“توحید مفضّل”

توحید مفضّل

مُفَضّل، از یاران امام صادق (علیه السلام)، مى‏‌گويد:

روزى هنگام غروب در مسجد النبی نشسته بودم و در عظمت پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و آنچه خداوند از شرف و فضيلت به آن حضرت عطا كرده است، مى‌‏انديشيدم. در اين فكر بودم كه ناگاه ابن ابى العوجاء (از ملحدان و منکرین خدا و معاد) وارد شد و در جايى كه من سخن او را مى‌‏شنيدم نشست.

پس از آن يكى از دوستانش رسيد و نزديك او نشست. اين دو مطالبى درباره پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بيان داشتند. آنگاه ابن ابى العوجاء گفت: “نام محمد را، كه عقل من در آن حيران است و فكر من در كار او درمانده است، واگذار و در اصلى كه محمد آورده است سخن بگو.”

 در اين هنگام سخن از آفريدگار جهان به ميان آمد و آنها منکر وجود خداوند شدند.

مفضّل مى‏گويد: “چون سخنان واهى آن دورمانده از رحمت خدا را شنيدم، از شدت خشم نتوانستم خوددارى كنم و گفتم: “اى دشمن خدا! کافر شدى و پروردگار را كه تو را به بهترین شکل آفريده و به اين حد رسانده است، انكار كردى؟! اگر در خود انديشه كنى و به عقل خود مراجعه کنی، دلائل پروردگار را در وجود خود خواهى يافت و خواهى ديد كه شواهد وجود خدا و قدرت او و نشان علم و حكمتش در تو آشكار و روشن است.”

ابن ابى العوجاء گفت: “اى مرد، اگر تو از متکلمان و مباحثه‌گران هستی، با تو به روش آنان سخن بگويم؛ اگر ما را محكوم ساختى ما از تو پيروى مى‏كنيم، و اگر از آنان نيستى سخن گفتن با تو فایده‌ای ندارد. اما اگر از ياران جعفر بن محمد صادق [عليهم السلام] هستى، او خود با ما چنين سخن نمى‏‌گويد و اين‌گونه با ما مناظره نمى‌‏كند. او بيش از آنچه تو از ما شنيدى بارها شنيده است، ولى دشنام نداده و در بحث بين ما و او، از حد ادب خارج نمی‌شود. او آرام، بردبار و خردمند است و هرگز خشم بر او چيره نمى‏‌شود. او سخنان و دلایل ما را مى‌‏شنود تا آن كه هر چه در دل داريم بر زبان مى‏‌آوريم و گمان مى‌‏كنيم بر او پيروز شده‏‌ايم. آنگاه با كمترين سخن دلایل ما را باطل مى‏‌سازد و با كوتاه‌ترين كلام، حجت را بر ما تمام مى‏‌كند؛ چنانكه نمى‌‏توانيم پاسخ دهيم. اينك اگر تو از پيروان او هستى، چنان كه شايسته اوست با ما سخن بگو.”

مفضل مى‏گويد: “من اندوهناك از مسجد بيرون آمدم و در حالى كه در باب ابتلاى اسلام و مسلمانان به كفر اين کافران و شبهات آنان در انكار خدا فكر مى‏كردم، به حضور سرورم امام صادق (علیه السلام) رسيدم. امام چون مرا ناراحت و اندوهگين دید، پرسيد: “مفضل چه شده است؟”

من سخنان آن کافران را به عرض امام رساندم. امام فرمود: “براى تو از حكمت آفريدگار در آفرينش جهان و حيوانات و درندگان و حشرات و مرغان و هر جاندارى از انسان و چهارپايان و گياهان و درختان ميوه‌دار و بى‌ميوه و گياهان خوردنى و غيرخوردنى بيان خواهم كرد، چنانكه عبرت‌گيرندگان از آن عبرت گيرند و بر معرفت مؤمنان افزوده شود و ملحدان و كافران در آن حيران بمانند.”

به دنبال اين فرمايشِ امام صادق (علیه السلام)، مفضل چهار روز پياپى به محضر امام رسيد. حضرت بياناتى پيرامون آفرينش انسان از آغاز خلقت و نيروهاى ظاهرى و باطنى و صفات فطرى وى و نیز درباره خلقت اعضا و جوارح انسان و آفرينش انواع حيوانات و نيز آفرينش آسمان و زمين و فلسفه آفرینش و مباحث دیگر ایراد و املا فرمود و مفضّل نوشت و کتابی تحت عنوان توحید مفضّل [1]به وجود آمد.[2]

کتاب توحید مفضل از چهار بخش تشکیل شده که در هر یک، بخشی از حکمت های نظام خلقت بیان گردیده است. بخش اول اشاره به ابدی و ازلی بودن خداوند و مباحثی چون دلالت نظم موجود در عالم بر آفریننده‌ای حکیم و نیز بیان برخی حکمت‌های موجود در آفرینش انسان و اعضا و جوارح او می‌پردازد. بخش دوم برخی اسرار خلقت جانوران زمینی و دریایی را بیان می‌کند. در بخش سوم برخی اسرار و حکمت کائنات و آفرینش آسمان و زمین و عوارض طبیعی سخن می‌رود. بخش چهارم به بیان حکمت مصائب و سختی‌ها و نیز مرگ و فنا اختصاص دارد.

باشد که با مطالعه و مراجعه به این کتاب شريف از دريای بی‌انتهای علوم الهی که از زبان گویای ائمه اطهار (علیهم السلام) به ما رسیده، بهره‌مند گردیم.

 (بر گرفته از کتاب: سیره‌ی پیشوایان، تالیف: استاد مهدی پیشوایی (با تلخیص و اضافات))


پاورقی‌ها:

[1] کتاب توحید مفضل بارها به صورت مستقل چاپ و توسط مرحوم علامه مجلسی به فارسی ترجمه گردیده است. همچنین ایشان در کتاب بحارالانوار، جلد 3، صفحه 57 تا 151 متن حدیث به همراه سند آن را ذکر کرده است.

[2] مفضل بن عمر کوفی این ماجرا را در مقدمه رساله توحید مفضل (صفحه 29) بیان می‌کند