جایگاه فاطمه در کلام پیامبر

  1. خانه
  2. »
  3. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
  4. »
  5. جایگاه فاطمه در کلام پیامبر

خداوند در مورد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)  در قرآن می فرماید:

“و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏گويد! آنچه مى‏گويد چيزى جز وحى كه بر او نازل شده نيست!”[1]

از گفتار و رفتار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نسبت به فاطمه (سلام الله علیها) به خوبی روشن می‌شود که علاقه‌ی آن حضرت به دخترش فاطمه، بیش از حد محبت یک پدر نسبت به دخترش بوده و حساب دیگری در کار بوده که به ایمان و تقوی و اعمال و رفتار فاطمه مربوط می‌شود، و گرنه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرزندان دیگری هم داشت اما درباره‌ی آنها نگفته «بضعة منی»[2] یا «روحی التی بین جنبی»[3] و یا «احب الناس الی»[4]. روشن است که این رفتار رسول خدا برای آشكار كردن عظمت مقام و فضايل ايشان و نشان دادن ايشان به عنوان نشانه و پرچم هدايت برای جامعه مسلمين بوده است.

و باز این اظهار علاقه و محبت تنها به منظور دلجویی از فاطمه نبود . عده‌ای فرض نموده اند که فاطمه چون مادر خود را از دست داده بود پیغمبر می‌خواست دختر کوچکش از نداشتن مادر رنج نبرد، و عقده‌ای برای او ایجاد نشود. این اظهار علاقه و محبت، تا پایان عمر پیغمبر یعنی هنگامی هم که فاطمه شوهر کرد و بچه‌دار هم شده بود و بلکه تا آخرین ساعات زندگی ادامه داشت و هیچ تغییری در آن پیدا نشد، بلکه روز به روز زیادتر می‌شد، و فاطمه تنها زنی بود که پیغمبر در هنگام رحلت اسراری به او گفت، و آهسته و به طور خصوصی با او صحبت کرد، تا آنجا که عایشه می‌گوید: پیغمبر را می‌دیدم هر گاه فاطمه نزد او می‌آید بر می‌خاست و او را در برگرفته می‌بوسید و در جای خود می‌نشانید- عایشه  به پیغمبر می‌گفت: این چه کاری است که می‌کنی؟ می‌فرمود:

“ای عایشه هرگاه مشتاق بهشت می‌شوم گلوی فاطمه را می‌بوسم.”[5]

و باز از عایشه نقل شده که می‌گفت:

“از مردان کسی نزد پیغمبر محبوبتر از علی نبود و از زنان کسی را بیشتر از فاطمه دوست نمی‌داشت.”[6]

و نیز نقل شده است: “پیغمبر هر گاه به سفری می‌رفت آخرین کسی را که با او خداحافظی می‌کرد فاطمه بود و چون از سفر بازمی‌گشت نخستین کسی را که به دیدنش می‌رفت فاطمه بود.”[7]

و روایات متعددی در باب جایگاه استثنایی فاطمه از آن حضرت رسیده مانند:

“(ای فاطمه!) خداوند به جهت خشم تو غضبناک و به واسطه رضای تو خشنود می شود.” [8]یا “فاطمه (سلام الله علیها) پاره تن من است؛ مرا آشفته و نگران می کند، هر آن چه که او را آشفته و نگران کند و مرا ناراحت می سازد، هر چه که او را ناراحت کند.” [9]

در حدیثی دیگر  است که ابن‌شهر آشوب از قاضی ابومحمد کرخی از امام صادق (علیه السلام) از فاطمه (سلام الله علیها) روایت کرده که چون آیه‌ی شریفه‌ی «لا تجعلوا دعا الرسول بینکم کدعا بعضکم»[10]نازل شد و بدین وسیله دستور آمد که مسلمانان پیغمبر را مانند افراد دیگر به نام نخوانند و «یا محمد» نگویند بلکه او را با عنوان «یا رسول‌الله» و «یا ایها النبی» و امثال آن صدا بزنند،- فاطمه گوید: من دیگر جرات  نکردم او را به عنوان «پدر جان» صدا بزنم و چون خدمت او رسیدم من هم طبق دستور گفتم: «یا رسول‌الله» و یکی دو بار این جمله را تکرار کردم، دیدم پیغمبر خدااز من رو گردانده و در بار سوم رو به من کرده گفت:

ای فاطمه این آیه درباره‌ی تو و خاندان و نسل تو نازل نشده، زیرا تو از من هستی و من از توام، این آیه درباره‌ی جفا پیشه‌گان و تندخویان از قریش- آنها که فخر فروش و متکبر هستند- نازل شده، اما تو همان گونه مرا به عنوان «پدر» صدا بزن که آن نام دلم را بهتر زنده می‌کند و بیشتر مورد خشنودی و رضایت پروردگار است. [11]

براستی اين همه تأکيد و تکريم حضرت زهرا (سلام الله عليها) که در مورد هيچ صحابه‌ای نظير نداشته است، برای امت اسلامی و مدعیان اسلام در عصر حاضر چه پيامی دارد و چه جايگاهی از ايشان را برای یکایک مسلمین ترسيم می‌کند؟

برگرفته از “زندگانی حضرت زهرا و دختران آن حضرت”، نوشته هاشم رسولی محلاتی. (با اندکی تصرف و اضافات)

برچسب خورده:جایگاه فاطمه در کلام پیامبر_ رضایت پروردگار_ وحى

 

پاورقی ها:

[1]سوره مبارکه نجم، آیات 3 و 4

[2] پاره تن من است

[3] روح بین دو پهلوی من است

[4] محبوب ترین مردم نزد من است

[5] فضایل المسلمین جلد 3 صفحه 127

[6] احقاق الحق ،ج10، صص167 -182

[7] فضائل الخمسه،ج3، ص 126 و 127 به نقل از صحیح ابی داوود ج26 و مستدرک صحیحین، ج1، ص489.

[8] مستدرک حاکم جلد 3 صفحه 154.

[9] صحیح بخاری جلد 6 صفحه 158

[10] سـوره‌ي نـور، آیه 63

[11] منـاقب ابن شـهر آشوب،ج3، ص320