باسمه تعالی
در دوران امامت امام حسن عسکری (علیه السلام)، عباسیان سیاست ارعاب و سرکوب را در مورد اهل قم بکار گرفتند و ظلم و وحشت را بر آنان حاکم کردند. آنان، “موسى بن یحیى” را که مردى پلید و دور از هر عاطفه انسانى بود، به ولایت قم گماشتند. او بر مردم ستم مىکرد، سخت مىگرفت و به ناحق تعدى مى نمود. قمیها که تا کنون سابقه چنین وحشیگرى از حکام را نداشتند، سران و محترمین خود را نزد امام حسن عسکرى (علیه السلام) فرستادند. امام(علیه السلام) دعایی را به نمایندگان قم آموخت و از آنان خواست این دعا را در قنوت نمازهاى خود بخوانند تا خداوند این محنت بزرگ و جانکاه را از آنان بر طرف سازد.
این دعا، نظیر بسیاری از دعاهای دیگر رسیده از اهل بیت (علیهم السلام)، دایرة المعارفی الهی و در حقیقت، یک منشور سیاسی و سندی جهادی و استراتژیک برای حرکت است و در آن میتوان شیوههای تربیتی، آگاهیهای سیاسی و دیدگاههای فرهنگی را یافت.
در این دعا، امام(علیه السلام) شرایط حکمرانى حاکم جور را بیان مىکند و از شرایط دشوار شیعیان (که از زمان ائمه(علیهم السلام) تا زمان حال نیز امتداد دارد)، سخن میگوید. بدین ترتیب، آن حضرت به شیعیان میآموزد که چگونه در چنین وضعیتی که ممکن است شرایط اقدام عملی فراهم نباشد، از سلاح دعا بهره بگیرند. لذا مضمون دعا به گونهای است که گذشت زمان، تأثیری در تازگی عبارات و مضامین آن ندارد و در هر زمانی که فتنه و آشوب، دامن گیر جوامع انسانی است، میتوان با آن به درگاه احدیت دست نیاز برآورد.
امام عسکری (علیه السلام) در قسمت اول از این دعا به ستایش و بزرگداشت خداوند مى پردازد و در ادامه از محنتها و مصائب شیعیان با زبانى زیبا که ویژه اهل بیت (علیهم السلام) است، سخن میگوید و اوضاع زمان را چنین ترسیم مینماید:
“پروردگارا! انحراف فتنه ها ما را فرا گرفت و پرده حیرت، بر ما چیره گشت و ذلت و خوارى، ما را در هم کوبید و آنان که امانت دار دینت نبودند، بر ما حاکم شدند و معادن کینه و دشمنی( مراکز فساد)، همانان که احکامت را تعطیل کردند و در راه نابودى بندگانت و تباهى شهرهایت کمر همت بستند، سرنوشت ما را در دست گرفتند.
پروردگارا! اموال ما (را که خود برای ما مقرر داشتی)، پس از (آنکه میان ما) تقسیم گشت، دست به دست (به چپاول) رفت و امارت و خلافت (الهی) ما پس از رایزنی (و بر اساس نقشههای از پیش طراحی شده)، به زور ستانده شد و ما (نیز) پس از آنکه (از جانب خداوند برای امامت امت) برگزیده گشتیم، (دست به دست همانند) میراثى ( بی ارزش مورد تاراج فرومایگان) قرار گرفتیم. (پس نتیجه این گشت که)، با سهم یتیم و بیوه زنان (از بیت المال)، آلات لهو و لعب خریدارى شد و (کافران) اهل ذمه بر مؤمنان به زور حکم راندند و فاسق هر قبیله اى سرپرستى کارهاى آنان را بر عهده گرفت؛ پس نه مدافعی آنان را از تباهى حفظ مىکند و نه نگهبانى به دیده رحمت به آنان بنگرد و نه دلسوزی، جگری تفتیده را از تشنگی سیراب سازد. لذا آنان پاکباختگانى در آستانه تباهى و اسیرانى مسکنت زده و همپیمانان اندوه و خوارى هستند ….”
