باسمه تعالی
سعی و عمل و کوشش چیست؟ آنچه مهم است شانس انسان است! سعی و کوشش، فن و هنر و صنعت، زور بازو و … همه هیچ اندر هیچاند، از شانس کار ساخته است نه از عقل.شانس خوب باشد، هنرمندی و لیاقت و کاردانی چه اثری دارد؟ هر اتفاق بدی که روی دهد از روزگار شوم است. لعنت به این روزگار …
حالا اگر از همین گویندگان عالی قدر بپرسیم: این شانس چیست؟ آن را تعریف کنید. شما که اینقدر اسم شانس را میبرید، لابد او را شناخته اید، اثری و نشانهای از او دارید، برای ما تعریف کنید. جوابی برای گفتن ندارند.
“حسن بن مسعود میگوید: به محضر مولایم حضرت ابوالحسن الهادی(علیه السلام) رسیدم. در آن روز چند حادثه ناگوار و تلخ برایم رخ داده بود؛ انگشتم زخمی شده و شانه ام در اثر تصادف با اسب سواری، صدمه دیده و در یک نزاع غیر مترقبه لباسهایم پاره شده بود. به این خاطر، با ناراحتی تمام در حضور آن حضرت گفتم: عجب روز شومی برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز دارد! امام هادی(علیه السلام) فرمود:ای حسن! این چه سخنی است که میگویی با اینکه تو با ما هستی، گناهت را به گردن بی گناهی میاندازی!
حسن بن مسعود میگوید: با شنیدن سخن امام(علیه السلام) به خود آمدم و به اشتباهم پی بردم. گفتم: آقای من! اشتباه کردم و از خداوند طلب بخشش دارم. امام هادی (علیه السلام) فرمود:ای حسن! روزها چه گناهی دارند که شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست خود مجازات میشوید، به ایام بدبین میشوید و به روز، بد و بیراه میگویید!؟ حسن بن مسعود در ادامه گفت:ای پسر رسول خدا! برای همیشه توبه میکنم و دیگر عکس العمل رفتارهایم را به روزگار نسبت نمیدهم[1] …”
همان طور که میبینیم یکی از دلایل حوادث ناگوار در زندگی ما بر طبق فرموده امام هادی (علیه السلام)، اعمال نادرست انسان است. آن حضرت در ادامه حدیث فوق، بر این نکته تاکید میکنند که نحس دانستن ایام نه تنها سودی به حال انسان ندارد، بلکه خداوند انسان را سرزنش میکند که چرا مخلوقی بی گناه را مقصر شناخته است.
واقعا بین کسی که برای سعی و کوشش اثر قائل باشد و ایمان داشته باشد به اینکه “برای انسان جز آنچه تلاش کرده نیست[2].” و کسی که بگوید هر چه زحمت بکشی از کیسه ات رفته، هیچ چیز شرط هیچ چیز نیست، چقدر تفاوت وجود دارد. چقدر فرق است بین این اعتقاد که انسان بگوید: “بی تردید خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمیدهد تا آنها وضع خود را تغییر دهند[3].” و بین اعتقاد به شانس.
(برگرفته از مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری، جلد 23و 25 (با اندکی تلخیص و اضافات))
پاورقی ها:
[1] تحف العقول، صفحه 482
[2] (سوره نجم، آیه 39)
[3] (سوره رعد، آیه 11)