« پیام رهایی »

باسمه تعالی

بار الها! چه حاجت است به غیر از تو؛ وقتی تو را دارم و چه زیباست امیدواری به تو و نا امیدی از غیر تو!

خودت گفتی « ادعونی استجب لکم »؛ من هم شنیدم و آمدم. گاه گاهی که سخت در باتلاق نافرمانی هایم دست و پا می‌زنم، چیزی بهتر از نام و یاد تو نمی‌یابم و خوشا معجزه‌ای که از توسل به محبوبین در گاه تو می‌بینم. آری! توسل جستن به فرستادگان و مقبولان درگاه تو نتیجه‌ای غیر از امید و شادمانی ندارد!

و به راستی نیز چنین است …

روزى مردى انگشتر ساز که از دوستداران امام حسن عسکرى (علیه السلام) بود، بر آن حضرت وارد شد و گفت: یا ابن رسول الله! خلیفه نگین فیروزه‌ای بزرگ و بسیار خوب را به من سپرد دستور داد تا روى آن جمله‌ای را نقش کنم. اما هنگامی که آهن روى آن گذاشتم، نگین دو نیمه شد. مى ‏ترسم این موضوع باعث هلاکت من شود. پس براى من دعا کنید.

امام عسکری(علیه السلام) فرمود: “انشاء الله ترسى براى تو نیست.”

در حقیقت امام (علیه السلام) باور قلبی خویش را با بینشی عمیق به آن مرد منتقل نمود و سعی کرد تا به واسطه ی توکل بر خدا و ایمانی قلبی و مستحکم، خاطر پریشان آن مرد را به آرامش برساند و اینگونه نیز شد؛ چنانکه هنگام خروج، اثری از پریشانی در آن مرد دیده نمی‌شد.

آن مرد میگوید: “به خانه خود آمدم و روز بعد خلیفه مرا خواست و گفت: «من دو خدمتکار دارم که روى این انگشتر با هم دعوا مى‏ کنند و راضى نمى ‏شوند مگر اینکه آن را دو نیمه کنى و دو انگشتر بسازى.»

پس من به منزل برگشتم و از آن نگین دو نیم شده، دو انگشتر ساختم و به دار الخلافه آوردم. آن دو خدمتکار نیز راضى شدند و خلیفه به این خاطر نسبت به من احسان نمود. من نیز حمد خدا را بجاى آوردم‏.”

به درستی که اهل بیت (علیهم السلام) در سراسر زندگانی مبارک شان در کنار تبیبن و ترویج سایر معارف دین، همواره یاران و همراهان خویش را به توکل و تمسک به خداوند دعوت می‌کردند. آری! حقیقتا آرامش جز در ساحل یاد خدا و توکل بر او دست یافتنی نیست.

« برگرفته از کتاب “الخرائج و الجرائح”، تألیف: “قطب راوندى‏”،‏(همراه با تلخیص و اضافات)[1] »


پاورقی:

[1] متن فوق از ترجمه فارسی کتاب مذکور که توسط آقای غلامحسن محرمی صورت گرفته و با نام ” جلوه ‏هاى اعجاز معصومین (علیهم السلام) ‏” انتشار یافته، انتخاب گردیده است