باسمه تعالی
اگر انسان پيش از آن كه شروع به سخن گفتن كند، در محتوا و انگيزه و نتيجه سخنان خود كمى فكر كند، از بسياری پيشامدهای ناگوار جلوگيری شده و بسيارى از لغزشهاى زبان و گناهان از انسان دور میشود. زیرا نسنجيده و يا بىمطالعه سخن گفتن، انسان را در انواع گناهان كه از اين عضو مخصوص سرچشمه مىگيرد، غوطه ور مىسازد!
در همين رابطه، در فرازى ارزشمند از امام حسن عسكرى (عليه السلام) چنين مى خوانيم:
” قلب احمق در دهان او و دهان شخص حكيم در قلب اوست[1].”
بیشک مراد از قلب در اين کلام نورانی همان عقل و فكر است، و بودن زبان در جلوی قلب، يا در عقب آن، كنايه از تفكّر و انديشه درباره محتواى سخن يا عدم آن است.
در توضيح اين عبارت گفته شده كه عاقل زبانش را به کار نمىگیرد مگر بعد از مشورت با عقل خویش و فکر و دقت، ولى انسان احمق سخنانى که بر زبانش جارى مىشود و حرفهایى که بدون دقت مىگوید، بر مراجعه به فکر و اندیشه و توجه به عواقب سخن پیشى مىگیرد. بنابراین گویا زبان عاقل پشت قلب او قرار گرفته و قلب احمق پشت زبان اوست[2].
لذا رهیافت عبارت لطيف آن حضرت چنین است كه انسان عاقل نخست انديشه مىكند و بعد سخن مىگويد، در حالى كه انسان احمق نخست سخن مىگويد و بعد در انديشه فرو مىرود. به همين دليل سخنان انسان عاقل حساب شده، موزون، مفيد و سنجيده است، ولى سخنان احمق ناموزون و گاه خطرناك و بر زيان خود اوست.
به راستى چه مىشد اگر هميشه ما پيش از آغاز سخن، به نتایج و محتوای سخنان خود مىانديشيديم و زيانبار بودن آن سخن و یا خطر هتك حرمت یک مؤمن، همچنین پیامد حمايت از ظالم و مانند آن را مورد بررسی قرار میدادیم و در راستای کسب رضای خداوند، تحقق امر به معروف و نهى از منكر و حمايت از مظلوم و مبارزه با ظالم، و خشنودى خدا اندیشه و سخن خود را به کار میگرفتیم!
(برگرفته از آثار آيت الله مكارم شيرازى[3])
پاورقیها:
[1] (تحف العقول، صفحه 489؛ بحارالانوار جلد 75، صفحه 374)
[2] اين توضيح توسط مرحوم سيد رضی در شرح حکمت 40 نهج البلاغه ارائه شده است
[3] اين متن با بهرهگيری از آثار و انديشههای آيت الله مكارم شيرازی (دو کتاب اخلاق در قرآن و پیام امام امیرالمومنین (علیه السلام)) توسط معاونت تحريريه بخش پژوهش دفتر ايشان تنظيم شده است