« خورشید ری »

  1. خانه
  2. »
  3. مناسبت نامه
  4. »
  5. « خورشید ری »

ارتباط خویشاوندی با نیکان و شایستگان، به ویژه اگر با پیامبر و آل پیامبر (علیهم السلام) باشد، از ارزش­هاى مقبول همگان است. البته ارزش خویشاوندی با اهل بیت (علیهم السلام)، زمانى است که دارنده­ایش از آن بهره گیرد؛ وگرنه یک ضد ارزش خواهد بود؛ همانند علمى که اگر به آن عمل نشود و هدایت صاحب علم را تضمین نکند، ارزشى براى او ندارد.

حضرت عبدالعظیم فرزند عبدالله بن علی، نسبش با چهار واسطه به امام حسن مجتبى (علیه السلام) میرسد و این شرافت، با حرکت ایشان در مسیر امامان معصوم و پیروى از آنان صد چندان شده است.

آقا بزرگ تهرانى نوشته است: «حضرت عبدالعظیم حسنى، امام رضا و امام جواد (علیهما السلام) را درک کرده و ایمان و اعتقاداتش را بر امام هادى (علیه السلام) عرضه داشته و در زمان ایشان وفات کرده است؛ چرا که از امام هادى (علیه السلام) نقل شده که به بعضى از مردم رى فرمود: “…اگر قبر عبد العظیم را زیارت می کردى، چونان کسى بودى که امام حسین (علیه السلام) را زیارت کرده است.” [note]1- “…فقال (علیه السلام): أما إنک لو زرت قبر عبد العظیم عندکم لکنت کمن زار الحسین (علیه السلام)” (کامل الزیارات، صفحه 324؛ ثواب الاعمال، صفحه 99؛ وسائل الشیعه، جلد 14، صفحه  ادرک عصر امام الرضا (علیه السلام) و الجواد (علیه السلام) و عرض ایمانه على الامام الهادى (علیه السلام) و توفى فى ایامه؛ لأنّه ینقل عنه أنّه قال لبعض اهل الرىّ: لو کنت زرت قبره، لکنت کمن زار قبرالحسین علیه السلام؛ (رجال نجاشى، صفحه 248)[/note]

ائمه (علیهم السلام) در تعالیم خود به ما فرموده­ اند: «منزلت افراد در نزد ما را، به اندازه روایاتى که از ما نقل می کنند، بشناسید.»[note]2- قال الصادق (علیه السلام): “إعرفوا منازل الرجال منا على قدر روایتهم عنّا” (رجال الکشی، صفحه 3؛ وسائل الشیعه، جلد 27، صفحه 149[/note] و یا در روایتى مى­خوانیم: «منزلت شیعیان ما را به اندازه روایتى که از ما نقل مى­کنند و درکى که از ما دارند، بشناسید.»[note]3- قال الصادق (علیه السلام): “إعرفوا منازل شیعتنا على قدر روایتهم عنا و فهمهم منا” (غیبت نعمانی، صفحه 22)[/note]

در ارزشمندى و فهم حضرت عبد العظیم،  همین بس که امام، دیگران را به وى ارجاع می دهد و توصیه می کند تا از او فراگیرند و بیاموزند.

در این رابطه ابوحماد رازى گوید:”در سامرا به خدمت امام هادی (علیه السلام) رسیدم و سؤالاتى درباره حلال و حرام پرسیدم و ایشان پاسخ دادند. در هنگام خداحافظی، حضرت به من فرمود: «اى حمّاد! هر زمان که در منطقه ات چیزى از امور دینى بر تو مشکل شد، درباره آن از عبدالعظیم حسنى بپرس و سلام مرا نیز به او برسان.»[note]4- “أبو حمّاد الرازى یقول: دخلت على علی بن محمّد (علیه السلام) بسرّ من رأی. فسألته عن أشیاء من الحلال و الحرام. فأجابنى فیها. فلمّا ودّعته، قال لی: یا حمّاد! إذا اشکل علیک من أمر دینک بناحیتک، فسل عنه عبدالعظیم بن عبدالله الحسنى و اقرأه منّی السلام.” (مستدرک الوسائل، جلد 17، صفحه 321)[/note]

نشر حدیث، ارزشى است که عبدالعظیم در رى هم بدان اشتغال داشت و حتى در زمان اختفاى خویش، بدان همت میگمارد. در برخى روایات، راوى متذکر مى­شود که این حدیث را از عبدالعظیم حسنى در رى شنیده است.[note]5- به عنوان نمونه مراجعه کنید به کتاب أمالی طوسی، صفحه 494[/note]

