« به عمل کار برآید … »

« به عمل کار برآید … »

و ابلیس قسم یاد کرد که نوادگان آدم را از راه راست منحرف نماید…

آری! شیطان این دشمن کینه توز انسان، با کمال صراحت در مقام اظهار تصمیم خود برای گمراه نمودن آدمیان به خداوند گفت: “من به طور حتم بر سر راه مستقیم تو در کمین آنان می نشینم، آن گاه از پیش رو و از پشت سر و ازسمت راست و از سوی چپ به سراغشان می روم تا اکثرشان را شکرگزار نیابی.”[1]

آری! این گونه بود که شیطان عزم خویش را راسخ کرد تا از هر راه و روشی آدمیان را به ورطه­ ی ضلالت و گمراهی کشاند و هر قومی را به طریقی خاص اغوا نماید.

اما راهی که ممکن است شیطان در گمراهی دوستداران و پیروان امیرالمؤمنین (علیه السلام) انتخاب کرده باشد، برداشت غلط از این جمله است که: با داشتن حب علی (علیه السلام)،هر گونه گناهی که از شما سر بزند تأثیری در روح و جان شما نخواهد داشت و هرگز مستوجب عذاب الهی نخواهید شد!

از همین رو ائمه (علیهم السلام) چنین برداشت نادرستی را که احیانا در ذهن برخی از شیعیان به وجود آمده، شدیدا رد می نمودند. در همین راستا است که امام باقر (علیه السلام) به جابر می فرمایند:

“ای جابر! آیا کسی که ادعای تشیع کرده و اعتراف به محبت ما ـ اهل بیت ـ دارد، به همین مقدار از ادعا اکتفا می کند (و خود را بی نیاز از عمل به تکالیف خدا می داند)؟! در صورتی که به خدا سوگند، از شیعیان ما محسوب نمی شود، مگر کسی که تقوای خدا را پیشه کرده و اطاعت فرمان خدا بنماید.

و ای جابر آنان شناخته نمی شوند مگر به : تواضع، افتادگی، امانت، زیاد به یاد خدا بودن، روزه و نماز، نیکی به والدین، رسیدگی به حال همسایگان از فقیران ومستمندان (و) بدهکاران و یتیمان، راستگویی، تلاوت قرآن و بازداشتن زبان از گفتار درباره ی مردم مگر به نکو گویی؛ و آنان چنانند که در میان قوم و فامیل خویشتن نسبت به تمام امور امین شناخته می شوند…

ای جابر… آدمی چنین می پندارد که (که تنها ملاک نجات و سعادتش این است که) بگوید: علی (علیه السلام) را دوست می دارم و او را به ولایت می پذیرم؛ ودر عین حال اهل عمل و فعال (در انجام وظایف) نباشد!…

ای جابر! به خدا قسم، برای نزدیکی به خداوند هیچ وسیله ای جز طاعت و عمل به دستورات شریعت در کار نیست! و ما (از جانب خدا) فرمان تبرئه و امان دادن از آتش (مخصوص مدعیان تشیع که عاری از عمل باشند)، در دست نداریم!…

هرکس که مطیع فرمان خداست، اوست که دوستدار ماست ( و از آتش در امان است) و هرکس متخلف از فرمان خداست؛ او دشمن ما ( و محکوم به عذاب خدا) است!! و راهی برای رسیدن به ولایت و محبت ما نیست جز راه «عمل» و «وَرَع»[2] و[3]

حال شیعیان باید اندکی بیندیشند … آخر این چه غرور بی اساسی است که دامنگیرشان گشته و آن ها را به راه شیطان افکنده است؟ آن چنان سرمست باده ی این غرور گشته اند که حتی به هشدارهای همان کسانی که دل به محبت و ولایت آن ها خوش کرده اند، توجهی نمی کنند. آن بزرگواران با قاطعیت تمام می گویند: “وای بر شما، فریب مخورید! وای بر شما، فریب مخورید! ولایت ما جز از راه عمل به تکالیف الهی و پرهیز از گناهان به دست کسی نمی رسد[4]!!” …..

(برگرفته از کتاب ” موعظه (راه پیشگیری از نفوذ شیطان در دل انسان) “، تألیف: آیت الله ضیاآبادی)


پاورقی ها:

[1] سوره ی مبارکه ی اعراف، آیات 16و17

[2] یعنی پرهیز از گناه و دوری جستن از محرمات خدا

[3] اصول کافی، جلد 2، باب طاعت و تقوی، حدیث 3

[4] اصول کافی، جلد 2، باب طاعت و تقوی، قسمتی از احادیث شماره 3 و 6  (منقول از امام باقر (علیه السلام))