بخشش یا انتقام؟

باسمه تعالی

یکی از مهمترین دلایل جذب افراد به اسلام،  اخلاق نیکوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) بود.

این اخلاق نیکو، شامل ابعادی چون بلندی طبع، قناعت، بردباری و گذشت، می شود.

در ادامه به یکی از گذشت‌های پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) در تاریخ می‌پردازیم.

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) همراه ده‌هزار نفر لشکر با هدف فتح مکه از مدینه به سمت مکه حرکت کردند. شب‌هنگام در نزدیکی‌های مکّه، به سپاهیان دستور دادند که هر کس قطعه چوبی را آتش زند و بر دست گیرد. در این هنگام، ابوسفیان که مقيم مکه بود و در طول سال‌های ظهور اسلام تا قوّت گرفتن آن، در مبارزه‌ی با اسلام و جلوگیری از ترویج آن از چیزی فروگزار نکرده بود (مانند رهبری مشرکان در جنگهای پیاپی با اسلام و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم))، فرستاده‌ای فرستاد تا اوضاع بیرون شهر را بررسی کند. ازآنجاییکه از زمان رفتن فرستاده، مدتّی طولانی گذشته بود، ابوسفیان خود برای بررسی اوضاع به بیرون شهر آمد. ابوسفیان چون دید مشرکین سپاهی برای جنگ آماده نکرده‌اند و لذا شکستشان قطعی است، به پیشنهاد یکی از اطرافیانش، سوار بر مرکب شد و به همراه وی برای مهلت گرفتن از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم)  نزد ایشان رفت. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) تا صبح به او امان دادند.[1] صبح‌هنگام مجدداً او را به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) باز آوردند و ابوسفيان برای آنکه در امان بماند، بالاخره شهادتين گفت.

پس از گفتن شهادتین توسط ابوسفیان، پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به او فرمودند: “بازگرد درحالی‌که در امانی و هر کس در خانه‌ی توست در امان است و بگو هر کس در خانه‌ی خود بماند و در را ببندد در امان است.”[2]

بدین ترتیب وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به مکه رسیدند، به علّت آن که تمهیداتی اندیشیده بودند تا مشرکین از حرکت سپاه اسلام بی‌خبر بمانند، مشرکين غافلگير شده و به خانه‌ها پناه بردند. فقط عده‌ی کمی برای جنگ آمدند. اما از آنجایی‌که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) دستور داده‌بودند: “جنگ نکنید مگر جنگ را با شما آغاز کردند”، سپاهیان اسلام با کمترین نزاع و درگیری مکه را فتح کردند.

وقتی در داستان فتح مکه تأمل می‌کنیم، در می‌یابیم که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) کوشیدند تا بدون کمترین نزاع و خونریزی، مکه را فتح کنند و حتی در این راستا به ابوسفیان که به صورت مستقیم در رانده شدن، قتل و آزار مسلمانان و خویشان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) دخیل بود، امان دادند. این در حالی بود که برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) گزینه‌های دیگری چون قتل و یا اسارت او مطرح بود، ولی آن‌هایی که در خانه‌ها مانده بودند را با وجود مبارزاتشان در جنگ‌ها علیه اسلام (از سال‌های ظهور اسلام تا فتح مکه)، عفو نمودند. در سال‌های قبل به آن‌ها پیشنهاد شده بود که اسلام بیاورند و آن‌ها سرباززده بودند و اینچنین بود که وقتی مسلمانان به مکه رسیدند شعار “امروز روز کشت و کشتار است” سر دادند. پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلّم) پس از شنیدن این مطلب ناراحت شدند و فرمودند:”امروز روز مرحمت و بخشش است.” البتّه این اولین نمونه از بخشش‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) نبود که مردم آشکارا مشاهده کردند. دیگر نمونه‌ها در طول این سال‌ها از قبیل مهربانی‌ کردن با بردگان، بخشیدن گناهکاران، نیکی کردن به آنهایی که با ایشان رفتار بدی داشتند و دوری از انتقام مکرراً مشاهده شده بود.

این بخشش سبب شد تا:

– مشرکین به دین اسلام جذب شوند (به علت بزرگوار یافتن روحیۀ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم)).

– از خونریزی و عمیق شدن کینه‌توزی‌ها جلوگیری شود.

– مشرکینی که از سران خود بسیار ضرر مالی و جانی خورده‌بودند، در این هنگام از شرک دست‌بردارند و به استقبال مسلمانان بروند که این مطلب به رشد اسلام کمک کرد.

 آری! رویه‌ی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) بخشش و کرامت بود. به‌راستی آیا آنان که به نام اسلام، خونريزی کرده، مسلمانان و غیر مسلمانان را با شکنجه‌های شدید می‌کشند، پیرو اسلامند یا از اسلام برای آنان فقط نامی مانده است؟

(برگرفته از کتاب “خورشید اسلام چگونه درخشید؟”، تألیف: “مرحوم محمّد باقر علم الهدی” (با تلخیص و اندکی تغییرات))


پاورقی ها:

[1] اعلام الوری باعلام الهدی، صفحه 108، بحار الانوار، جلد 21، صفحه 129.

[2] خصال، جلد 1، صفحه 133، بحار الانوار، جلد 21، صفحه 117