انسان ذاتا طالب زیبایی است و آن را دوست دارد. در حقیقت تمایل آدمی به زیبایی و جمال، یکی از خواهشهای فطری بشر است و احساس لذّت از زیباییها با سرشت انسان آمیخته شده است. اما زیبایی بر دو قسم است: زیبایی ظاهری و زیبایی باطنی. زیبایی کامل و جامع برای انسان عبارت از این است که سیمای جسم و جان و شکل صورت و معنی، هر دو زیبا باشند. جمال طبیعی و تجمّل مصنوعی، ظاهر را زیبا میکند؛ ولی علم و اخلاق که عالی ترین زینت و درخشان ترین زیور اختصاصی انسان است، به آدمی زیبایی روحانی و جمال معنوی عطا مینماید.
به گواهی تاریخ، ظاهر حضرت عباس (علیه السلام) نورانی، چشم گیر و پر جاذبه بود. سیمای پر فروغش او را همچون ماه، درخشان نشان میداد و در میان بنی هاشم، که همه ستارگانِ کمال و جمال بودند، ابا الفضل همچون ماه بود؛ از این رو او را “قمر بنیهاشم” میگفتند.(1) عباس (علیه السلام) قامتی رشید و برافراشته، عضلاتی قوی و بازوانی توانا داشت. وقتی سوار بر اسب میشد، به خاطر قامت کشیده، پاهایش به زمین میرسید(2) و چون پای در رکاب اسب مینهاد، زانوانش به گوشهای اسب میرسید.
اما در ترسیم سیمای او، تنها نباید به اندام قوی و قامت رشید و صورت همچون ماهش بسنده کرد؛ فضیلتهای او نیز، که درخشان بود، جزیی از سیمای ابا الفضل (علیه السلام) را تشکیل میداد. در حقیقت هم چهره عباس (علیه السلام) زیبا بود، هم اخلاق و روحیاتش. از سویی نیروی تقوا، دیانت و تعهّدش بسیار بود، از سوی دیگر از قهرمانان بزرگ اسلام به شمار میآمد، و همچنین دارای مقام علمی شامخی بود.
عباس (علیه السلام) قلبش در ایمان به خدا محکم و استوار بود همچون پاره آهن. فکرش روشن، عقیدهاش استوار و ایمانش عمیق بود. توحید و محبّت خدا در عمق جانش ریشه داشت. عبادت و خداپرستی او آن چنان بود که به تعبیر منقول از شیخ صدوق، نشان سجود در پیشانی و سیمای او دیده میشد.ر او با راز و نیازهای شبانه آشنا بود و سیمایش از تهجّد و عبادت و خضوع و خاکساری در برابر خدا حکایت میکرد.
عباس (علیه السلام) که در عرصه عبادت یک عابد واقعی به شمار میآمد، در میدان نبرد نیز شخصیتی کم نظیر محسوب میشد که این دو ویژگی کمتر در یک نفر جمع میشود. او شجاعت و سلحشوری را از پدر به ارث برده بود. وی رشادت را با وفاداری به راه حق و ایثار و فداکاری در راه امام معصوم آمیخته بود. دلاوری و وفای او آن چنان مشهور و زبانزد بود که امامان شیعه پیوسته از آن یاد میکردند و او را به عنوان یک انسان والا و الگو میستودند.
روزی امام سجاد (علیه السلام) به چهره “عبیدالله” فرزند حضرت ابا الفضل (علیه السلام) نگاه کرد و گریست … آنگاه در یادآوری فداکاری عباس (علیه السلام) فرمود: “خداوند، عمویم عباس را رحمت کند که در راه برادرش ایثار و فداکاری کرد و از جان خود گذشت، چنان فداکاری کرد که دو دستش قلم شد. خداوند نیز به او همانند جعفر بن ابیطالب در مقابل آن دو دستِ قطع شده، دو بال عطا کرد که با آنها در بهشت با فرشتگان پرواز میکند.”
