«پرتویی از آفتاب»
«پرتویی از آفتاب» یکی از بهترین روشهای شناخت غنای يک مکتب، بررسی تربیتیافتگان آن مکتب است. اگر مکتبی بتواند شخصیتهای بزرگ علمی تحویل جامعه دهد، این امر نشاندهنده ارزش و توانایی آن مکتب در پرورش و روشن نمودن افکار جامعه
«پرتویی از آفتاب» یکی از بهترین روشهای شناخت غنای يک مکتب، بررسی تربیتیافتگان آن مکتب است. اگر مکتبی بتواند شخصیتهای بزرگ علمی تحویل جامعه دهد، این امر نشاندهنده ارزش و توانایی آن مکتب در پرورش و روشن نمودن افکار جامعه
«دانشگاه جعفری» اگر حوزه درس امام صادق (علیه السلام) را دانشگاه بنامیم، سخنى گزاف و دور از واقع نگفته ایم. این دانشگاه، میراث علمى عظیمى بر جاى نهاد و عالمان بسیارى تربیت کرد و برجسته ترین متفکران و زبده ترین
« پیوند خویشاوندی » “و آنها (صاحبان اندیشه)، پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده، برقرار میدارند و از پروردگارشان می ترسند و از بدی حساب (روز قیامت) بیم دارند[1].” هنگامی که انسان، مخاطب گفتهای منطقی و زیبا
«الگوی تعامل» “همانا او، این نامه را برای اصحابش نوشت و آنان را به خواندن آن برای یکدیگر، اندیشیدن، تجدید عهد و عمل به آن امر کرد[1]. “ مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی سفارش هایی را که امام صادق
تعداد اعضای تحت سرپرستی امام صادق (علیه السلام) و هزینه زندگى آن حضرت زیاد شده بود. امام به فکر افتاد که از طریق کسب و تجارت عایداتى به دست آورد تا جواب مخارج خانه را بدهد. لذا آن حضرت هزار
“مادری نصرانی” زکریا بن ابراهیم، جوانی است تازه مسلمان که در عصر حیات امام صادق (علیه السلام) زندگی میکند. او میگوید بعد از اینکه حج را به جا آوردم، خدمت حضرت صادق (علیه السلام) رسیدم و عرض کردم : من
“مذهب جعفری “ در دوران امامت امام صادق(علیه السلام)، مدینه چهره دیگری یافته بود. قتل عام مردم این شهر توسط سربازان مسلم بن عُقبه در بازماندگان از کشتار حالتی شبیه به نومیدی پدید آورد، تا آنجا که سست اعتقادان برای
“در جستجوی علم …” 94 سال از عمر “عنوان بصری” سپری شده بود، اما با ورود امام صادق (علیه السلام) به مدینه و کشف عظمت همه جانبه ی آن حضرت، دوست داشت تا فقط نزد ایشان علم بیاموزد. اگر چه
« منطق شیعه» یونس ابن یعقوب – یکی از اصحاب حضرت صادق (علیه السلام) – نقل میکند که: نزد امام صادق (علیه السلام) بودم که مردی از اهل شام پیش حضرت آمد و گفت: من علم کلام و فقه و
« شبانگاهان در کنار نیازمندان » “معلی” که یکی از خدمتکاران امام صادق (علیه السلام) بود نقل میکند که در یکی از شب های بارانی امام صادق (علیه السلام) از منزل خارج گردید. من نیز از پشت سر آن حضرت
ابوبصیر میگوید: پس از وفات امام صادق (علیه السلام) من به خانه آن حضرت رفتم تا به همسرش (حمیده) تسلیت بگویم، وقتی آن بانو مرا دید گریست من هم گریه کردم. سپس گفت: ای ابوبصیر! اگر در لحظات آخر عمر
«در زمان امام ششم برای نشر علوم اسلامی زمینه فراهمتر و اوضاع مساعدتر بود، زیرا از یک طرف در اثر انتشار احادیث امام محمد باقر (علیه السلام) و تبلیغات پرورش یافتگان مکتب وی، مردم به نیازمندی خود به معارف اسلامی
«رفیقترین رفیق» اگر دوستی در همۀ شرایط پشتیبان ما باشد و در خوشی و ناخوشی کنارمان بماند، چه حسّی به او پیدا میکنیم؟ اگر رفیقی به صورت مادی و معنوی همهجا از ما حمایت کند، چه علاقهای نسبت به او
«ادب عیادت» عیادت از بیمار که در رهنمودهای معصومان (علیهم السلام) به آن توصیه شده، در جهت ایجاد آرامش روانی برای بیمار و کاستن از درد و رنج روحی اوست و این هدف از راه آدابی چون ابراز محبت، هدیه
«منشور مردمداری» عبدالله نجاشی شخصيت مشهور تاریخی است که از طرف منصور عباسی به حکومت اهواز منصوب گردید. وی از محضر حضرت صادق (علیه السلام) دستورالعمل و خط مشيای را درخواست کرد که باعث نزدیکیاش به پروردگار و رسول خدا
“توحید مفضّل” مُفَضّل، از یاران امام صادق (علیه السلام)، مىگويد: روزى هنگام غروب در مسجد النبی نشسته بودم و در عظمت پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و آنچه خداوند از شرف و فضيلت به آن حضرت
“شیعه واقعی” تاریخ زندگی اهل بیت (علیهم السلام) نشان میدهد که آنان توجه خود را به تهذیب فکری و تربیت اخلاقی مسلمانان گماشتند تا به فرمان خداوند، شیعه واقعی و حقیقی تربیت کنند. آنها برای رسیدن به این هدف، نهایت
«غم خوار مردم» نرخ گندم و نان، روز به روز در مدینه بالا مى رفت. نگرانى و وحشت بر همه مردم چیره شده بود. آن کس که آذوقه سال خود را تهیه نکرده بود، در تلاش بود که تهیه کند
«در مسیر اعتدال» اگر انسان اسب سوار به مرکب خویش فشار بیاورد و برای زودتر رسیدن به مقصد، دو منزل یکی کند، در بین راه مرکب از پا در می آید و از رفتن باز می ماند. در نتیجه چنین
«رفاقتی که گسست…» شاید کسى گمان نمىکرد که آن دوستى گسسته شود و آن دو که معمولا همراه یکدیگر بودند، روزى از هم جدا شوند. مردم یکى از آنها را بیش از آن اندازه که به نام اصلیش بشناسند، به