عمو

«وای از بعد تو…»

سکوت، دشت را فرا گرفته است. دخترک به یک نقطه خیره نگاه می‌کند و شوری عجیب در دلش افتاده‌است. دیگر تشنگی از خاطرش رفته‌است و فقط یک خواسته دارد: که عمو برگردد… سه روز است دشمن آب را به روی

بیشتر بخوانید...