«لحظهای درنگ»
باسمه تعالی توجه به عمر محدود انسان و عاقبت پس از مرگ، میتواند مايه تأمل و تفکر باشد و این موضوعات میتواند انسانِ محو شده در هياهو و زرق و برق دنيا را به لحظهای درنگ وادارد. روزی شخصی از
باسمه تعالی توجه به عمر محدود انسان و عاقبت پس از مرگ، میتواند مايه تأمل و تفکر باشد و این موضوعات میتواند انسانِ محو شده در هياهو و زرق و برق دنيا را به لحظهای درنگ وادارد. روزی شخصی از
باسمه تعالی یكی از صفات امام عسکری (علیهالسلام) در طول زندگانی 29 سالهشان، رسيدگی و اهتمام ایشان به مشکلات و گرفتاریهای مردم و به خصوص شيعيان بود. در اين زمينه مورخان چنین نقل كردهاند: “محمد فرزند علی بن ابراهیم میگوید:
باسمه تعالی ابوالأدیان خادم امام عسکری (علیه السلام) گوید: «من در خدمت امام عسکری (علیه السلام) بودم و نامههای حضرت را به شهرها میبردم. در آن بیماری که امام (علیه السلام) [به واسطه خورانیدن زهر توسط معتمد عباسی] به دنبال
باسمه تعالی در دوران امامت امام حسن عسکری (علیه السلام)، عباسیان سیاست ارعاب و سرکوب را در مورد اهل قم بکار گرفتند و ظلم و وحشت را بر آنان حاکم کردند. آنان، “موسى بن یحیى” را که مردى پلید و
باسمه تعالی بار الها! چه حاجت است به غیر از تو؛ وقتی تو را دارم و چه زیباست امیدواری به تو و نا امیدی از غیر تو! خودت گفتی « ادعونی استجب لکم »؛ من هم شنیدم و آمدم. گاه
باسمه تعالی شاید بعضی وقتها در خلوت خود، به این فکر کنیم که بیش از حد، خود را مشغول زندگی روزمره، کسب و کار و … کرده ایم؛ اما در مقابل توجه چندانی به رشد شخصیت، تکامل و رفع نواقص
باسمه تعالی امام حسن عسکری (علیه السلام) میفرمایند: “همه پلیدیها در خانهای قرار داده شده و کلید آن دروغ است[1].” استحکام هر جامعه، به اعتماد انسانها به یکدیگر است. آن چه این بنیان را استوار و مستحکم میسازد، صداقت انسانها
باسمه تعالی در شناخت یک مذهب، آگاهی از دو مقوله اعتقادات و خصوصيات رفتاری، ضروری است. در مذهب تشیع، اعتقادات، چرايی و چگونگی پيدايش مذهب، حقانيت و درستی مکتب تشيع و بنيانهای اعتقادی و اصول فکری و معرفتی مذهب شيعه
باسمه تعالی “… و اجابت بندگانت را تضمین کردهای و هرکه با اشتیاق به درگاهت آمده و هرکه نیاز به آستان تو آورده، محروم نکردهای و هیچ خواهندهای دست خالی از عطایت برنگشته و از بخشش هایت ناکام نگشته است.”
باسمه تعالی در زندگی بارها از نداشته هایمان گله کرده ایم و بر آن حسرت خورده ایم؛ اما آیا تا به حال به داشته هایمان نیز فکر کرده ایم؟ چه بسا برخی از داشته های ما بسیار بزرگتر و ارزشمند
باسمه تعالی آقای من! هميشه اين امكان براى من نيست كه خدمت شما مشرّف شوم. پس سخن چه كسى را بپذيرم و فرمان چه كسى را اطاعت كنم؟… این کلامی است که احمد بن اسحاق خطاب به مولای خویش امام
باسمه تعالی امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: “دو خصلتند كه بالاتر از آنها چیزی نیست: یكی ایمان به خدا و دیگری سود رساندن به برادران (دینی)[1]“ یكی از مهمترین مسؤلیت هایی كه امام حسن عسكری (علیه السلام) در مورد
باسمه تعالی امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: “هیچ بلایی نیست، مگر این که در آن، از طرف خدا نعمتی است[1].” مسالهی “توحید در عبادت” در حد اعلا و “خوف از قیامت” از خصائص بارز خاندان عصمت و طهارت است.
باسمه تعالی امام حسن عسکری (علیه السلام) روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هجری، هنگام نماز صبح به شهادت رسیدند. ابن بابویه و دیگران گفتهاند که معتمد عباسی آن بزرگوار را با زهر شهید نمود. ابوسهل میگوید: “در
باسمه تعالی امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: “پارساترین مردم کسی است که در نزد شبهات (اموری که شخص حرمت یا حلیت آنها را نداند) توقف نماید (و به پیش نرود)؛ عابدترین مردم کسی است که واجبات را بر پا
باسمه تعالی امامان شيعه در اکثر دوران حياتشان تحت فشارهای حکومتهای وقت قرار داشتند. امام عسکری (عليه السلام) در سنين نوجوانی به همراه پدرشان امام هادی (عليه السلام) تحت فشار خلیفهی عباسی از مدينه به سامرا منتقل شدند و در
باسمه تعالی اصولا این دنیا، دنیای پرورش است و همۀ انسانها در حال پرورش یافتن هستند. جالب این است که گویی دنیا یک محیط مساعد کشاورزی است و هرگونه بذری در آن پاشیده شود، پرورش مییابد. در این عالم نه
باسمه تعالی دوران امام یازدهم، یکی از دورانهايی بود که افکار گوناگون از هر سو، وارد جامعه اسلامی میشد و در این بین، برخی افکار انحرافی و آرای باطل سلامت جامعه را تهدید میکرد. با این که امام حسن عسكری
باسمه تعالی اگر انسان پيش از آن كه شروع به سخن گفتن كند، در محتوا و انگيزه و نتيجه سخنان خود كمى فكر كند، از بسياری پيشامدهای ناگوار جلوگيری شده و بسيارى از لغزشهاى زبان و گناهان از انسان دور
باسمه تعالی امام حسن عسکری (علیه السلام) میفرمایند: “هر کس برادرش را در نهان موعظه کند، او را آراسته است و هر که او را آشکارا و در عیان موعظه کند، او را بدنام و بی آبرو کرده است[1].” کسی