مصاحبت با چند امام که در شرایط مختلف می ­زیسته­ اند و همراهى با آنان که هر کدام دوران حساس و سختى را سپری کرده ­اند، بسیار ارزش­ ساز است. مصاحبت آن بزرگوار ویژگیهایی داشته است که وى را ممتاز مى سازد: گاه مصاحبت از نزدیک و یا مداوم نیست؛ اما مصاحبت عبدالعظیم حسنى با امامان (علیهم السلام) از نزدیک و پیوسته بوده است. گاه این مصاحبت تنها با یک امام است که این نیز بسیار ارزشمند است؛ ولى روشن است که همراهى با چند امام، بیشتر بازگو کننده عظمت و ارزشمندى آن صحابى است. مصاحبت‌ها گاه صرفا یک همراهی فیزیکى است؛ ولى گاه مصاحبتى همراه با آموزش و فراگیرى است. حضرت عبدالعظیم نه صرفا در کنار امام است، بلکه در این مصاحبت از امام مى آموزد و فرا میگیرد. همین ویژگى، مصاحبت وى را ارزشمند مى ­سازد.

از سوی دیگر، اطاعت و پذیرش حضرت عبدالعظیم حسنى نیز ارزش مصاحبت وى با امامان را مى ­افزاید. بنگرید که چگونه امام هادی (علیه السلام) او را این گونه مى­ستاید: «درود بر تو‌ای ابا القاسم که تو از دوستان حقیقی ما هستى».[note]6- “مرحبا بک یا أبا القاسم! أنت ولینا حقّا …” (أمالى صدوق، صفحه 419؛ کفایة الأثر، صفحه 286)[/note] و یا پس از عرضه دین و اعتقادات خود به امام هادی (علیه السلام)، ایشان این گونه وى را تأیید مى­کند: «تو همان دینى که پسندیده خداست، از ما فرا گرفته­اى». [note]7- “یا أباالقاسم! هذا و الله دین اللّه الذى ارتضاه لعباده” (همان)[/note]و در ادامه امام (علیه السلام) او را چنین دعا می‌کند: «خداوند تو را با گفتار ثابت و استوار در دنیا و آخرت تثبیت کند».[note]8- “…ثبتک اللّه بالقول الثابت فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة” (همان)[/note]

عبدالعظیم حسنی سال‌های پایانی عمر خود را در هجرت، فرار و آوارگى به سر برد. این سال‌ها نمادی بر حضور، انجام وظیفه و احساس مسئولیت اجتماعى و هوشیاری سیاسى و قدرت مخالفت وى با حکومت است.

در بعد عبادی نیز او چهره‌ای خاص و مثال زدنی دارد. نجاشى می نویسد: “…عبدالعظیم در حال فرار از سلطان به رى آمد و در سرداب خانه مردى از شیعه در کوچه موالى ساکن شد. او در همان سرداب، به عبادت خدا میپرداخت؛   روز را روزه می­گرفت و شب را به عبادت میگذراند … پیوسته در همان سرداب بود و خبر ورود او به شیعیان یکى پس از دیگرى مى­رسید؛ تا آن­که اکثر شیعیان با او آشنا شدند.»[note]9- “…کان عبدالعظیم ورد الرى هاربا من السلطان و سکن سربا فی دار رجل من الشیعة فی سکة الموالى و کان (فکان) یعبد الله فی ذلک السرب و یصوم نهاره و یقوم لیله … فلم یزل یأوی إلى ذلک السرب و یقع خبره إلى الواحد بعد الواحد من شیعة آل محمّد (علیهم السلام) حتّى عرفه أکثرهم.” (رجال نجاشى، صفحه 248، عنوان 653)[/note]

روزهای پایانی عمر پربرکت حضرت عبدالعظیم با بیماری او همراه بود تا آن که دیده از جهان فروبست و پیکر مطهرش را به باغ عبدالجبار بردند و نزدیک درخت سیبی به خاک سپردند. قبر ایشان در شهر ری، از همان روز محل رفت و آمد دوستداران فضیلت و دلباختگان خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گردیده است.

(برگرفته از مقاله “خورشید ری”، تألیف: “مهدى حسینیان قمى”، (انتشار یافته در جلد 3 مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)))

سایت رشد، فرارسیدن 15 ماه شوال، سالروز وفات

یاور دین، محدث امین و پیرو راستین ائمه (علیهم السلام)

حضرت عبدالعظیم الحسنی (علیه السلام)

را به تمامی مسلمانان، به خصوص شما دوست گرامی تعزیت می‌گوید.

پاورقی ها: