باسمهتعالی
پرسش:
نقش الگو در زندگی انسان چیست و بهترین الگو کیست؟
- عقلانی بودن الگوگیری
همهی انسانها اهداف و چشماندازهایی در زندگی دارند که در پی رسیدن به آنها هستند و در این راستا میکوشند. طبیعتاً این تلاش زمانی اثربخش است که با آگاهی و اطلاعات و راهشناسی همراه باشد. واضح است که انسان با توجه به عمر محدود خود و اطلاعات گوناگون و متفاوت و گاه متناقض که در اختیارش قرار میگیرد، خودش بهتنهایی نمیتواند راه صحیح را بیابد.
در هر رشته و هر زمینهای، افرادی هستند که مسیر موفقیت را به نحو احسن طی میکنند و به مطلوب و مقصود میرسند و عدهای به دلایل مختلف از مسیر پیشرفت باز میمانند. عقل سلیم حکم میکند که انسان، افراد موفق را بشناسد و از تجربیات آنها بهره گیرد. یک شخص عاقل و هوشمند با توجه به عملکرد افراد برتر و الگوگیری از آنها، خود را از بسیاری از آسیبها و خطاها مصون میدارد و با ریسکی کمتر مسیر را طی میکند.
به تجربه ثابت شده است که شناخت افراد شاخص و سرلوحه قرار دادن آنها، اثری قابلِتوجه در موفقیت انسان دارد. چه بسیار افرادی که با دیدن یک الگوی مناسب و مؤثر، مسیر زندگیشان تغییر کرده است.
بنابراین، الگوگیری امری طبیعی و عقلانی است که در طول تاریخ و در ابعاد مختلف زندگی و در همهی زمانها و مکانها مطرح بوده و هست.
- معیار انتخاب الگو
طبیعتاً در انتخاب الگو، میزان آگاهی و تسلط علمی و عملی او بسیار مهم است. انسان عاقل در مسیر زندگی دنیایی خود، زبدهترین فرد را سرمشق خود قرار میدهد. حال انسانی که درپی سعادت اخروی و آسایش ابدی است، طبیعتاً برای یافتن الگو باید سراغ خالق این عالم برود تا بداند در مسیر زندگی از چه کسی پیروی کند.
- بهترین الگو: الگوی بیخطا
قرآن کریم که کلام الهی و کتاب هدایت بشر است، پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله را «اسوه» معرفی کرده است.[i] به تصریح قرآن کریم، پیامبر و اهلِبیت علیهمالسلام از هر اشتباه و خطا مبرّا هستند.[ii] طبیعتاً وقتی انسان یک الگوی معصوم و بهرهمند از علم جامع و کامل داشته باشد، بهراحتی میتواند به او اعتماد و از وی پیروی کند.
این امامان معصوم به گواهی تاریخ و اعتراف دوست و دشمن، در همهی کمالات و فضایل و خوبیها سرآمدند. ایشان عالمانی هستند که با علم خدادادی، کاملاً با راه سعادت و خوشبختی آشنایند و خود، پیشوایان این مسیرند و با علم و قدرت الهی، توانایی دستگیری و راهنمایی رهروان این راه را دارند.
فضائل و کمالات پیامبر اسلام و اهلِبیت ایشان علیهمالسلام، بیش از آن است که در این نوشتار بتوان به آن پرداخت؛ ولی برای مثال، به چند نمونه اشاره میکنیم:
- پیامبر اکرم صلیالله علیهوآله چنان امانتدار و درستکار بود که در شبهجزیرهی عربستان به «محمّد امین» مشهور شد.[iii] او با اینکه برترین شخص عالم است، در حلقهی اصحاب بدون تمایز بر زمین مینشست و تخت و تاج و جایگاهی برای خود فراهم نمیکرد.[iv] آیا رهبری را سراغ دارید که چنین سلوکی داشته باشد؟!
- جانشین و وصی او، امیرالمؤمنین، حضرت علی علیهالسلام، نیز به همین گونه رفتار میکرد. مهربانی و رسیدگی امیرالمؤمنین علیهالسلام به مردم و بهویژه به یتیمان، زبانزد خاص و عام است.[v] عدالت و جوانمردی امیرالمؤمنین چنان بود که حتی غیرمسلمانان هم به آن اقرار و اعتراف کردهاند.[vi] تا جایی که در مورد وی گفتهاند که از شدت عدالتش کشته شد.[vii] امیرالمؤمنین علیهالسلام شخصیتی بود که حاضر نبود دانهای را به ظلم از دهان موری برگیرد.[viii] آیا نمونهی مشابهی برای چنین عدالتی میتوان یافت؟!
- همهی امامان از فرزندان ایشان نیز چنین هستند. زندگی امام حسن مجتبی علیهالسلام سرشار از کرامت و بخشش است؛ تاجاییکه نقل شده است حضرت دو بار بخشی قابلِتوجه از اموال خود را در راه خدا بخشید.[ix] آیا این نمونه مشابهی دارد؟! سخاوتمندترین افراد در طول تاریخ تنها درصدی از مال خود را برای کارهای خیر میبخشند و مابقی را برای خود و نزدیکانشان نگه میدارند یا وصیت میکنند که بعد از مرگشان صرف امور خیر شود.
- رفتار و منش اهلِبیت علیهمالسلام از جهات مختلف شاخص و برجسته بوده است. عطوفت و مهربانی آنان با زیردستانشان قابلِتصور نیست. دعوت فقیران را میپذیرفتند و کنار آنها مینشستند و با آنها غذا میخوردند؛[x] خطاهای آنها را میبخشیدند؛[xi] از روی احساسات و برای منافع شخصی خشمگین نمیشدند؛[xii] بزرگمنش و باوقار و نرمخو بودند.
نمونههای این سجایای اخلاقی در چند مورد معدود و چند امام خاص، خلاصه نمیشود. زندگی تکتک ائمهی ما شاهکاری زیبا از طاعت و بندگی خدا و مکارم اخلاقی است.
- الگوگیری، امری فراتر از زمان و مکان
روشن است که در الگوگیری، دسترسی مستقیم به الگو شرط نیست؛ چه بسا کسانی که در گذشتهای دور یا فاصلهای دوردست زندگی میکردند، بهتر از بسیاری از افراد معاصر یا مصاحب بتوانند الگو واقع شوند. گذشت زمان هم چیزی را عوض نمیکند؛ زیرا محور اصلی در الگوگیری، اصول کلی و ارزشهای اخلاقی است که با مرور زمان، پوسیده و کهنه نمیشود.
امانتداری، ایثار، عفو، بخشش، تواضع و… از برجستهترین صفات اخلاقی هستند که در رفتار و سیره اهلِبیت علیهمالسلام موج میزند. ایشان در اوج تقوا و خداترسی، همواره در مسیر بندگی خدای متعال و کسب رضای او حرکت میکردند و آراسته به مکارم اخلاقی بودند. پس ائمهی اطهار علیهمالسلام، الگوهایی جامع هستند و فاصلهی زمانی و مکانی از ایشان، مانع بهرهمندی از برکات وجودی ایشان نمیشود.
- چند نمونه از افراد موفق در پرتوِ الگوگیری صحیح
ائمه علیهمالسلام نهتنها خودشان چنین عمل میکردند، بلکه به اطرافیان و شیعیانشان، هم در کردار و هم با گفتار بسیار سفارش میکردند که اخلاق و رفتار پسندیده داشته باشند و با دیگران چه مسلمان و چه غیرمسلمان خوشرفتاری کنند. اگر رفتاری ناشایست از شیعیانشان میدیدند، تذکر میدادند و آنها را از آن نهی میکردند.
عملکرد اصحاب و شاگردان زبدهی ائمه علیهمالسلام، شاهدی است بر شأن الگویی ایشان. سلوک انسانی و رفتارهای پسندیده و بزرگوارانهی معصومان علیهمالسلام، خود چراغ هدایتی بود که مردم پاکسیرت و تشنهی حقیقت را به خود جذب میکرد و ایمان و اعتقادشان را قوت میبخشید. این افراد با الگوگیری از این افراد مقدس و به لطف تربیت مهربانانهی ایشان، خودشان نمونه و الگویی از اخلاق اسلامی میشدند. بزرگانی مانند سلمان فارسی، ابوذر غفاری و مالک اشتر از تربیتیافتگان مکتب اهلِبیت علیهمالسلام هستند که با شاگردی در محضر ایشان و الگو گرفتن از رفتار این بزرگواران، شخصیتهایی کمنظیر در طول تاریخ شدهاند.
در زمان معاصر نیز افرادی هستند که با پیروی از ائمهی اطهار علیهمالسلام، در مسیر صحیح گام برمیدارند.
- الگوگیری در زمان ما
بعد از اینکه جایگاه الگوگیری از ائمهی اطهار علیهمالسلام تبیین شد، ممکن است این سؤال طرح شود که امروزه در زندگی ما مسائلی مطرح است که در زمان امامانمان نمونهای نداشته است و اکنون تصویری واضح و روشن از عملکرد ایشان در این زمینه نداریم؛ در این موارد چه باید کرد؟
یکی از برجستهترین تعالیم مکتب اهلِبیت علیهمالسلام این است که ایشان همواره مردم را به علم و آگاهی و زیست عاقلانه و عالمانه دعوت میکردند.
بنابراین در مواردی که اطلاعی از عملکرد الگو در دسترس نیست، ازآنجاکه ایشان ابزار تشخیص را معرفی کردهاند، مسیر مشخص است و باید طبق همین سلوک عاقلانه رفتار کرد؛ ضمن اینکه در این راستا، میتوان از مشورت با صاحبان خرد و عالمان دین نیز بهره برد.
- جمعبندی
یکی از عوامل مؤثر در رسیدن به موفقیت، داشتن یک الگوی خوب و موفق است و هرچه اهمیت موضوع بیشتر باشد، نقش این الگو جدیتر و کلیدیتر است. الگوی برتر، الگویی است که از جهات مختلف قابل پیروی باشد.
مسلّماً موفقیت در مسیر پرپیچوخم زندگی -که به حیات جاودان فرد منتهی میشود- امری بسیار مهم است که الگویی بس خبره با شرایط جامع میطلبد. خداوند متعال، پیامبر خاتم و اهلِبیت او علیهمالسلام را بهترین راهنما و الگو برای بشر معرفی کرده است.
پس یک انسان عاقل، لزوم بهرهگیری از نور این مشعلهای هدایت را درمییابد و در پرتوِ این نور، آگاهانه به سوی سعادت و بهشت جاودان گام برمیدارد.
پاورقی ها:
[i]. احزاب (33): 21
[ii]. احزاب (33): 33
[iii]. موضوع امانت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله درمنابع متعدد آمده است. اطلاعات بیشتر را میتوانید در بحث «بنیان کعبه و حجرالاسود و ازدواج وی با حضرت خدیجه سلاماللهعلیها» جستوجو کنید. همچنین در این باره به منابع ذیل مراجعه فر مایید:
- ابن هشام، السیرة النبوي، بیروت دار احیاء التراث العربي، 1421، چاپ سوم ، ج1/ 225-226.
- یعقوبی، تاریخ یعقوبی، قم، دارالإعتصام/ ج2/ص 19.
- ابن اثیر، الکامل، بیروت، دار صادر للطباعة و النشر، 1385، ج2 ص 39.
- ابن کثیر، البدایة و النهایة،بیروت، مکتبة المعارف، 1410 ، ج1 و2 ، ج2 ، ص 293-294.
- ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، چاپ چهارم ، ص79-80.
[iv]. مكارم الأخلاق/ 16/ في تواضعه و حيائه/ 15
[v]. ر.ک. مناقب آل أبيطالب عليهمالسلام (لابن شهرآشوب)، ج2، ص: 107 «فصل في المسابقة بالعدل و الأمانة»
[vi]. برای نمونه: کتاب «الإمام علي صوت العدالة الإنسانیة» امام علی صدای عدالت انسانی، نوشتهی جورج جرداق، نویسندهی مسیحی لبنانی.
[vii]. الإمام علي صوت العدالة الإنسانیة/ ص 806
[viii]. مستدركالوسائل/ ج 12/ ص 97/ باب 77
[ix]. مناقب آل أبيطالب عليهمالسلام (لابن شهرآشوب)/ ج4 / 14 / فصل في مكارم أخلاقه علیهالسلام: فِي كِتَابِهِ بِالْإِسْنَادِ عَنْ شِهَابِ بْنِ عَامِرٍ أَنَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍ ع قَاسَمَ اللَّهَ تَعَالَى مَالَهُ مَرَّتَيْنِ حَتَّى تَصَدَّقَ بِفَرْدِ نَعْلِهِ.
[x]. بحارالأنوار (ط – بيروت)/ ج43/ ص352/ باب 16 مكارم أخلاقه و عمله و علمه و فضله و شرفه و جلالته و نوادر احتجاجاته صلواتاللهعليه.
ر.ک. بحارالأنوار (ط – بيروت)/ ج43/ ص331/ باب 16، مكارم أخلاقه و عمله و علمه و فضله و شرفه و جلالته و نوادر احتجاجاته صلواتاللهعليه، باب فضائل و مکارم امام حسن مجتبی.
[xi]. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد/ ج2/ 146/ فصل في فضائل الإمام السجاد علیهالسلام
[xii]. مكارم الأخلاق/ 13/ الفصل الأول في خلقه و خلقه و سيرته مع جلسائه.