يكى از دوستان امام باقر (عليه السلام) به نام ابى عبيده مىگويد:
در سفر، رفيق و همراه، امام باقر (عليه السلام) بودم. در طول سفر هميشه نخست من سوار بر مركب مىشدم و سپس آن حضرت بر مركب خويش سوار مىشد. (و اين نهايت احترام و رعايت حرمت بود)
زمانى كه بر مركب مىنشستيم و در كنار يكديگر قرار مىگرفتيم، آنچنان با من گرم مىگرفت و از حالم جويا مىشد كه گويى لحظاتى قبل در كنار هم نبودهايم و دوستى را پس از روزگار دورى جسته است.
به آن حضرت عرض كردم:
اى فرزند رسول خدا! شما در معاشرت و لطف و محبت به همراهان و رفيقان به گونهاى رفتار مىكنيد كه از ديگران سراغ ندارم، و براستى اگر ديگران دست كم در اولين برخورد و مواجهه، چنين برخورد خوشى با دوستانشان داشته باشند، ارزنده و قابل تقدير خواهد بود.
امام باقر (عليه السلام) فرمود: آيا نمىدانى كه مصافحه (نهادن دست محبت در دست دوستان و مؤمنان) چه ارزشى دارد؟ مؤمنان هر گاه با يكديگر مصافحه كنند و دست دوستى بفشارند، گناهانشان همانند برگهاى درخت فرو مىريزد و در منظر لطف خدايند تا از يكديگر جدا شوند[1].
علاوه بر اين، محبت به دوستان و برادران دينی مظاهر مختلفی در سخنان حضرت داشته است، زمانی که فرمود:
دعايى كه بيشتر اميد اجابت آن مىرود و زودتر به اجابت مىرسد، دعا براى برادر دينى است در پشت سرِ او،[2]و چنين بیان داشت که: مؤمن برادر مؤمن است، او را دشنام نميدهد، از او دريغ نميکند، و به او گمان بد نميبرد[3] و به دوستانش توصیه فرمود که:
با منافق با زبانت مدارا کن، و مؤمن را از دل دوست بدار ، و اگر با يهودی نيز همنشين شدی، خوشرفتاری کن[4].
و در نهایت یکی از مهمترین کارهای مومن را هميارى مالى با برادر (دينى) بر شمرد[5].
(برگرفته از کتاب “زندگى سياسى امام باقر(عليه السلام)”، تألیف : احمد ترابى)
پاورقیها:
[1] (اصول کافی، جلد 2، صفحه 179)
[2] (اصول كافي، جلد 2، صفحه 507، باب الدعاء للإخوان بظهر الغيب)
[3] (تحف العقول، صفحه 296)
[4] (الأمالي للمفيد، صفحه 185)
[5] (کشف الغمة، جلد 2 ، صفحه 133)