باسمه تعالی
امام حسن عسکری (علیه السلام) میفرمایند: “همه پلیدیها در خانهای قرار داده شده و کلید آن دروغ است[1].”
استحکام هر جامعه، به اعتماد انسانها به یکدیگر است. آن چه این بنیان را استوار و مستحکم میسازد، صداقت انسانها نسبت به هم است و اگر صدق و راستی از جامعه رخت بر بندد، زندگیها دشوار، نا امن، تلخ و نکبتبار خواهد بود. در حقیقت، گوهر صداقت هر جا یافت شود و در هر کس تجلی یابد، نفیس و ارزشمند است.
کسی که در گفتار صادق باشد، از دروغ پرهیز میکند، چه به شوخی و چه جدی. کسی که در ایمان صادق باشد از نفاق و دورنگی و ریا دوری میکند. آن که در پند و موعظه و تبلیغ و ارشاد صداقت داشته باشد، عملش آینه حرفش و رفتارش شاهد گفتارش خواهد بود و معنای صدق در عهد، وفای به قولها و قرارها و تعهدات است.
به فرموده پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، راستی در گفتار، تعهد نسبت به مردم و وفای به پیمان، نشانه صداقت و معیار قرب به آن حضرت است و هر که دروغگو، خائن و بیوفا باشد از آن حضرت فاصله بسیاری دارد[2].
صدق در گفتار و کردار، انسان را محبوب دلها و مورد اعتماد مردم میگرداند، برعکس، دروغ، فرد را در جامعه بیاعتبار و نزد خدا مطرود میسازد. افراد درستکار از آرامش و آسایش روانی برخوردارند و نگرانی از رسوایی ندارند. به قول معروف: آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است!
با این حساب، صداقت استوارترین خانهای است که دوستیها، مشارکتها و مبارزات و … بر آن استوار میگردد و بدون آن، همه این کارها در معرض فروپاشی و گسیختگی است.
اما در نقطه مقابل، بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری و اختلافات خانوادگی و مشاجرات میان دوستان و فامیل و حتی تنشها و نزاعها، پدیدهای است که از بیصداقتی و ناخالصی به وجود میآید. نفاق و فریب نوعی عدم صداقت و جلوهای دیگر از ناراستی در گفتار و رفتار است و کم نیست طلاق هایی که ریشه در عدم صداقت در مراحل اولیه ازدواج (چه در اظهارات، چه در ادعاها و چه در وعدهها) دارد و ناشی از وانمود کردنها و پاسخهاست.
آری، این گونه است که صداقت و راستی، بهشت خوبیها را پیش روی آدمی جلوه میدهد و در نقطه مقابل آن، دروغ و عدم راستی، صندوقچه بدیها را به روی انسان میگشاید و این موضوع، همان گنجینه ایست که امام یازدهم (علیه السلام) با کلام خویش آنرا به ما میآموزد. حقیقتا که کلام آنان نور است …
(برگرفته از کتاب “اخلاق معاشرت”، تالیف: “حجة الإسلام جواد محدثی”)
پاورقی ها:
[1] (اعلام دین، صفحه 313)
[2] (لآلی الأخبار، جلد 5، حدیث 253)