“پيشوای سخاوتمند”

باسمه تعالی

یكی از صفات امام عسکری (علیه‌السلام) در طول زندگانی 29 ساله‌شان، رسيدگی و اهتمام ایشان به مشکلات و گرفتاری‌های مردم و به خصوص شيعيان بود. در اين زمينه مورخان چنین نقل كرده‌اند:

“محمد فرزند علی بن ابراهیم می‌گوید:

دستانمان خالی و روزگارمان سخت شده بود. پدرم به من گفت: “ما را نزد این مرد – امام حسن عسكری ]عليه السلام[ – كه وصف بخشش و سخاوت او را شنیده‌ایم، ببر”. به او گفتم: “آیا او را می‌شناسی؟” گفت: “او را نمی‌شناسم و تا كنون او را هرگز ندیده‌ام”. ما نیز به قصد دیدار امام راه افتادیم. در میانه راه پدرم گفت: “چقدر خوب است كه ایشان به ما پانصد درهم عطا كند؛ دویست درهم برای پوشاك، دویست درهم برای خوراك (آرد) و صد درهم برای مخارج.” من هم با خود گفتم: “ای كاش به من نیز سیصد درهم ببخشد؛ با صد درهم چهارپايی بخرم و با صد درهم مخارج خود را تأمین كنم و صد درهم دیگر را خرج پوشاك كنم و به سوی منطقه‌ «جبل» بروم.”

هنگامی كه به خانه حضرت رسیدیم، غلام ایشان به سوی ما آمد و گفت: “علی بن ابراهیم و فرزندش محمد داخل شوند.” همین‌كه وارد شدیم و بر حضرت سلام كردیم، ایشان به پدرم گفتند: “یا علی! چرا تا كنون نزد ما نیامده‌ای؟” عرض کردم: “آقای من! از اینكه شما را با این حال دیدار كنم، خجالت می‌كشیدم.” اندكی درنگ كردیم و سپس خارج شدیم. غلام حضرت به دنبال ما آمد و به پدرم كیسه‌ای پول داد و گفت: “این پانصد درهم است؛ دویست درهم برای پوشاك، دویست درهم برای خوراك (آرد) و صد درهم برای مخارج”. سپس كیسه‌ دیگری به من داد و گفت: “این ‌سیصد درهم است؛ صد درهم را برای خریدن چهارپا خرج كن و صد درهم برای پوشاك و صد درهم برای مخارج.”

… محمد نیز راه خود را پیش گرفت و به برکت عنايت امام وضع مالی خوبی پيدا کرد و از توانگران گشت[1].امام بدین گونه این خانواده علوی را از بی‌چیزی و تهیدستی نجات داد و زندگی اقتصادی خوبی برای آنان فراهم كرد.”

یكی دیگر از نمونه‌های رسيدگی امام به گرفتاری‌های شيعيان را ابوهاشم جعفری این گونه نقل می‌كند:

“در نامه‌ای به امام حسن عسكری (علیه‌السلام) از تنگی زندان و سختی اوضاع شكایت كردم. امام به من نوشت كه تو نماز ظهر امروز را در خانه‌ات می‌خوانی. هنگام ظهر از زندان آزاد شدم و همان‌طور كه ایشان گفته بود، نماز ظهر را در خانه‌ام خواندم؛ لیكن همچنان تنگدست بودم. پس نامه‌ای به ایشان نوشتم و از ایشان یاری خواستم. همین‌كه به خانه‌ام رسیدم، صد دینار برایم فرستاد و در نامه‌ای به من نوشت كه اگر چیزی می‌خواهی و خواسته‌ای داری، بدون خجالت و هراس آن را بخواه كه – ان شاءالله – به دست خواهی آورد[2].”

موضوعی که در دو حکايت فوق جالب توجه است اين است که علي‌رغم آنکه امام، که سه سال از دوران شش شاله امامتشان را در زندان بودند و سه سال ديگر نيز توسط دستگاه عباسی تحت نظر و مراقبت بودند، خود، شيعيان را به استمداد و مطرح کردن مشکلاتشان با ايشان ترغيب فرموده‌اند[3] که اين موضوع حاکی از اوج سخاوت و عزم و تلاش ایشان برای رفع سختی‌های مردم هم‌عصر خود و به‌ويژه شيعيان می‌باشد.

(برگرفته از “زندگانی امام حسن عسکری (علیه السلام)”، تالیف: “مرحوم حجةالاسلام شیخ باقر شریف قرشی (با برخی اضافات[4]))


پاورقی‌ها:

[1] الارشاد شیخ مفید، جلد 2، صفحه 326

[2] الارشاد شیخ مفید، جلد 2، صفحه 330

[3] ذکر اين نکته لازم است که توصيه امام مبنی بر عرض حاجت به ايشان در مورد ائمه معصومين (عليهم السلام) مصداق دارد و عرض حاجت به مردم عادی نه تنها توصيه نشده است، بلکه طبق تعاليم دينی مذموم می‌باشد

[4] متن فوق از ترجمه فارسی اثر نویسنده که توسط آقای حسن اسلامی انجام گرفته، انتخاب گردیده است