امام عسکری (علیه السلام) در این بخش، از اوضاع خطیر سیاسى حاکم در آن عصر سخن مىگوید: شرایط نابسامان، معیارهاى اجتماعى بهم ریخته و واژگون، ارزشهای بر باد رفته و اعتقادات سست شده و زیانهاى هولناکى که به ملتهاى اسلامى وارد شده است. البته روشن است که این شرایط مختص دوران حکومت عباسی نیست، بلکه حضرت نشانه هایی از عملکرد حکومتهای ستم پیشه را بیان میدارد تا در تمامی زمانها بتوان کجرویها و بدعتهای حکومتهای جائر را باز شناخت.
در بخشی دیگر از این دعا، آن حضرت میفرماید: “پروردگارا! براى ستم، پناهى مگذار؛ جز آنکه ویرانش کنى و سپرىمنه؛ مگر آنکه واژگونش کنى و کلامى مجتمع مگذار؛ مگر آنکه پراکندهاش سازى و سپاهى منه؛ مگر آنکه بىمقدارش کنى و بلندایى قرار مده؛ جز آن که با خاک یکسانش نمایى و پرچم افراشتهاى مگذار؛ مگر آنکه واژگونش کنى وسبزهزارى منه؛ جز آنکه تباهش سازى. یارانش را پس از یکدلى، پراکنده ساز و پس از وحدت کلمه، چندگانه کن و پس از حکمرانی بر امت، سرافکنده ساز[1] و[2]
این قسمت از دعا، گویاى رنج و اندوه بزرگ آن حضرت است که با دمى سوزان متوجه درگاه احدیت شده و با تضرع از آن آستان، خواستار محو سنمگران از پهنه زمین است. در حقیقت امام(علیه السلام) در این فراز، روح امید را در کالبد انسان میدمد و این اصل مهم را یادآوری میکند که هر چند که باطل فراگیر گشته و گسترش یافته باشد، اما دست قدرت الهی آن قدر نیرومند است که میتواند طومار گسترده آن را برچیند. پس نا امیدی چرا؟
اما در انتها، امام عسکری( علیه السلام) برای قائم منتظر (عجّل اللّه تعالى فرجه الشریف) دعا مىکند؛ همان کسى که سیاست عدل و انصاف را میان امت بکار مى گیرد و ظلم و ستم را نابود مىکند و حکم خدا را که بدان آرزوها برآورده و بندگان و ممالک زنده مى شوند برپا میدارد. امام(علیه السلام) از درگاه الهی خواستار یارى، موفقیت،استوارى و عدم مانع براى اجراى مقاصد ایشان مى گردد.
دقت در مضامین این دعا نشان میدهد که در دیدگاه شیعه، بی تفاوتی نسبت ظلم و انحراف در دین کاملا مردود است. حتی در شرایطی که اوضاع اجتماعی اجازه اقدام عملی را فراهم نیاورد، شناخت بدعتها و کج رویها و عاملان آن و انکار قلبی آنها، اولین و مهمترین وظیفه عموم مردم است. دعا نیز بستری برای اعلام بیزاری از ظلم و بیداد است. دعاهایی نظیر آنچه از امام عسکری (علیه السلام) نقل شد، نه تنها انسان را از لاک فرد گرایی بیرون کشیده وحس همدردی را در او تقویت مینماید، بلکه او را نسبت به رفع کجرویها و اصلاح اجتماع حساس میکند.
(برگرفته از کتاب “زندگانی امام حسن عسکری (علیه السلام)”، اثر: “مرحوم باقر شریف القرشی” (با برخی تغییرات و اضافات)[3])
پاورقی:
[1] مهج الدعوات، صفحه 63
[2] در ترجمه عبارات دعای امام(علیه السلام) با توجه به عمق معارف مطرح شده، تلاش گردیده تا عبارات فارسی حتی الامکان دقیق و منعکس کننده مفاهیم اصلی باشند. در این راستا نیز از ترجمه آقایان سید حسن اسلامی و محمد صادق شریعت استفاده گردیده است
[3] در انتخاب متن فوق، از ترجمه فارسی کتاب مذکور که توسط آقای سید حسن اسلامی صورت گرفته، استفاده شده است