«وای از بعد تو…»
سکوت، دشت را فرا گرفته است. دخترک به یک نقطه خیره نگاه میکند و شوری عجیب در دلش افتادهاست. دیگر تشنگی از خاطرش رفتهاست و فقط یک خواسته دارد: که عمو برگردد… سه روز است دشمن آب را به روی
سکوت، دشت را فرا گرفته است. دخترک به یک نقطه خیره نگاه میکند و شوری عجیب در دلش افتادهاست. دیگر تشنگی از خاطرش رفتهاست و فقط یک خواسته دارد: که عمو برگردد… سه روز است دشمن آب را به روی
عصر تاسوعا، شمر به جهت خویشاوندی امان نامهای برای عباس بن علی (علیهما السلام) و سه برادر او آورد که با پاسخ قاطع حضرت عباس (علیه السلام) در رد آن مواجه شد و برگشت.[note]1ـ نفس المهموم، صفحه 202[/note] در عمل
در زمان علامه بحرالعلوم[note]1- سید محمدمهدی بحرالعلوم (۱۱۵۵ ق. کربلا – ۱۲۱۲ ق. نجف) که با عناوینی چون سید بحرالعلوم، علامه بحرالعلوم شناخته میشود یکی از علمای دینی و فقیهان شیعه در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری بوده است.[/note] گوشههایی
عباس (علیه السلام) مشک را چون عزیزترین کودک جهان در آغوش گرفته و بند قنداقه اش را به دور گردن انداخته، با دست چپ، سپر را حایل مشک کرده و با دست راست شمشیر را در هوا میچرخاند و پیش
“فردا پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند؛ کسی که هرگز فرار نمیکند”(1) این جمله، مژدهای بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله
آن هنگام که ابوالفضل العباس (علیه السلام) چونان تیری به سوی میدان میتاخت، مشک میبرد و شمشیر و پرچم. حسین (علیه السلام) نزدیک به خیمه گاه بر فراز آوردگاه ایستاده بود و شاید بعضی از زنان اهل بیت (علیهم السلام)
بلندترین درجات جود و سخاوت، ایثار است. ایثار از شعارها و پرچمهای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود؛ تا جایی که خداوند سبحان در قرآن کریم در ستایش اهل ایمان میفرماید: “…هرچند خود بدان نیاز مبرمی
گاهى یک زندگى یک روزه یا چند روزه یک نفر که ممکن است شرح آن بیش از چند صفحه نباشد، آنچنان درخشان است که امکان دارد به اندازه دهها کتاب، ارزش آن شخص را ثابت کند و جناب ابوالفضل العبّاس
آدمی چون در راه دفاع از رسالت، در شعاع شخصیت و رفتار پیشوایش قرار گرفت و در او آمیخت و از او دفاع کرد و در احترام به او و اخلاص در برابرش کوشید، تبدیل به “شایسته ترین الگو برای
وقتی عباس تنهایی امام حسین (علیه السلام) را دید، نزد برادرش رفت و عرض کرد: “برادر جان اجازه میدان می دهی؟” در این هنگام امام حسین (علیه السلام) گریه شدیدی نمود و سپس فرمود: “برادرم تو علمدار سپاه من و
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: عموی ما عباس بن علی بصیرتی نافذ و ایمانی استوار داشت. (اعیان الشیعه، جلد7، صفحه 430) هر که واقعه کربلا را شنیده باشد و داستان غم انگیز آن روزها را مطالعه کرده باشد، بخشی از
نام عباس (عليه السلام) با دلاوری، پهلوانی و شجاعت گره خورده است. از صحنههای دلاوری عباس (عليه السلام) میتوان به نمونهی زير اشاره نمود. در ماجرای کربلا، هنگامی که حر بن يزيد رياحی کاروان امام حسين (عليه السلام) را محاصره
یکی از ارزشهای والای انسانی و اسلامی، رعایت ادب است. ادب در برابر بزرگان و مقدسات و در همهی موارد زندگی، زینت اخلاق و از عوامل و ارکان مهم شخصیت معنوی است. امیرمؤمنان (علیهالسلام) در ضمن سفارش به فرزندش امام
بندگان خداشناس با این ویژگی شناخته میشوند که هیچ کاری را جز در راستای خشنودی و رضایت پروردگار انجام نمیدهند. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: “بگو: نماز و تمام عبادات من و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند
در یکی از روزهای جنگ صفین، امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) صورت جوانی را با نقاب پوشاند و او را به عنوان یک رزمنده ناشناس به میدان فرستاد. او آنچنان در صحنه نبرد جولان داد که گویا همه میدان، در قبضه
تجربه و تحقیق ثابت کرده است که در ایجاد و ساختن شخصیت کودک، مادر نقش غیرقابل انکاری را داراست. مادر از هر جهت به کودک نزدیک است. نخستین زمزمهها و سرودها و ابراز احساس ها، از سوی او بر کودک
لقب باب الحوائج، یکی از القاب و صفات مشهور حضرت ابا الفضل العباس (علیه السلام) در میان شیعیان است و می توان ادعا کرد این لقب برای آن بزرگوار، بی اساس نیست و آن حضرت برای حوائج مسلمانان و اهل