«جبران محبت»
سید مرتضى در کتاب عیون المعجزات از امام جعفر صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمود: اهل کوفه به حضور امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) آمدند و از نیامدن باران و خشکسالی به آن بزرگوار شکایت کردند و گفتند:
سید مرتضى در کتاب عیون المعجزات از امام جعفر صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمود: اهل کوفه به حضور امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) آمدند و از نیامدن باران و خشکسالی به آن بزرگوار شکایت کردند و گفتند:
یکی از موضوعات مهمی که در خصوص حرکت امام حسین (علیه السلام) در میان متفکران و حتی مردم عادی بارها و بارها مطرح گردیده و به آن پرداخته شده، این است که آیا امام حسین (علیه السلام) در کربلا شکست
«خورشید به خون نشسته» و آنگاه، حسین (علیه السلام)، دشمن را به مبارزه فرا خواند و در همان حال مى فرمود: ” شهادت از پذیرش ننگ سزاوار تر، و ننگ از ورود در آتش شایسته تر است. “ یکی از
«مرا حقی است بر گردن …» راوی میگوید: خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسیدم و عرض کردم: “همسر من و همسر ابن مارد برای شرکت در مجالس عزا از خانه خارج میشوند و من آن دو را نهی میکنم. اما
«در آغوش شمشیرها» نزدیک به پنج دهه بعد از وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، مسلمانانى که در مرکز اسلام، یعنى مکه و مدینه، یا در مرکز خلافت، یعنى شام و کوفه، سکونت داشتند، اطاعت و
« قیامی فراگیر» اواخر عمر معاویه بود. او با دسیسههای شیطانی خویش یزید فرزند پلید خود را به ولایتعهدی خویش انتخاب نمود[1] و بدین وسیله، آینده ی تاریکی برای امت اسلامی پایه گذاری گردید. پس از این جریان، امام حسین
«اهل بیت (علیهم السلام) و ماه محرم» “پسرم! به شیعیانم سلام مرا برسان و به آنها بگو: پدرم غریبانه از دنیا رفت؛ پس بر او با ناله بگریید و شهید از دنیا رفت؛ پس بر او اشک بریزید…” )امام حسین
«ارتشی فاتح» عمده قیام ها از دو بخش مبارزه و پیام تشکیل میگردد. مقصود از مبارزه، مجاهدت و جانبازی در راه آرمان مقدس است. مقصود از بخش پیام نیز رساندن و ابلاغ پیام قیام و بیان آرمانها و اهداف آن
«میلاد سرخ» وقتى که هدف انسان، مشخص، متعالى و پرجاذبه باشد و او، سراپا شوق و بى تابى براى رسیدن به آن هدف متعالی باشد، در این صورت، مشکل ترین مشکلات و شکننده ترین ضربهها و بزرگترین سنگ هاى سر
«حرکت به انگیزه هدایت » پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: “هرکس فرمانروای ستمگر و ظالمی را بنگرد که محرمات الهی را حلال شمرده، پیمان خدا را میشکند و با روش پیامبرش مخالفت میورزد و در میان
«آیا خلیفه و جانشین شما نزد شما مقرب تر است یا فرستاده ی (خدا برای) شما؟»(1) این سخن، سخن”حَجّاج” -استاندار خونخوار کوفه- در زمان خلافت “عبد الملک”(پنجمین خلیفه بنی امیه) است! مقصود حجاج از این جمله، آن بود که پیامبر اکرم (صلی
«بر تو امید بسته ام» داشـتـن تـکـیـه گـاهـى قـدرتـمـنـد و اسـتـوار در شـدایـد و حـوادث، عـامـل ثـبـات قـدم و نـهـراسـیـدن از دشـمـنـان و مـشـکـلات اسـت. توکل، تکیه داشتن بر نیروى الهى و نصرت و امداد اوست. قـرآن کـریـم دستور مى
« حسن انتخاب » “چون از خانه بیرون آمدم صدای منادی را شنیدم که سه نوبت مرا ندا کرد که : تو را به بهشت بشارت باد! من با خود گفتم که مادر به عزایت بنشیند، به جنگ فرزند رسول