«پند و موعظه»
هيچ كس نيست كه از موعظه بى نياز باشد و هيچ جامعه اى نيست كه احتياج به پند و نصیحت نداشته باشد. موعظه كلامى است كه به دل نرمى و لطافت مى دهد. سنگدلی را از دل مى برد، خشم و شهوت را فرو مى نشاند و هواهاى نفسانى را آرام مى کند و به روح صفا و جلا مى دهد.
بنابراین هيچ فردى از موعظه بى نياز نيست. ممكن است فردى از تعليم شخص ديگرى بى نياز باشد اما از موعظه او بى نياز نيست؛ زيرا دانستن، يك مطلب است و متذكر شدن و تحت تأثير تلقين يك واعظ مؤمن متقى قرار گرفتن مطلب ديگر است.
اگر موعظه از لسان دين باشد اثر ديگر و عميق تری دارد. مواعظ دين است كه بیشتر بر روى دل ها اثر می گذارد و به دل ها خشوع می دهد. البته گذشته از اين كه موعظه بايد از زبان دين گفته شود، چه بهتر که خود واعظ نيز از سخنان خود متأثر باشد و از دل موعظه كند.
لذا بايد هميشه مردم مورد موعظه قرار گيرند، نسبت به خداوند متذکر باشند و از غفلت احتمالی كه نسبت به مرگ دارند بيرون آورده شوند؛ متوجه آثار گناهانشان بشوند؛ از قبر و قيامت بشنوند و نسبت به عدل الهى متذکر شوند. اين امرى است لازم و ضرورى و هيچ وقت جامعه از اين بى نياز نيست.
به همین جهت امام باقر العلوم (علیه السلام) می فرماید: “…علما اگر از نصيحت و راهنمايى خوددارى ورزند، خيانت كرده اند، و اگر راه گم كرده اى را ببينند و راه را به او ننمايند… كار بسيار بدى كرده اند، زيرا كه خداى متعال از آنان در كتاب خود پيمان گرفته است كه مردمان را امر به معروف و نهى از منكر كنند، و مددكار تقوى و كار نيك باشند[1] “…
کلام امام باقر (علیه السلام) توجه موعظه گران را از يک سو و مراجعه و پذيرش پند پذیران را از سوی ديگر طلب مینمايد.
(برگرفته از کتاب “خطابه و منبر”، تاليف: “استاد شهید مرتضی مطهری” (همراه با تلخیص و اضافات))
پاورقی:
[1] (کافی، جلد 8، صفحه 54)