“راضی به رضای دوست”
صبر در برابر مصائب گوناگون دنیا از جمله صبر در مصیبت فرزندان و خویشاوندان، در قیامت، ثواب و پاداش فراوانی دارد. قرآن کریم، اجر چنین صبری را بیاندازه و بیحساب میداند:
“إِنَما یُوَفَى الصَابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ[1]”
در فرهنگ قرآن و عترت، هر عمل نیک و هر کار خیری، پاداش مشخص و معین دارد، اما بر اساس این آیه شریفه، در قیامت، پاداش صبر و استقامت صابرین، بدون اندازهگیری و بی حد و حصر است و به غیر از خداوند، کسی از میزان آن اطلاع ندارد. به عنوان الگو، پیشوایان دین نه تنها در برابر تلخیها و مصیبتهای روزگار صبر پیشه میکردند و هرگز زبان به گله و شکایت نمیگشودند، بلکه در مرتبهای بالاتر همواره در سختیها زبان به شکر الهی داشتند و از خواست و تقدیر الهی راضی و خشنود بودند.
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرزندی داشتند به نام «اسماعیل». وی بزرگترین فرزند آن حضرت بود. این فرزند، بزرگ و رشید شد و دارای مجموعهای از فضایل و مکارم اخلاقی بود تا آنجا که گمان میرفت او پس از پدر، جانشین ایشان و پیشوای مردم خواهد بود. در زمانی که اسماعیل در اوج نبوغ و کمالات به سر میبرد، مرگ او فرا رسید و جان به جانآفرین تسلیم کرد. امام (علیه السلام) برای درگذشت او از خانه بیرون نرفتند بلکه یارانشان را برای آیین خاک سپاری به خانه فرا خواندند و طعام گوارایی را نیز برای پذیرایی از ایشان فراهم ساختند. یاران که از این حال آرامش امام در تعجب بودند از آن حضرت در باره اندوهش بر جوانِ از دست رفتهای که در بهار زندگانیاش پرپر شده بود سؤال کردند، ایشان در پاسخ فرمودند:
“چه کنم که خود دیدهاید در باره اصدق الصادقین (یعنی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم)) آمده است: همانا تو می میری و اینان نیز قطعاً می میرند[2].” یعنی مرگ تقدیر حتمی الهی است حتی برای پاکان و صالحان. و اینگونه به اصحاب فهماندند علیرغم اینکه مرگ فرزند بسیار تلخ و ناگوار است به تقدیر الهی راضی هستم.
امام (علیه السلام)، فرزند دیگری داشتند که بسیاری اوقات در خیابانهای مدینه با چالاکی و چابکی پیشاپیش ایشان حرکت می کرد. روزی لقمهای در گلوی این پسر گیر کرد و به همین سبب روبهروی چشمان امام جان داد. امام (علیه السلام) بر او گریست، امّا زبان به ناله و بیتابی نگشود و تنها جنازه فرزندش را مخاطب قرار داد و فرمود:
“اگر تو گرفته شدی من ماندم و اگر تو مبتلا گشتی من سالم ماندم.” سپس به زنانی که بانگ و فریاد سرداده بودند روی کردند و آنان را سوگند دادند که دست از داد و فریاد بردارند. آنگاه فرزندشان را به آرامگاهش بردند و فرمودند: “پاک و منزه باد آنکه فرزندان ما را میمیراند و ما برای او (خداوند) جز بر محبّت خویش نمیافزاییم.”
و پس از به خاک سپردن او نیز فرمودند: “ما قومی هستیم که درباره هر کسی که او را دوست داشته باشیم آنچه را که بپسندیم از خدا درخواست میکنیم و او نیز به ما عطا میکند، و چنانچه او در باره کسی که ما دوستش داریم چیزی را بپسندد که به نظر ما نا خوشایند است، ما به آن امر راضی هستیم.” (یعنی ما آنچه برای خویشان و دوستان خود میپسندیم، از خدای بزرگ درخواست میکنیم و نیز بر ناملایمات که برای خویشان و دوستداران ما پیش میآید راضی و خشنود هستیم چون این ناگواریها را نیز خداوند متعال برای ما پسندیده است.)
(برگرفته از کتاب “هدایتگران راه نور (زندگانی رییس مذهب تشیع حضرت جعفر بن محمد (علیه السلام))”، تألیف “سیدمحمدتقی مدرسی”)
پاورقیها:
[1] آیه 10 سوره زمر
[2] آیه 30 سوره زمر