شیعه معتقد است که رسول و امام، برگزیده خداوند هستند و باید از ویژگیهای خاصی برخوردار باشند. همانطور که لازمه یک معلم، داشتن خصایص معین است که اگر فاقد آن باشد، صلاحیت معلمی را ندارد؛ یک فرستاده الهی هم باید از صفاتی برخوردار باشد که عنوان برگزیده الهی و سمت رهبری و راهنمائی از سوی خداوند بر او صدق کند. یکی از این صفات که در کنار عصمت و معجزه، لازمه یک فرستاده خدایی است، علم لدنّی (علم موهبتی از جانب خداوند) است.
در هر اطاعتی، مطیع و مطاع(شخصی که از او اطاعت میگردد) مطرح میشوند. اما لازمه برحق بودن کسی که از او اطاعت میکنیم، آن است که اوامر و نواهی او عالمانه باشد؛ چرا که به تعبیر قرآن کریم، “…براستی که گمان برای (شناخت) حقیقت، هیچ کافی نیست[1]… .
قرآن کریم، اطاعت امام را همچون اطاعت پیامبر به صورت مطلق و بدون قید و شرط مطرح میکند و میفرماید: “ای کسانی که ایمان آورده اید، از خداوند و صاحبان امری(امامانی) که از شمایند، فرمانبرداری کنید[2] و[3] … .
حال اگر اطاعت شخصی به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی واجب گشت، او باید شرایط و ضوابط خاص خود را داشته باشد که از جمله آنها عصمت و علم لدنّی است؛ چرا که در غیر این صورت، او قطعا به خاطر عدم آگاهی خویش دچار اشتباه خواهد شد و لذا امر به اطاعت مطلق از چنین شخصی، غیر حکیمانه میگردد.
این موضوع، نکته مهمی است که اهل بیت (علیهم السلام) در روایات متعدد و در ضمن احتجاجات و استدلالات خویش، آنرا به ما میآموزند.
به عنوان نمونه، ضُرَیس کَناسی نقل میکند که شنیدم امام باقر (علیه السلام) در حضور جمعی از اصحابشان میفرمود:
تعجب میکنم از مردمی که خود را پیرو ما دانسته و ما را پیشوای خود قرار داده اند و اطاعت ما را بر خود چون اطاعت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) واجب میشمارند؛ اما با وجود این، برهان خود را شکسته و خود را در مقابل مخالفان تضعیف نموده و حق ما را میکاهند؛ و کسانی که خداوند برهان روشن بر معرفت ما و تسلیم امر ما بر آنان عنایت فرموده، بر ما عیب میگیرند.
آیا میپذیرید که خداوند تبارک و تعالی، طاعت اولیای خود را بر بندگانش واجب گرداند و آنگاه اخبار آسمان و زمین را از آنان مخفی دارد؟ و پایه و مواد علمی را که از آنان سؤال میشود، به روی آنان ببندد و حال آن که قوام دین آنها در آن است؟
لذا از دید امام باقر (علیه السلام)، خدا بزرگتر از آن است که کسی را به مقام امامت بگمارد و چنین مأموریتی را به او بدهد و اطاعت او را به طور مطلق واجب نماید، ولی علم به حقایق عالم هستی را از او پنهان دارد. این عقیده توهین به خدا و عدم درک حکمت الهی است.
اما براستی اگر ائمه (علیهم السلام) به اذن الهی عالم به حقائق هستی میباشند، پس چرا آنان با آن همه مشکلات، دشواریها و سختیها از جانب ستمگران مواجه گشتند و سر انجام به ظاهر مغلوب گشتند و به شهادت رسیدند؟ این همان پرسشی است که در ادامه روایت،حُمران(یکی از اصحاب حضرت)، از امام پنچم پرسید.
حُمران عرض کرد: “فدای شما شوم، شما میدانید که در قیام علی بن ابیطالب (علیه السلام) و حسن و حسین (علیهما السلام) برای دین و خروج و نهضت آنان در این راه چه مشکلاتی وجود داشت و از طرف طاغوتها و ستمگران بر سر آن امامان معصوم چه آمد تا این که آنان در کشتار، شهید و مغلوب شدند.”
امام باقر (علیه السلام) فرمود: “ای حمران! خدای تبارک و تعالی آن مصائب را برای معصومین مقدر فرمود و به اختیار خود آنان به اجرا در آمد. حضرت علی و (امام) حسن و (امام) حسین (علیهم السلام) به علمی که از طرف رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به دست آورده بودند، قیام نمودند و هر یک از ما که خموشی و سکوت برگزید، از روی علم و بصیرت بود.
ای حمران! اگر هر یک از آنان در هنگام گرفتاری و یورش سرکشان از خداوند میخواستند و اصرار میورزیدند که خداوند شر آنها را برطرف کند، قطعا چنین میشد و خداوند از آنها دفع بلا مینمود و زوال ملک آن سرکشان از گسستن یک گلوبند سریعتر صورت میگرفت و از هم میپاشید.
ای حمران! این بلاها که به آنان رسید، به خاطر ارتکاب گناه از طرف آنان و یا عقوبت گناهشان نبوده است؛ لکن برای رسیدن به منزلت و مقام و کرامتی بوده که خداوند میخواسته است به آنها مرحمت کند. مبادا درباره آنان مذاهب باطل بر تو چیره شوند و تو را از راه حق بیرون برند[4]
لذا بر این اساس مشخص میگردد که قوام امامت و پذیرش دین که نیاز به وحی در آن نهفته است، در صورتی تأمین میشود که امامان به همه سؤالات مردم پاسخگو باشند و لازمه این پاسخگویی، احاطه همه جانبه علمی آنهاست. در این راستا نیز قیام و قعود و فریاد و سکوت، هر یک ابزاری است که برای هدف برپایی دین لازم است و ائمه (علیهم السلام) نیز با علم به نتیجه، آنرا لازم دانسته و اقدام نموده اند.
{برگرفته از کتاب “علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان”، تألیف دکتر محمد اسدی گرمارودی (با اندکی تصرف)}
برچسب خوردهامام محمد بن علی الباقر–حقیقت دلیل علم لدنی امام–علم برگزیدگان–علم لدنی–مصاعب اهل بیت–ملزومات ولایت و رهبری–مناسبت نامه–هدف اصلی از قیام و سکوت اهلبیت–ویژگیهای هادیان خلق
پاورقیها:
[1] (سوره یونس، آیه 36)
[2] (سوره نساء، آیه59)
[3] توضیح این آیه و اثبات این موضوع که صاحبان امر همان ائمه(علیهم السلام) هستند، در تفاسیر شیعی و کتب کلامی از جمله در جلد دوم کتاب درسهائی از اصول عقائد، تألیف دکتر اسدی گرمارودی آمده است
[4] اصول کافی، جلد 1، صفحه 262-261