«فقر معنوی »

انسان خاکی طبعا از فقر و کمبود گریزان است. آدمی اگر در یک گوشه زندگی خود احساس نقص و فقر کند، تا حد امکان تلاش می‏ کند که آن نقص را تکمیل و آن فقر را برطرف سازد. مثلا فقر مالی را هر کسی حس می‏ کند و تلاش می‏ نماید که با این نوع فقر، مبارزه کند.

ولی فقرهای معنوی از قبیل فقر در تربیت و ادب، کمتر برای اشخاص قابل درک است. کسی که فاقد ادب معاشرت و اخلاق انسانی و تربیت صحیح اجتماعی است، معمولا خودش کمبود خود را حس نمی‌کند. خصوصا اگر اخلاق زشت وی در روحش رسوخ یافته باشد و به اصطلاح برای او “ملکه” شده باشد. فقر علمی و فکری نیز از همین قبیل است. آدم جاهل و کم خرد هرگز جهالت و کم خردی را احساس نمی‏ کند.

لذا اگر بگویند لازم ترین و مفیدترین دانایی‌ها و توجه ‏ها برای بشر چیست؟ باید گفت توجه به فقر علمی و توجه به نادانی. در حقیقت علم و فکر، غذای روح است. لذا آدمی باید به همان اندازه که درباره معاش خود فکر می‏ کند، درباره غذای روح خود نیز بی اندیشد و بر این اساس همان مقدار که در غذاهای جسمی، مراقبت لازم و ضروری است، در غذاهای روحی نیز لازم و ضروری خواهد بود.

همان طور که غذاهای جسمانی، بعضی مقوی و بعضی ضعف ‏آور است؛ بعضی نشاط انگیز و بعضی سستی ‏آور و بی ‏حال کننده است؛ بعضی موجب سلامتی و برخی مسموم کننده است؛ غذاهای فکری نیز همین‏ گونه هستند. تعلیماتی که آدمی فرا می ‏گیرد و کتاب هایی که مطالعه می‏ کند و مقالاتی که می‏ خواند و سخنرانی هایی که گوش می‏ کند، از لحاظ تاثیر گذاری یکسان نیستند. بعضی‏ فکر و اراده را تقویت می کنند و برخی به آدمی یأس و نومیدی  می‏ بخشند. بعضی از تعالیم است که آدمی را به حیات و زندگی و نظام آفرینش خوش بین می‏ کند؛ اما بعضی آموزه ها، حیات و زندگی را در نظر انسان بیهوده و بی ‏هدف و خلقت را عبث معرفی می‏ نماید و آدمی را نسبت به همه چیز و همه کس حتی نسبت به خودش بدبین می ‏گرداند.

بنابر این، آدمی از آن نظر که مدیر وجود خویش و مسئول سعادت خویشتن است، وظیفه دارد تا در خصوص افکاری که می ‏خواهد به ذهن خود وارد کند، مراقبت نماید و مسئولین اجتماع نیز از آن جهت که مدیر و مسئول جامعه‏ اند، وظیفه دارند که مراقب غذای روحی اجتماع باشند.

در همین راستا است که امام حسن مجتبی (علیه السلام) می ‏فرمایند:

“عجبا که مردم درباره خوراکی های خویش می‏ اندیشند؛ اما درباره افکار و معلومات و معقولاتی که به مغز خود وارد می‌نمایند، هیچ نمی‏ اندیشند و به (آنها) توجه ندارند. شکم را از خوردنی زیان آور حفظ می‌کنند؛ ولی باکی ندارند که افکار پلید در روان آنها وارد شود.”[1]

(برگرفته از کتاب “حکمت‌ها و اندرزها”، تألیف: “استاد شهید مرتضی مطهری” (با تلخیص))

برچسب خورده:امام حسن مجتبی_فقر_فقر علمی و فکری فقر معنوی_ فقرهای معنوی_ نقص

پاورقی:

[1] (بحار الانوار، جلد 1، صفحه 218)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *