«وارث علم قرآن»

  1. خانه
  2. »
  3. امام باقر علیه السلام
  4. »
  5. «وارث علم قرآن»

  باسمه تعالی

طاووس یمانی، یکی از شخصیت ها و علمای هم عصر امام سجاد و امام باقر (علیهما السلام) بود که برای خود شاگردانی داشت که به اصحاب طاووس معروف بودند.

ابوبصیر می گوید: با جمعی از دوستان، در محضر امام باقر (علیه السلام)، در کنار کعبه نشسته بودیم. در این هنگام، طاووس یمانی با جمعی از اصحابش به محضر امام باقر (علیه السلام) آمد و عرض کرد: آیا اجازه می دهی چند سؤال کنم؟

امام باقر (علیه السلام): اجازه هست، بپرس.

طاووس یمانی: به من خبر بده در چه زمان یک سوم انسان ها مردند؟

امام باقر (علیه السلام): ای شیخ! اشتباه کردی به جای این که بگویی: «در چه زمانی یک چهارم انسان ها مردند، گفتی یک سوم.» در آن هنگام که قابیل برادرش هابیل را کشت، چهار نفر انسان در زمین وجود داشتند که عبارت بودند از: آدم، حوا، هابیل و قابیل. با کشته شدن هابیل، به دست قابیل، یک چهارم آنها نابود شدند.

طاووس یمانی: آن قوم که گواهی به حق دادند ولی دروغگو بودند، چه کسانی هستند؟

امام باقر (علیه السلام): آن قوم، منافقانند که به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتند: «گواهی می دهیم که تو رسول خدا هستی، ولی خداوند گواهی می دهد که منافقان دروغگو هستند[1]

طاووس یمانی: آن فرستاده ای که نه از انسان ها بود و نه از جنیان و نه از فرشتگان، و خداوند در قرآنش از آن یاد کرده چه بود؟

امام باقر (علیه السلام): او کلاغ بود که خداوند او را نزد قابیل فرستاد تا به او بفهماند که چگونه جنازه ی برادرش هابیل را بپوشاند.[2]

طاووس یمانی: آن موجودی که نه از جن بود و نه از انس و نه از فرشتگان، و قوم خود را ترسانید و خدا در قرآنش از آن یاد کرده، چه بود؟

امام باقر (علیه السلام): آن موجود، مورچه بود که به قوم خود گفت: «وارد لانه های خود شوید تا سلیمان و لشکریان از روی ناآگاهی، شما را پایمال نکنند.»[3]

طاووس یمانی: به من خبر بده از آن موجودی که از انسان و جن و فرشتگان نبود و به او نسبت دروغ دادند و خداوند از او در قرآن یاد کرده است.

امام باقر (علیه السلام): آن موجود، گرگ بود که برادران یوسف، به او نسبت دروغ دادند و گفتند گرگ یوسف را خورد.[4]

طاووس یمانی: به من خبر بده از چیزی که اندکش حلال، و بسیارش حرام است و خداوند از آن در قرآن یاد کرده است.

امام باقر (علیه السلام): آن چیز نهی حضرت طالوت (نماینده پیامبر عصر خویش) بود، که به لشکر خود گفت: «از آب این نهر جز اندکی (یک کف دست) نیاشامید.»[5]

به این ترتیب امام باقر (علیه السلام) به سؤالات پیچیده طاووس، بی درنگ پاسخ داد[6] و با احاطه علمی خویش به آیات قرآن کریم، حاضران را متعجب ساخت.

«برگرفته از کتاب “نگاهی بر زندگی امام باقر (علیه السلام)”، تالیف: “حجة الاسلام محمد محمدی اشتهاردی”»


پاورقی‌ها:

[1] (سوره منافقون، آیه 1)

[2] (سوره مائده، آیه 31)

[3] (سوره نمل، آیه 18)

[4] (سوره یوسف، آیه 17)

[5] (سوره بقره، آیه 249)

[6] احتجاج طبرسی، جلد 2، صفحه 328 الی  330