باسمه تعالی
” حال چه کنم؟ چگونه این ضرر را جبران کنم؛ من اصلا شانس ندارم؛ خداانگار من را فراموش کرده …”
این جملات برایمان آشنا نیست؟! خواسته یا ناخواسته، هنگامی که مالی را از دست میدهیم و یا این که دچار ضرری مادی در زندگی میشویم، شبیه این جملات را یا به زبان میآوریم و یا از ذهن ما میگذرد، اما قرآن دیدگاهی کاملا متفاوت را به ما عرضه میکند، آنجا که میفرماید:
“هرآینه ما آنچه را روی زمین است، زینت آن(زمین) قرار دادیم تا این که ایشان را بیازماییم که کدامیک اعمال نیکوتر انجام میدهند[1]” .
بی تابی در مصیبت ها، پیش زمینه نابودی است، چون در حقیقت اکراه داشتن به حکم و عمل خداوند است. بعد از آنکه تلاش خود را انجام دادیم و هر آنچه در توان داشتیم به کار گرفتیم تا نعمتی از دست ما خارج نشود، ولی بنا به خواست خدا نشد، چاره چیست؟ آیا بی قراری و ناراحتی، نعمت از دست رفته را بر میگرداند؟ بی قراری در از دست دادن مواهب و موقعیتهای مادی، به معنی سرافکندگی در آزمایش الهی است.در نقطه مقابل، صبر دراین گونه مشکلات نه تنها باعث میشود که سر بلند از این آزمایشهای الهی بیرون آییم، بلکه خداوند نیز به لطف خود ما را پاداش میدهد. سیره ائمه اطهار نیز ما را به صبر در این شرایط دعوت میکند.
“آمده است که برای امام جواد (علیه السلام) پارچههای قیمتی فرستادند. در راه دزد آنها را به سرقت برد. شخصی که مامور رساندن پارچهها به حضرت بود ماجرا را طی نامهای به حضرت اطلاع داد. حضرت به خط خویش در جواب او این جملات را مرقوم فرمودند:
جان و مال از مواهب خوشایند الهی است که همچون امانتی به ما سپرده شده است. بهره میدهد آنچه در خوشی و سرور از آن بهره گرفته شده است و دارای مزد و پاداش است آنچه از ما میگیرند. بنابراین آن کس که بی قراری را بر صبر مسلط گرداند، اجرش از بین میرود و ما پناه بر خدا میبریم از آن که چنین گردد[2].”
درست است که آن دزد با این عمل خود، راه شقاوت را پیش گرفته است ولی عاقل میداند که بی تابی در مصیبتها فایدهای ندارد، چرا که هر چیزی که خداوند مقدر کرده باشد، بالاخره واقع میشود و بی تابی و ناراحتی دارایی از دست رفته را باز نمیگرداند. تردیدی نیست که پس از سپری شدن مدت زمانی،فرد باید ترک بی تابی کند، پس چه بهتر که از آغاز خود را از ناراحتی برهاند، تا اجرش تباه نشود. البته بدست آوردن این دیدگاه نیازمند صبر و تلاش بسیار است که فقط با ایمان به خدا و یاری او حاصل میگردد.
(برگرفته از کتاب “جامع السعادات” تألیف: علامه ملا مهدی نراقی(ترجمه آقای کریم فیضی)، (با تلخیص و اضافات))
پاورقیها:
[1] (سوره کهف – آیه 7)
[2] (تحف العقول صفحه 456)