«حقوق حیوانات»

«حقوق حیوانات»

امام کاظم (علیه السلام) می‌فرماید: “درباره‌ی زیردستان و درباره‌ی زبان‌بسته‌ها (حیوانات)، خدا را در نظر بگیرید.” به آن حضرت عرض شد: “زبان‌بسته‌ها کدام‌اند؟” فرمود: “گوسفند، گربه، کبوتر و امثال این‌ها[1]

حیوانات در زندگی انسان آثار بی‌شمار و فایده‌های گوناگون دارند. خدای سبحان با آفرینش حیوانات برای انسان‌ها، نعمت‌های فراوانی فراهم کرده است.

در قرآن کریم سوره‌هایی به نام برخی حیوانات مانند انعام (چهارپایان)، بقره (گاو ماده)، فیل، نحل (زنبور)، نمل (مورچه) و عنکبوت وجود دارد که پیوند نزدیک زندگی انسان با حیوانات را نشان می‌دهد. 

لذا اسلام حقوق و وظایفی برای انسان در تعامل با عموم حیوانات اهلی و غیر اهلی در نظر گرفته و احکام رسیدگی به آب و غذا و نیازهای حیاتیشان و ستم نکردن به آن‌ها را وضع کرده است.  

اسلام بر رفتار نیکو، مدارا و بهره‌گیری درست از حیوانات تأکید دارد و به انسان اجازه نمی‌دهد به بهانه‌ی شرافتی که بر سایر موجودات دارد، جایگاه و حقوق حیوانات را نادیده بگیرد.

از این روست که امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) توصیه فرموده که در برخورد با حیوانات خدا را در نظر بگیریم. یعنی رفتارمان با آنها همراه با ظلم و ستم و به گونه‌ای نباشد که خداوند از ما ناخشنود گردد.

حیوانات هم حقوقی دارند که همگی ملزم به رعایت آن می‌باشند و در احکام اسلام، ابواب فقهی در این رابطه وضع گردیده است.

به عنوان نمونه گفته شده: “بر حیوان بیش از توان آن نباید بار کرد. از حمل بار بسیار سنگین بر حیوان، پیمودن مسیر طولانی بدون استراحت با آن و سوار شدن سه نفر بر یک حیوان نهی شده است[2].”

همچنین نیازهای اساسی حیوانات در اسلام جزء حقوق آن‌ها بر شمرده شده و از وظایف انسان‌ها ذکر گردیده است. بدیهی‌ترین حقوق آن‌ها که مقتضای حق حیات آن هاست، آماده سازی غذا، آب، مکان مناسب و تأمین آرامش و امنیت شبانه و مصون داشتن حیوان از آزار و اذیت و از این قبیل از جمله‌ی این حقوق است.

حضرت کاظم (علیه السلام) در همین رابطه هم فرمایشی دارد و یکی از نشانه‌های مروت و مرادنگی آدمی را در این می‌داند که حیوانات تحت اختیار انسان فربه و پروار (سیر از غذا و آب) باشند[3].

(برگرفته از کتاب “مفاتیح الحیاة”، تألیف: “آیت الله جوادی آملی”‏ (با تلخیص))


پاورقی‌ها:

[1] (مکارم الاخلاق، صفحه 129)

[2] جواهر الکلام، جلد 31، صفحه 397

[3] الکافی، جلد 6، صفحه 479

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *