یکی از واجبات حج تمتع، قربانی کردن در منى و در روز عيد قربان است. ذبح قربانی به دست حجّاج مسلمان خاطرۀ جالب توجه و الهامبخش دو بنده یکتاپرست و با اخلاص خدا یعنی ابراهيم و اسماعيل (عليهما السلام) را در دلها زنده مىسازد؛ صحنه ای که پدرى پير و كهنسال در همين سرزمین ايستاده و تيغ برندهاى در دست گرفته است تا آن را بر گلوی فرزند جوان خود بنهد، اما خداوند گوسفندی را میفرستد تا به جای فرزند آن را ذبح نماید. اما حقیقت این عمل عبادی چیست و چه پیامی در آن نهفته است؟ باید دید بزرگان دین در این مورد چه فرموده اند.
نقل شده که مردی پس از انجام مناسک حج خدمت امام سجاد (عليه السلام) رسيد. امام سؤالاتی با موضوع اهداف و اسرار حج از او پرسيدند، که از جمله آنها سؤالات زير میباشد:
“آیا به هنگام سربریدن قربانی، نیت کردی که با تمسک به حقیقت تقوا و ورع، حلقوم طمع را قطع کنی؟
آیا توجه داشتی که با این کار از سنت ابراهیم ]عليه السلام[ پیروی میکنی که فرزند دلبند خود را ]برای تقرب به درگاه معبود و جلب رضای محبوب[ به قربانگاه کشاند؟”[note]1- “فعند ما ذبحت هديك نويت أَنّك ذبحت حنجرة الطَّمع بما تمسّكْت به من حقيقة الْورع و أنّك اتّبعت سنّة إِبراهيم (ع) بذبح ولده و ثمرة فؤاده و ريحان قلبه” (مستدرک وسائل، جلد 10، صفحه 171، باب 17، حدیث 5)[/note]
همچنين از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: “هنگام ذبح قربانی، گلوی هوای نفس و طمع را قطع کن.[note]2- “و اذبح حنجرة الهوی و الطمع عند الذبیحة” (مستدرک وسائل، جلد 10، صفحه 173 باب 17، حدیث 6)[/note]
از این دو روايت و نظایر آن مشخص میشود که باطن عمل ذبح قربانی در حقیقت پالایش روح و پاک کردن قلب از رذائل اخلاقی است که مردان خدا پس از یک عمر مجاهده و جنگ با وسوسه های شیطان و هوسهای فتنهانگیز نفس امّاره، موفق به غلبه بر تمایلات افراطی نفس میشوند و آن را از پای درمیآورند؛ وگرنه گوسفند بی زبان را کشتن و همزمان گرگ درّنده هوای نفس را در باطن خود زنده نگه داشتن صرفا عمل به تکلیف بوده و چنین شخصی از روح این عمل عبادی بهره کامل نبرده است. انسانی که هوای نفس خود را قربانی کرد، هم خود از شر جنایات نفس راحت میگردد و هم دیگران از خطرات هواپرستیها و هوسبازیهای آن محفوظ میمانند. امیرالمؤمنین (عليه السلام) در توصیف آن دسته از تربیتیافتگان در مکتب دین میفرمایند:
«(مرد خدا شناس بلندنظر در اثر مجاهده و ریاضت دادن نفسش، انسانی شده که) شهوتش مرده و خشمش فرو نشسته است، مردم پیوسته به خیر و صلاح او چشم دوختهاند و از شر و بدیهایش آسوده گشتهاند.»[note]3- “میته شهوته، مکظوما غیظه، الخیر منه مأمول و الشر منه مأمون” (نهج البلاغه، خطبه 184)[/note]
در حقیقت روز عید قربان، روز شرافت انسان است؛ چرا که در این روز انسان می تواند به بالاترین درک از جایگاه خود در هستی برسد و در پرتو نور معرفت مبدأ هستی، عملاً دنیا را فدای خدا کرده و كالای اندك دنیا را با نعمت جاودانه آخرت معاوضه نماید.[note]4- اشاره به دو آیه شریفه “قل متاع الدنیا قلیل” بگو سرمایه زندگی دنیا ناچیز است (سوره نساء، آیه 77) و “و جنات لهم فیها نعیم مقیم” باغهایی [در بهشت] که برایشان در آنها نعمت جاودانه است. (سوره توبه، آیه 21)[/note] لذا شایسته است که انسانها این روز را هم برای بزرگداشت این درجه از ارتقاء روحی و فکری و هم به افتخار دو سرمشق توحید، حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل (علیهما السلام) جشن بگیرند.
(برگرفته از کتاب حج برنامه تکامل، تألیف آیت الله ضیاء آبادی (با اندکی تصرف) )
عید سعید قربان،
عید بندگی و سر سپردن به خالق و عید خلوص و گاه قدم گذاردن در مسیر قرب الهی،
بر تمامی پیروان آیینهای ابراهیمی فرخنده باد.
پاورقیها: