سخنانی تاریخی در حج آخر

باسمه تعالی

در ماه ذی القعده سال دهم هجری، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور داد تا در میان قبایل اعلام کنند که آن حضرت، امسال عازم زیارت خانه خدا بوده و این آخرین سفر حج ایشان است‏. طبیعی است که به جهت اهمیت موضوع حج از یک سو و تقارن این سفر (که حجه الوداع نامیده می‌شود)، با ماه‌های پایانی عمر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، انجام این سفر و مطالب بیان شده در آن از اهمیت بالایی برخوردار بود.

اعلام حضور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حج، شوق و علاقه فراوانى را در دل گروه عظیمى از مسلمانان برانگیخت و به دنبال آن، هزاران نفر به همراه ایشان برای انجام اعمال حج عازم شدند. آن حضرت پس از انجام اعمال عمره مفرده، در روز نهم ذی حجه وارد ‏عرفات شد. در آن روز، سرزمین عرفه شاهد اجتماعى عظیم و با شکوه بود و مردم حجاز تا به آن روز، چنین اجتماعى را به یاد نداشتند. نداى توحید و شعار یگانه‏ پرستى در آن سرزمین طنین‏ انداز بود. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، نماز ظهر و عصر را در سرزمین عرفات با صد هزار تن به جا آورد. سپس خطبه تاریخى خویش را در آن روز، در حالى که روى شتر قرار گرفته بود، ایراد فرمود و یکى از یاران او- که صداى بلند و رسایى داشت- سخنان آن حضرت را تکرار کرده و به گوش افراد دور دست مى‏رسانید.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن روز سخنان خود را چنین آغاز کرد و فرمود:

“اى مردم! سخنان مرا بشنوید؛ شاید پس از این، شما را در این نقطه ملاقات نکنم. اى مردم! خون‏ها و اموال شما بر یکدیگر تا روزى که خدا را ملاقات کنید، مانند امروز و این ماه، محترم و هر نوع تجاوز به آن‏ها حرام است.”

سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) براى اینکه از رسوخ و تأثیر پیام خود درباره احترام جان و مال مسلمانان مطمئن شود، به «ربیعة بن امیه» فرمود: “از آنان چند مطلب زیر را بپرس و بگو: این ماه چه ماهى است؟” همگى گفتند: “ماه حرام است و جنگ و خون‏ریزى در این ماه ممنوع و قدغن است.” سپس به ربیعه فرمود: “به آنان بگو: خداوند خون‏ها و مال‏هاى شما را بر یکدیگر تا روزى که رخت از این جهان بربندید؛ مانند این ماه، حرام کرده و محترم شمرده است.”

دیگر بار فرمود: “از آنان بپرس: این سرزمین، چه سرزمینى است؟” همگى گفتند: “سرزمین محترم و خون‏ ریزى و تجاوز در آن، شدیدا ممنوع است.” آن حضرت فرمود: “به آنان برسان که خون و مال شما، بسان این سرزمین محترم و هر نوع تجاوز به آن‏ها ممنوع است.”

آن حضرت مجددا فرمود: “از آنان سؤال کن: امروز چه روزى است؟” گفتند: “حج اکبر است.” فرمود: “به ایشان ابلاغ کن که خون و مال شما بسان امروز محترم است …

شما به زودى به جانب خدا بازمى‏گردید. در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگى مى‏شود. من به شما ابلاغ مى‏کنم: هر کس امانتى نزد او باشد باید آن را به صاحبش بازگرداند.

هان اى مردم! بدانید ربا در آیین اسلام شدیدا حرام است. کسانى که سرمایه‏هاى خود را در راه اخذ ربا به کار انداخته ‏اند، فقط مى‏توانند سرمایه ‏هاى خود را بازستانند …

اى مردم! شیطان از این که در سرزمین شما پرستش شود نومید گشته، ولى اگر در امور کوچک از او پیروى کنید، از شما راضى و خرسند مى‏گردد. از پیروى شیطان بپرهیزید …

هان اى مردم! زنان شما بر شما حق دارند. شما نیز به گردن آنان حق دارید. حق شما این است که بدون رضایت شما، کسى را به خانه نپذیرند و مرتکب خلافى نشوند … من در این سرزمین به شما سفارش مى‏کنم که به زنان نیکى کنید، زیرا آنان امانت‏ هاى الهى در دست شما هستند و با قوانین الهى بر شما حلال شده‏اند.

هان اى مردم! در سخنان من دقت کنید و بیندیشید. من در میان شما دو چیز به یادگار مى‏گذارم که اگر به آن‏ها چنگ بزنید گمراه نمى ‏شوید: یکى کتاب خدا و دیگرى عترت من است.[1]

هان اى مردم! سخنان مرا بشنوید و درباره آن‏ها فکر کنید. هر مسلمانى با مسلمان دیگر برادر است و همه مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیزى از اموال مسلمانان براى مسلمانى حلال نیست، مگر اینکه آن را به طیب خاطر به دست آورده باشد.

هان اى مردم! حاضران به غایبان برسانند، بعد از من پیامبرى نیست و پس از شما مسلمانان، امتى نیست.

اى مردم! بدانید من امروز اعلام مى‏کنم که کلیه مراسم و عقاید دوران جاهلى را زیر پاى خود نهاده، بطلان آن را به اطلاع شما مى ‏رسانم.”[2]

در این هنگام، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سخنان خود را قطع کرد و در حالى که با انگشت سبابه (انگشت شهادت) به آسمان اشاره مى‏کرد، فرمود: “بار الها پیام‏ هاى تو را رسانیدم.” سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با گفتن سه بار «اللهم اشهد»، گفتار خود را به پایان رسانید.

بدین ترتیب، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در این سفر و در قالب خطابه‌های مختلف، امور سرنوشت ساز و مهم را بار دیگر به مسلمانان یادآوری کرد و این، افزون بر آموزش مناسک حج بود که مورد نظر آن بزرگوار در این سفر بود. در همین راستا نیز، پس از اتمام مناسک حج و در مسیر بازگشت از مکه، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در هجدهم ذی حجه در منطقه غدیر خم توقف نموده و ضمن ایراد خطبه ای، حضرت علی (علیه السلام) را به دستور و حکم الهی به عنوان جانشین خود معرفی کرد.

بر این اساس، در طول این سفر، آن حضرت ضمن آموزش اعمال حج، مهمترین و اساسی ترین آموزه‌های اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی را برای مسلمانان تبیین نموده و نسخه تکمیلی دین را از خود به میراث گذاشت. در نهایت نیز روح مقدس و بزرگ آن سفیر الهی نیمروز دوشنبه 28 ماه صفر سال یازدهم هجری به آشیان خلد پرواز کرد.

(برگرفته از “فروغ ابدیت”، اثر آیت الله جعفر سبحانی (با برخی تغییرات و اضافات))

برچسب‌ها: امانتداری پیامبر اکرمحج آخرحدیث ثقلینزنان در اسلامسخنان پیامبر اکرمسخنانی تاریخی در حج آخر-شیطان


پاورقی ها:

[1] تحف العقول، صفحه 30

[2] این خطبه در کتاب تحف العقول، صفحه 30 و بحار الانوار، جلد 21، صفحه 405 نقل شده است.