هم کاری ساخته نیست. فقط پشیمانم که چرا به کمک آنها دل بسته ام.
“توشه راه” ابراهيم ادهم روايت كرده كه: “من با قافله در صحرا مى رفتم. كارى پيش آمد و از قافله جدا گشتم. پس ناگهان با كودكى كه در حال راه رفتن بود، برخورد كردم. گفتم: سبحان الله! صحرايى بى آب
«صفحاتی از دفتر شام» شام از آن روز که به تصرف مسلمانان درآمد، فرمانروایانی چون خالد بن ولید و معاویه فرزند ابوسفیان را به خود دید. مردم این سرزمین نه همنشینی با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
«روح عمل» هر عملی که انسان انجام میدهد، دارای خصوصیات و شاخص هایی است که بر اساس آن ها، جایگاه و ارزش عمل تعیین میگردد. در این بین یک شاخص وجود دارد که به خاطر اهمیت بسیارش، به آن “روح
“الگوی محبان” “خداوندا! مرا تا هنگامی عمر عطا نما که عمرم در فرمانبرداری تو بکار رود …”[1] حیات بابرکت امام زین العابدین (علیه السلام)با اموری چون یاری رسانی به مستمندان، ایجاد مجموعههای نفیس دعایی و عبادتهای مداوم آن حضرت، جلوههای
« صدقه پنهانی » قرآن کریم بارها درباره بخشش به مستمندان، تأکید کرده و به مسلمانان تعلیم داده است که این بخشش باید به خاطر خدا باشد. لذا نباید بر گیرنده صدقه منتی نهاده شود که منت نهادن و یا
“مرگ یا زندگی” چه بسا برای بسیاری از ما پیش آمده باشد … بعضی وقتها شرایط آنچنان برای برخی سخت می شود که دیگر زندگی پیش چشمشان تیره و تار می گردد. در این گونه موارد عکس العمل بسیاری از
«سرگذشت صحیفه سجادیه » متوكل بن هارون که از یاران امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) است، نقل مي كند در ديداري كه هنگام بازگشت از سفر حج با يحيي بن زيد (نوه امام سجاد(علیه السلام)) داشتم، او را از
« فرزند منا » “ای فرزند عزیزم! بدان این عمر توست که با گذشت ساعت ها از دست میرود، نه چیزی دیگر و نیز توجه داشته باش که تو به نعمتی نمیرسی مگر با جدایی از نعمتی دیگر، پس بپرهیز
« وصیت پدر » موضعگیریهای قاطع و پر صلابت امام سجاد (علیه السلام) در برابر هشام بن عبدالملک (دهمین خلیفه اموی) و عظمت روز افزون امام (علیه السلام) در میان مردم، به ویژه در میان مردم حجاز موجب شد که
« در عفو لذتی است که در انتقام نیست … » شخصی از خویشاوندان امام سجاد (علیه السلام) نزد ایشان آمد و آن حضرت را مخاطب قرار داد و به ایشان دشنام داد؛ ولی امام سجاد (علیه السلام) پاسخ او
« در قلب مردم … » امام چهارم، ملقب به سید العابدین، سید المتقین، امین، سجاد و … بودند و جز این چند لقب (که به عنوان نمونه ذکر شد)، القاب دیگری نیز به ایشان دادهاند. از این القاب، سجاد