“توشه راه”
ابراهیم ادهم روایت کرده که: “من با قافله در صحرا مى رفتم. کارى پیش آمد و از قافله جدا گشتم. پس ناگهان با کودکى که در حال راه رفتن بود، برخورد کردم. گفتم: سبحان الله! صحرایى بى آب و علف و کودکى که در آن…
آخرین ها
« ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا … »
بیشتر امتهای قدیم معتقد بودند که عبادت و عمل صالح زن در درگاه خدای تعالی پذیرفته نیست. در یونان […]«دانشگاه جعفری»
اگر حوزه درس امام صادق (علیه السلام) را دانشگاه بنامیم، سخنى گزاف و دور از واقع نگفته ایم. این […]جنگ جمل: شتر زره پوش
در بستر مرگ افتاده بود و لحظات آخر زندگی را سپری میکرد. سخت ناراحت و پریشان بود. به او گفتند: این […]«روش انتقاد»
شاید برای ما پیش آمده باشد که در مواجهه با کار ناپسند فردی به انتقاد از شخص او پرداختهایم. این در […]«دورویی»
“بدترین افراد، بندهای است که دو رو و دو زبان باشد …” (امام حسن عسکری (علیه […]