باسمه تعالی
اگر صاحب چشمی نابینا شود و سپس بینایی خود را به دست آورد، آن را به واقع “نعمت” شمرده و در صدد شکر بر میآید، ولی اگر دچار نابینایی نشده و همیشه بینا باشد، کمتر شکر آن را به جا میآورد. این از غفلت انسان سرچشمه میگیرد؛ چرا که در این حالت، شکر نعمتها وابسته به از دست رفتن آنها و بازگشت مجدد آنها در زمانی دیگر است، در حالی که نعمتی که همواره وجود دارد، برای سپاسگزاری نمودن اولویت دارد.
اهمیت شکر تا جایی است که قرآن و احادیث آن را نه تنها سبب حفظ نعمتها دانسته اند، بلکه افزایش نعمتها از جانب خداوند را نیز نتیجه شکر بیان کرده اند. به عنوان نمونه، امام جواد (علیه السلام) میفرمایند:
“افزونی نعمت از طرف خدا قطع نمیشود، مگر سپاسگزاری از سوی بندگان قطع شود[1].”
حال که به فرموده امام (علیه السلام) سپاسگزاری این قدر مهم تلقی شده است، سؤالی که در ذهن مطرح میشود، این است که “چه کنیم که نسبت به این امر مهم غافل نباشیم؟”
با بیان چند راهکار و استفاده از آن، سعی میکنیم خصلت پسندیده شکرگزار بودن را در وجود خود ایجاد کنیم.
اول، معرفت خداوند و تفکر در آفریدههای او و انواع نعمتهای ظاهری، باطنی، عمومی و خصوصی.
دوم، بدانیم آنهایی که از دنیا رخت بربسته اند، مهم ترین تقاضایشان از خداوند، این است که به دنیا بازگردانده شده و با انجام عمل صالح در دنیا[2] “، در آخرت از عذاب خلاصی یابند یا بر درجات آنها افزوده شود. لذا سعی کنیم با حضور در گورستان ها و تفکر در این خواسته آنها، زمینه تنبه را در خود ایجاد کنیم. همچنین با شکر نعمت عمر، خود را مانند یکی از آنها تصور کنیم؛ با این تفاوت که دعایمان به اجابت رسیده، به دنیا برگشته ایم و فرصت داریم باقی مانده عمر خود را در کارهایی صرف کنیم که سفرکردگان از دنیا، به سبب آنها خواهان برگشت هستند.
سوم، بعضی از موجبات هلاک و مرگ را که در ایام عمرمان برای ما رخ داده است، مانند مصیبتهای بزرگ و بیماریهای سخت، به یاد آوریم و رهایی از آنها را به خاطر بسپاریم. در نتیجه زندگی و نعمتهای خود را غنیمت شمرده، خداوند را به سبب آن شکر کنیم و از آنچه برایمان وارد میشود و مخالف خواسته ماست، اندوهگین نشویم.
چهارم، در هر مصیبت و بلا در دنیا، خداوند را شکر کنیم که مصیبتی بزرگتر از آن به خصوص مصیبت در دین (که ممکن است باعث از دست رفتن ایمان ما شود) بر ما وارد نشده است[3] از این رو بود که حضرت عیسی (علیه السلام) در دعای خود گفت: “خداوندا! مصیبتم را در دینم قرار مده[4]. “
پنجم، به سبب این که بعضی از مصیبت ها، عقوبت گناهی است که انجام داده ایم، زمانی که این عقوبت در دنیا به ما برسد اغلب از عقوبت آخرت، که به فرموده قرآن به مراتب سنگین تر است[5]، نجات مییابیم. چنان که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: “همانا بنده زمانی که گناهی را انجام دهد و سختی یا بلایی در دنیا برایش برسد، خداوند کریم تر از آن است که دوباره عذابش کند[6].” پس باید خداوند را به جهت تخفیف در مجازات شکر کنیم.
براستی اگر نعمتهای خود را قدر بدانیم و حقیقتا فرموده امام جواد (علیه السلام) درباره سپاسگزاری را در درون قلب خویش باور کنیم، سعی میکنیم با شکر نعمات الهی، حتی در شرایط سخت، نه تنها نعمتهای داشته خود را از دست ندهیم، بلکه با این قدردانی راه را برای افزایش نعمتهای ناداشته باز کنیم.
(برگرفته از کتاب “جامع السعادات” تألیف: علامه ملا مهدی نراقی (ترجمه آقای کریم فیضی)، (با تلخیص و اضافات
پاورقیها:
[1] (تحف العقول، ص 457)
[2] (قرآن کریم، آیات 99 و 100 سوره مومنون)
[3] ممکن است برای رسیدن به هدفی مسیری سخت را طی کنیم ولی در انتها، این مسیر به هدفی درست منتهی شود. ولی اگر مسیر، خواه سخت و خواه آسان، مسیری انحرافی باشد و به مقصد نرسد، سختی آن به مراتب بالاتر است. اگر روزی دریابیم که راه و رسمی را که در زندگی برای خود انتخاب کرده ایم و باورهایی که دل به آنها بسته ایم، نه تنها ما را به مقصد درست نرسانده، بلکه ما را از مقصد اصلی دور کرده است، آیا این تلخی در کام انسان با هیچ چیز دیگر قابل مقایسه است؟
[4] بحار الأنوار، جلد 91، صفحه 165
[5] (قرآن کریم، آیه 34 سوره رعد)
[6] بحار الأنوار، اثر علامه محمدباقر مجلسی، جلد 6، صفحه 28