عبادت و پرستش خداوند یکتا و ترک پرستش هر موجود دیگر، از اصول آموزه های پیامبران الهی است بهطوریکه تعلیمات هیچ پیامبری از عبادت خالی نبوده است. اما تلقی افراد از مفهوم عبادت یکسان نیست. از نظر برخی، عبادت نوعی معامله و معاوضه و مبادله کار و مزد است. همانطور که یک کارگر روزها نیروی کار خود را برای یک کارفرما مصرف میکند و مزد میگیرد، عابد نیز برای خدا زحمت میکشد و خم و راست میشود و طبعاً مزدی طلب میکند که البته آن مزد در این جهان و جهان دیگر به او داده خواهد شد. از نظر اين افراد، ثمره عبادت همان مزد و اجری است که در جهان دیگر به صورت مجموعهای از پاداشها دریافت میکنند!
تلقی دیگر از عبادت، تلقی عارفانه است. بر حسب این تلقی، عبادت نردبان قرب است؛ معراج انسان است؛ تعالی روان است؛ پرواز روح است به سوی کانون هستی؛ پرورش استعدادهای روحی و نیروهای ملکوتی انسانی است؛ پیروزی روح بر بدن است؛ عالیترین عکسالعمل سپاسگزارانه انسان از پدید آورنده خلقت است؛ اظهار شگفتی و عشق انسان به کمال و جمال مطلق است، و بالاخره حرکت و سير بهسوی خداوند است.
کلمات و عبادتهای عارفانه امیرالمؤمنین (علیه السلام) نشانگر تلقی عارفانه ايشان و سرچشمه و الهامبخش تلقیهای عارفانه از عبادتها در اسلام پس از قرآن مجید و سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
برای روشن شدن گوشهای از آموزههای الهی امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره مفهوم عبادت، به ذکر چند نمونه از کلمات ایشان در این زمینه میپردازیم:
حضرت (علیه السلام) در کلامی کوتاه به بیان انواع عبادت پرداخته و میفرمایند:
“همانا گروهی خدا را به انگیزه پاداش میپرستند که این عبادت تاجرپیشگاناست؛ گروهی خدا را از روی ترس میپرستند که این عبادت بردگان است، و گروهی خداوند را به منظور شکرگزاری پرستش مینمایند و چنین عبادتی، عبادت آزادگان است.”[1]
در بیان دیگری میتوان اوج اخلاص در عبادت را در کلام امام (علیه السلام) جستجو کرد. آنجا که میفرماید:
“پروردگارا! من تو را به خاطر ترس از کیفرت و یا به خاطر طمع به ثواب تو پرستش نکردهام؛ بلکه تو را بدان جهت پرستیدهام که تو را شایسته پرستش یافتهام.” [2]
چه نیکوست که انسان، پروردگار خود را در آیینه تعالیم الهی امیرمؤمنان (علیه السلام) بپرستد تا آنجا که خاضعانه و عارفانه در برابر یگانه هستی به عبادت بنشیند و چنین زمزمه کند:
“معبودا! اين عزّ برای من بس است که بنده تو هستم و اين افتخار برای من بس است که تو پروردگار من هستی. تو آن چنان هستی که من دوست میدارم؛ پس مرا به انجام آنچه دوست میداری موفق گردان.”[3]
«برگرفته از کتاب: “سیری در نهج البلاغه”، تالیف: “شهید مرتضی مطهری” (با تصرف و تلخیص)»
برچسب خورده:اخلاص امیر المومنین امام علی_بردگان_پرستش تلقی عارفانه_شکرگزاری_ نردبان قرب
پاورقی ها:
[1] (نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 237)
[2] (بحار الانوار، جلد 41، صفحه 14؛ عوالی اللآلی، جلد 1، صفحه 404)
[3] (کنز الفوائد، جلد 1، صفحه 386؛ مجموعه ورام، جلد 2، صفحه 111)