این درجه بالا از شجاعت و ایثار، حضرت عباس (علیه السلام) را به مقامی بس بزرگ رسانده است؛ به طوری که امام سجاد (علیه السلام) در ادامه همین روایت در توضیح مقام عموی خود میفرماید: “عباس نزد خداوند، مقام و منزلتی بس بزرگ دارد که همه شهیدان در قیامت به مقام والای او غبطه میخورند و رشک میبرند.(4)
اما وی تنها به عنوان یک عابد زاهد و قهرمان رشید مطرح نبود، بلکه فضایل علمی و سطح رفیع دانش او که از خردسالی از سرچشمه علوم الهی سیراب شده بود، نیز درخور توجه است. تعبیر «علم را به طور کامل چشیده است.» (5) که در برخی نقلها آمده است، اشاره به این حقیقت دارد که تغذیه علمی او از همان کودکی بوده است.
مقام فقاهتی او بالا بود و نزد راویان، مورد وثوق به شمار میرفت. تعبیر برخی بزرگان درباره او چنین است: “عباس از فقیهان و دین شناسانِ اولاد ائمّه بود و عادل، ثقه، با تقوا و پاک بود.”(6)، و یا “عباس از بزرگان و فاضلانِ فقهای اهل بیت(علیهم السلام) بود.”(7)
آنچه گذشت، تنها شمهای از فضایل و سجایای اخلاقی حضرت عباس (علیه السلام) بود. به طور خلاصه میتوان گفت که او زیبایی صورت و سیرت را یکجا داشت. این ویژگیهای والاست که سیمای عباس بن علی (علیه السلام) را درخشان و جاودان ساخته است.
(برگرفته از ” عباس بن علی (علیه السلام)”، اثر: “حجة الاسلام جواد محدثی” (با برخی تغییرات و اضافات))
پاورقی ها:
1- مناقب ابن شهر آشوب، جلد 4، صفحه 108
2- مقاتل الطالبین، صفحه 90- بحار الانوار، جلد 45، صفحه 39
3- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه 219
4- حضرت در ابتدا با یادکردی از صحنه نبرد اُحد و صحنه کربلا از جناب حمزه سیدالشهدا و عموی خود،عباس بن علی چنین یاد کرد: “هیچ روزی برای پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) سختتر از روز «اُحد» نگذشت. در آن روز، عمویش حضرت حمزه که شیر دلاور خدا و رسول بود، به شهادت رسید. بر حسین بن علی (علیهما السلام) هم روزی سختتر از عاشورا نگذشت که در محاصره سی هزار سپاه دشمن قرار گرفته بود و آنان می پنداشتند که با کشتن فرزند رسول خدا به خداوند نزدیک میشوند و سرانجام، بدون آن که به نصایح و خیرخواهی های سیدالشهدا(علیه السلام) گوش دهند، او را به شهادت رساندند.” آنگاه ادامه حدیث را در نقل فداکاری و مقام عموی خویش بیان نمود. (امالی صدوق، صفحه 432).
5- محقق دانشمند مرحوم سید عبدالرزاق مقرم در کتاب “العباس” مى نویسد: “امام معصوم(علیه السلام) فرمود: “ان العباس بن على زق العلم زقا”، “عباس بن على (علیه السلام) علم را به طور کامل چشیده است.” کلمه زق – چشیدن- برای طعم غذا و غذا دادن پرنده به جوجه اش به کار میرود … یعنی حضرت ابا الفضل (علیه السلام) از شیرخوارگی قابلیت و استعداد دریافت علوم و معارف را داشته است.” (العباس، صفحه 163)
6- این تعبیر از مرحوم عبدالله مامقانی در کتاب “تنقیح المقال” ایشان، (جلد 2، صفحه 128) ذکر شده است.
7- این تعبیر را مرحوم قاینی در وصف حضرت عباس (علیه السلام) به کار برده است.