یکی از نکات روشن زندگی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، این است که آن حضرت درس ناخوانده و مکتب نادیده بود و نزد هیچ معلمی نیاموخته و با هیچ نوشته و دفتر و کتابی آشنایی نداشت.
به طور کلی مردم حجاز، در آن عصر بی سواد بوده و افرادی از آنها که میتوانستند بخوانند و بنویسند، انگشت شمار و انگشت نما بودند. پس ممکن نیست که شخصی در آن محیط، این فن را بیاموزد و در میان مردم به این صفت معروف نشود.
از سوی دیگر، مخالفان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز اگر چه در آن زمان او را به اخذ مطالب از دیگران متهم کردند، ولی ایشان را متهم ننمودند که چون با سواد است و خواندن و نوشتن میداند، کتابهایی نزد خود دارد و در مطالبی که میآورد از آن کتابها استفاده می نماید. یقینا اگر آن حضرت کوچکترین آشنایی با خواندن و نوشتن داشت، قطعا مورد این اتهام نیز واقع میشد.
لذا هیچ شاهدی وجود ندارد که ایشان حتی یک سطر خوانده و یا یک کلمه نوشته باشد؛ بلکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه گروهی “دبیر” داشت که این دبیران، نگارش وحی خدا، سخنان آن حضرت و موارد دیگر چون پیمان نامههای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و نامههای فراوان آن حضرت به اطراف و اکناف را بر عهده داشتند.
خاور شناسان و تاریخ نویسان غربی نیز – که غالباً با دیده انتقاد به تاریخ اسلامی مینگرند- کوچکترین نشانهای بر سابقه خواندن و نوشتن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیافته اند. طبیعی است که اگر کوچکترین نشانهای در این زمینه وجود میداشت، از نظر مورخان کنجکاو و منتقد غیر مسلمان پنهان نمیماند. لذا بسیاری از ایشان اذعان کرده اند که آن حضرت، مردی درس ناخوانده بود و از میان ملتی درس ناخوانده برخاست.
به عنوان نمونه، کارلایل در کتاب معروف خود میگوید: “یک چیز را نباید فراموش کنیم و آن اینکه محمد هیچ درسی از هیچ استادی نیاموخته و در آن زمان صنعت خط، تازه در میان مردم عرب پیدا شده بود. به عقیده من حقیقت این است که محمد با خط و خواندن آشنا نبود و جز زندگی صحرا، چیزی نیاموخته بود.”[note]1- قهرمانان، ستایش قهرمان و قهرمانی در تاریخ، نوشته توماس کارلایل، صفحه 82[/note]
ویل دورانت نیز در تاریخ تمدن میگوید: “ظاهرا هیچ کس در این فکر نبود که به او خواندن و نوشتن بیاموزد. در آن موقع هنر نوشتن و خواندن در نظر عربها اهمیتی نداشت. به همین جهت، در قبیله قریش بیش از هفده تن، کسی دیگر خواندن و نوشتن نمیدانست. لذا معلوم نیست که محمد شخصا چیزی نوشته باشد. او برای پیامبری کاتب مخصوص داشت. با این وجود، معروفترین و بلیغترین کتاب زبان عربی به زبان وی جاری شد و دقایق امور را بهتر از مردم آموزش دیده، شناخت.”[note]2- تاریخ تمدن بشر، جلد پنجم: تمدن اسلامی، فصل هشتم: محمد در مکه[/note]
در نتیجه احدی از مورخان – مسلمان یا غیر مسلمان- مدعی نشده است که آن حضرت در دوران کودکی، جوانی و یا دوران رسالت، نزد کسی خواندن یا نوشتن آموخته باشد.
حال باید به قضاوت نشست و به فراست دریافت که کتابی بلند مرتبه چون قرآن کریم، چگونه میتواند توسط شخص محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) به جهانیان ارایه شود؛ در حالیکه تاریخ گواهی میدهد وی نزد هیچ آموزگاری درس نیاموخته و در سرزمینی رشد یافته که از تمدن و دانش به دور بوده است. جوابی برای این معما نمیتوان یافت مگر اینکه ایشان را مرتبط با حقیقتی فرا مادی و پیغام بری الهی بدانیم.
«برگرفته از کتاب “پیامبر امی”، تألیف: “استاد شهید مرتضی مطهرى(ره)”(همراه با تلخیص و اضافات)»
سایت رشد فرارسیدن 27 رجب،
سرآغاز نزول قرآن و سالروز بعثت خاتم پیامبران،
حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)
را به تمامی آزادگان جهان، به خصوص شما دوست گرامی، تبریک و تهنیت میگوید.
پاورقی ها: