روزی حضرت زهرا (علیها السلام) بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به ایشان فرمود: “برو و پسر عمویم علی و فرزندانم حسن و حسین را به نزد من بیاور.” پس از اندکی فاطمه (علیها السلام) به همراه همسر و دو فرزندش، با احترام و ادب به محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شدند.
پس از آن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رواندازی [عبایی] را که همراهشان بود، بر روی خود، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام) کشید و با دست راست خود، به سوی آسمان اشاره کرد و فرمود: “خداوندا! اینان اهل بیت من و از نزدیکترین افراد به من و از خاصان من هستند، هرگونه پلیدی و رجس را از آنها دور نما و آنان را پاک و پاکیزه گردان.” پس از آن که دعای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تمام شد، جبرئیل نازل گشت و از جانب خداوند آیه تطهیر را آورد: “همانا خداوند فقط و فقط میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را قطعاً پاکیزه سازد.” (سوره احزاب، آيه 33)
در آئینه ماجرای نزول آیه تطهیر[1] ، منظره خانه و خانواده فاطمه و علی (علیهما السلام) به طور کاملاً روشنی قابل مشاهده است. این قاب را ای کاش به دیوار تاریخ میزدند تا عابران کوچه زمان با نگاه به آن، خود و زندگيشان را بر اساس این الگوی مترقی و پیشرو بسازند. با بررسی جهات گوناگون این ماجرا، ابعاد مختلف فضای درونی خانه فاطمه و علی (علیهما السلام) را به خوبی میتوان بررسی کرد:
توحید
اولین ویژگی این فضای صمیمی، خدا محوری است که در روابط درونی اعضای این خانواده جریان دارد و نشان میدهد که خدا عینیترین واقعیتی است که همه اعضای این خانواده را مجذوب خود کرده است. بانوی خانواده وقتی خبر احساس ضعف پدرش را میشنود او را به خدا میسپارد[2] و پدربزرگ خانواده وقتی که دختر و نوهها و داماد خویش را در کنار خود میبیند، بیدرنگ با خدا گفتگو میکند و از او درود و رحمت و برکت و رضایش را برای این جمع دوست داشتنی طلب میکند. [3]
نبوت
دومین ویژگی این فضا، نقش محوری رسول خدا به منزله نقطه ثقل این خانه و خانواده است. همه اعضای این خانواده دوست دارند پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را “رسول خدا” خطاب کنند، هر چند او پدر و جد و برادر و پدر همسر آنان باشد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز آنجا که میخواهد در حضور این خانواده (که آنان را اهل بیت خود میداند) سوگند بزرگی یاد کند، به خدایی سوگند میخورد که او را به حق مبعوث کرده است.[4] رسالت دومین پایه سقف خانه فاطمه و علی (علیهما السلام) و فرزندانشان (علیهم السلام) است.
دوستی و دشمنی [5]
سومین بعد این فضا توجه به نبرد دایمی حق و باطل است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که این خانواده را محو در خدا و رسالتش میبیند، در این جلسه کوچک خانوادگی نیز به خداوند میگوید: “خدایا آزار میدهد مرا هر آنچه اینان را آزار میدهد و غمگین میکند مرا هر آنچه اینان را غمگین میکند.” [6]و با صراحت میگوید: “من در جنگ هستم با هر که با اینها بجنگد و در صلح هستم با هر که با اینها در صلح باشد.” [7]
محبت به یکدیگر
چهارمین بعد فضای خانواده فاطمه و علی (علیهما السلام)، عشق و محبت بیپایانی است که اعضای این خانواده نسبت به یکدیگر ابراز میکنند. بانوی خانه به عنوان دختر، پدر را با مهربانی همیشگی، از ضعف به خدای بزرگ میسپارد و به عنوان مادر، فرزندش را “پسرم! نور چشمم! و میوه دلم” میخواند و پدربزرگ، نوه هایش را با عناوین “پسرم! شافع امتم!” خطاب میکند و دامادش را به عنوان “برادرم! وصیم! جانشینم! پرچمدارم!” مینامد و دخترش را “دخترم! پاره تنم!” میخواند و به خداوند میگوید: “گوشت اینها گوشت من و خونشان خون من است.” [8]
مقابله با جاهلیت
پنجمین بعد فضای روابط این خانواده، زدودن مرزهای اعتباری در برابر مرزهای اعتقادی است. این خانواده از عصر مَردسالاری فاصله قابل تأملی گرفته است. مرد خانه به بانوی خانه سلام میکند و سپس وارد خانه میشود. پدربزرگ، دخترش را پاره تنم خطاب میکند و این اتفاق در سرزمینی رخ میدهد که هنوز دختران توسط پدران بیترحم زنده به گور میشوند.
احترام و ادب
ششمین بُعد فضای این خانواده ادب و احترامی است که اعضای خانواده برای یکدیگر قائلاند. سلام اولین کلماتی است که بر زبان اعضای خانواده در هر ارتباط جاری میشود. اجازه خواستن کودکان خردسال برای آن که خود را در آغوش جد خود بیفکنند و اجازه خواستن مرد و بانوی خانواده برای آن که در کنار پدر خانواده قرار بگيرند، همه از مصاديق اين احترام است.
آری؛ این خانه و خانواده به منزله خانواده نمونه از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به تاریخ ارائه شده است و به مثابه یک الگو در اختیار بشریت قرار گرفته است. این خانه و این خانواده از این پس کشتی نجات تاریخ بشر خواهند بود.
«برگرفته از کتاب “شهر گمشده”، تالیف “محمدحسن زورق” (با تصرف و تلخیص)»
برچسب خورده: آیه تطهیر_حدیث کسا_ تصویرخانه فاطمه و علی (علیهما السلام)_ خانواده_خانواده نمونه
پاورقی ها:
[1] شأن نزول آيه تطهير در احادیث مشهور خاصه و عامه و در کتب فریقین (شیعه و اهل سنت) به طرق و سندهای مختلف بیان شده است و مبدأ اصطلاحاتی همچون اصحاب کساء، آل عباء، پنج تن آل عباء و… گردیده است. در کتبی مانند: احقاق الحق، جلد 2، صفحه 554؛ عوالم العلوم، جلد 11، صفحه 930؛ مسکن الفؤاد، صفحه 153
[2] اعیذک بالله یا أبتاه من الضعف.”
ای پدر تو را به پروردگار از ضعف پناه میدهم.”
[3] فاجعل صلواتک و برکاتک و رحمتک و غفرانک و رضوانک علی و علیهم.”
[4] فقال النبی و الذی بعثنی بالحق نبیا و اصطفانی بالرسالة نجیا…”
[5] منظور از دوستی و دشمنی همان تولی و تبری است که از فروع دین است. “تولی” به معنای دوست داشتن دوستان خدا و “تبری” به معنای بیزاری جستن و تنفر از دشمنان خدا است.
[6] یؤلمنی ما یؤلمهم و یحزننی ما یحزنهم.” پس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: قسم به آن کسی مرا به حق پیامبر فرستاده و مرا رسول نجات دهنده اختیار فرموده…”
[7] أنا حرب لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم و عدو لمن عاداهم و محب لمن أحبهم.”
[8] لحمهم لحمی و دمهم دمی