اسلام دارای مبانی و ارکانی است که بر آنها بنا شده، بدانها قوام گرفته و بدون وجود آنها فرو میریزد و از آن جز اسمی بیمسمی برجای نمیماند. حج یکی از این ارکان است و آن سان پر اهمیت است که خداوند درباره ی ترک عمدی حج فرموده است: « … و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند به خود زیان رسانیده)، خداوند از همهی جهانیان بینیاز است.»[note]1-سوره ی آل عمران، آیهی 97.[/note]
حج به عنوان یادگار ابراهیم (علیه السلام) و میراث تمام پیامبران، مجموعهای کامل از دستورات عملی است که با نظمی خاص و قواعدی روشن در بازهای معین از زمان باید به اجرا درآید. مناسک حج از طریق وحی، تجلی یافته و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) این مناسک را از جبرئیل، فرشتهای که امین وحی و آموزگار همین مناسک به ابراهیم خلیل (علیه السلام) بوده، فرا گرفته است.
حج گزار پس از رمی جمرهی عقبه[note]2-عملی که طی آن حاجی به سوی ستونی که نماد شیطان است، سنگ پرتاب میکند.[/note]و پیش از حلق یا تقصیر[note]3-از جمله ی آخرین دستورات حج که حاجی باید موی سر خود را بتراشد.[/note] در سرزمین مِنا، گوسفند و یا گاو قربانی میکند. این سنت ویژه ی الهی در حج، موجب تقرب مخصوصی است که در عبادات دیگر کمتر یافت میشود. توضیح اینکه، در جاهلیت قربانی از پلیدی شرک مبرا نبود، بلکه همچون “لبیک” و نماز مشرکان، آمیخته با شرک بود؛ چنانکه آنان به هنگام لبیک میگفتند: «لبیک خدای لبیک، خداوندا دعوت تو را میپذیرم، شریکی برای تو نیست الا شریکی که تو خود او و آنچه مُلک اوست را مالکی.»[note]4-لبیک اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک الا شریک هو لک تملکه و ما ملک- کافی، جلد 4، صفحه 542.[/note] و نمازشان در کنار کعبه کاری جز سوت کشیدن و کف زدن نبود. [note]5-سوره ی انفال، آیهی 35.[/note]همچنین شیوه ی آنان پس از قربانی نمودن این بود که کعبه را به خون قربانی میآلودند و قسمتی از گوشت آن را بر خانه ی کعبه می آویختند تا خداوند آن را قبول کند.[note]6-بحارالانوار، جلد 67، صفحه 275.[/note]
اما اسلام حرمت خاصی برای قربانی قرار داد و پس از بیان ضرورت احترام به شعائر الهی[note]7-سوره ی مائده، آیه ی 2.[/note]، در طرد آن سنت زشت جاهلی و برای بیان تقّربی که حاصل قربانی است، و چه بسا به همین جهت به قربانی موسوم شده، میفرماید: «نه گوشتها و نه خونهای آنها هرگز به خدا نمیرسد، آنچه به او میرسد تقوا و پرهیزگاری شماست …»[note]8-لن ینال الله لحومها ولا دماوها و لکن یناله التقوی منکم- سورهی حج، آیه 37.[/note]؛ زیرا این آیهی شریفه کعبه را از سنن جاهلی مزبور پیراسته میدارد و از طرفی در دفع این پندار که «چون خداوند از جهانیان بینیاز است، پس قربانی بر حجگزار واجب نیست»، این نکته را اظهار میدارد که اصل قربانی لازم است اگر چه خداوند از آن بینیاز است و آنچه از این قربانی به خدای سبحان میرسد گوشت یا خونش نیست، بلکه روح کردار و جان عمل، که همان تقواست، به حضرتش میرسد. بنابر این آنچه به خدا میرسد، باطن و روح عمل است. قربانی نیز مانند تمام اعمال و مناسک دیگر، حقیقتی دارد به نام تقوا، و قداست و تعالی قربانی از آن تقواست نه از آن گوشت و خون، «یناله التقوی منکم».
حضرت امام سجاد (علیه السلام) در بیانی نورانی، سرّ قربانی را این بیان میکنند که حج گزار و قربانی کننده با تمسک به حقیقت ورع، گلوی دیو طمع را بریده، او را بکشد. [note]9-مستدرک الوسائل، جلد 10، صفحه 166- حدیث شبلی.[/note]شاید به خاطر همین تقوای ارزشمند موعود در قربانی است که عید قربان را «حج اکبر[note]10-وسائل الشیعه، جلد 10، صفحه 86 – 88.[/note]» خواندهاند.
اما نکته ی ظریف دیگری نیز در آیات و روایات وجود دارد که برای غیر حاجیان نیز سودمند است و در عین حال نگاه اسلام به اعمال و عبادات را بیشتر روشن میکند و آن اینکه؛ به طور عمومی، هر عملی که به قصد قربت انجام گیرد قربانی [چیزی که به وسیله ی آن نزدیکی به رحمت خدا را طلب کنند[note]11-مایقصد به القرب من الرحمه الله من اعمال البر – مجمع لبحرین.[/note] است؛ چنانکه در حدیث است: «زکات و نماز قربانی مسلمانان است».[note]12-ان الزکاه جعلت مع الصلاه قربانا لاهل الاسلام- نهج البلاغه، خطبهی 199، بند 7.[/note] بنابراین هر عملی که در آن تقرب به خدا باشد، قربانی است و خداوند تنها عمل با تقوا را قبول میکند.[note]13-انما یتقبل الله من المتقین- سوره ی مائده، آیه ی 27.[/note]
« برگرفته از کتاب صهبای حج، تالیف آیه الله جوادی آملی (با اندکی تلخیص و ساده نویسی) »
فرارسیدن عید قربان،
عید گذشتن از خواستها و علایق و دل سپردن به رضایت محبوب در عمل و نظر،
بر تمام بندگان خدا تهنیت باد!
پاورقیها: