“…إنما المسيح عيسي ابن مريم رسول الله و کلمته ألقاها إلي مريم و روح منه…”
مسيح، عيسي بن مريم فقط فرستاده خدا و كلمه (و مخلوق) او است، كه او را به مريم إلقا نمود و روحي (شايسته) از طرف او بود…
(سوره نساء، آيه 171)
قرآن كريم در جاي جاي خود به معرفي انبياء الهي گذشته پرداخته و در اين ميان آيات متعددي به پيامبر بزرگ الهي، حضرت عيسي (عليه السلام) اختصاص دارد. در آيه بالا كه نمونه اي از آنهاست، خداوند در آغاز ميفرمايد: “عيسي (عليه السلام) فقط فرزند مريم (عليها السلام) بود.” ذکر نام مادر عيسي (عليه السلام) در کنار نام او که در شانزده مورد از آيات قرآن مجيد آمده است، خاطر نشان میسازد که مسيح (عليه السلام) مانند همه انسانها در رحم مادر قرار داشت، دوران جنيني را گذراند و همانند ساير افراد بشر متولد شد، شير نوشيد و در آغوش مادر پرورش يافت. [note]1- “ما المسيح ابن مريم إلا رسول قدخلت من قبله الرسل و امه صديقه کانا ياکلان الطعام…”؛ “مسيح فرزند مريم جز فرستاده اي نيست كه پيش از وي نيز فرستادگاني گذشته اند و مادر او زني بسيار راستگو و درست كردار بود، هر دو طعام ميخوردند…” (سوره مائده، آيه 75)[/note]به عبارت ديگر تمام صفات بشريدر او بود. واضح است چنين کسي که مشمول و محکوم قوانين طبيعت و تغييرات جهان ماده است، نميتواند خداوند ازلي و ابدي باشد و اين موقعيت، تناسبي با خدايي او ندارد! خصوصا كلمه “إنما” كه در اين آيه آمده است به اين شبهه نيز پاسخ ميگويد كه: اگر عيسي (عليه السلام) پدر نداشت، مفهومش اين نيست كه فرزند خدا ميباشد، بلكه فقط فرزند مريم بود. اين امر مسئله عجيبي نبود؛ چرا که آدم (عليه السلام) نيز به اراده پروردگار بدون پدر و مادر وجود يافت و اين خلقت خاص را هيچ شخصي دليل بر الوهيت ايشان نميداند. لذا در قرآن به اين مطلب اشاره شده است که همانگونه که خلقت آدم (عليه السلام) از خاک بود، خلقت حضرت مسيح (عليه السلام) نيز از خاک بوده است.[note]2- “ان مثل عيسي عند الله كمثل ءادم خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون” ؛ “مثل عيسي در نزد خدا، چون مثل آدم است كه او را از خاك بيافريد و به او گفت: موجود شو؛ پس موجود شد.” (سوره آل عمران، آيه 59)[/note]
طبق نظر اسلام و آنچه مکرر در قرآن کريم آمده است، حضرت عيسي (عليه السلام) فرستاده خدا بود. (به طور مثال در آيه فوق با عبارت “رسول الله” به آن اشاره شده است.) اين موقعيت، يعني پيامبر و فرستاده خدا بودن نيز ارتباطي با الوهيت ايشان ندارد. قسمتي از سخنان مختلف حضرت مسيح (عليه السلام) که در انجيل کنوني موجود است، اين مطلب را تاييد ميکند و همگي حاکي از مخلوق بودن، نبوت و رسالت او براي هدايت انسانها است، نه الوهيت و خدايي او.[note]3- “عيسي او را جواب داد كه اول از همه احكام اين است كه بشنو اي اسرائيل، خداوند، خداي ما خداوند واحد است.” (مرقس 29:12)”براي شما اولا خدا بنده خود، عيسي را برانگيخته، فرستاد تا شما را بركت دهد به برگردانيدن هر يكياز شما از گناهانش.” )اعمال رسولان 26:3)
“عيسي در جواب ايشان گفت: تعليم من از من نيست، بلكه از فرستنده من است.” (يوحنا 16:7)[/note]
از طرف ديگر، در کنار اين که اسلام الوهيت حضرت عيسي (عليه السلام) را به صراحت نفي ميکند، اعتقاد دارد که او انساني عادي نيز نبوده است. طبق آنچه در قرآن آمده، عيسي (عليه السلام) کلمه خدا بوده که به مريم (عليها السلام) القاء شد. در چندين آيه قرآن کريم، از عيسي (عليه السلام) تعبير به “کلمه” شده است و اين عبارت، به خاطر آن است که به مخلوق بودن مسيح (عليه السلام) اشاره کند.همان طور که کلمات، مخلوق ما هستند، موجودات عالم آفرينش هم، مخلوق خداوندند و همان طور که کلمات اسرار درون ما را بيان ميکنند و نشانهاي از صفات و روحيات ما هستند، مخلوقات اين عالم نيز، روشنگر صفات جمال و جلال خدايند. به همين جهت، در چند مورد از آيات قرآن به تمام مخلوقات “کلمه” اطلاق شده است. (مانند آيه 109 سوره کهف و يا آيه 27 سوره لقمان[note]4- “قل لو كان البحر مدادا لكلمات ربي لنفد البحر قبل أن تنفد كلمات ربي و لو جئنا بمثله مددا” ؛ “بگو: اگر دريا براي نوشتن كلمات پروردگار من مركب شود، دريا به پايان ميرسد و كلمات پروردگار من به پايان نميرسد، هر چند درياي ديگري به مدد آن بياوريم.” (سوره کهف، آيه 109)”و لو أنما في الأرض من شجرة أقلام و البحر يمده من بعده سبعة أبحر ما نفدت كلمات الله إن الله عزيز حكيم” ؛ “و اگر همه درختان روي زمين قلم شوند و دريا مركب و هفت درياي ديگر به مددش بيايد، سخنان خدا پايان نمييابد. و خدا پيروزمند و حكيم است.” (سوره لقمان، آيه 27)[/note] ولي اين کلمات با هم تفاوتهايي دارند؛ مثلا بعضي بسيار برجسته و بعضي نسبتا ساده هستند و عيسي (عليه السلام)به خصوص از نظر آفرينش (علاوه بر مقام رسالت) برجستگي خاصي دارد؛ چرا که او بدون پدر آفريده شده بود.[note]5- از امام باقر (عليه السلام) نيز روايت شده است كه جبرئيل در گريبان مريم دميد و در همان لحظه عيسي در رحم مادر ايجاد شد، در حالي كه در رحم زنهاي ديگر آفرينش و پرورش طفل نه ماه طول ميكشد. مريم از آنجا بيرون آمد و شكمش برآمده و سنگين شده بود. خاله مريم از ديدن او ناراحت شد و مريم كه از خاله خود و زكريا خجالت ميكشيد، از نزد آنها رفت. (ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، جلد 15، صفحه 159؛ عربي جلد 6، صفحه 789)[/note]
علاوه بر اين، حضرت عيسي (عليه السلام) در قرآن به عنوان روحي معرفي گشته که از طرف خدا آفريده شده است. اين تعبير که در مورد آفرينش آدم (عليه السلام) نيز در قرآن آمده است[note]6- سوره جاثيه، آيه 13[/note]، اشاره به عظمت آن روحي است که خدا در آدم، مسيح و پيامبران (عليهم السلام) قرار داده است. اگر چه بعضي خواسته اند از اين تعبير سوء استفاده کنند که: عيسي (عليه السلام) (نعوذ بالله) جزئي از خداوند بوده و تعبير «مِنه» در عبارت قرآني “و روح مِنه” را گواه بر اين پنداشته اند؛ ولي به دليل عدم امکان وجود تشابه بين خالق و مخلوق به لحاظ عقلي و همچنين روايات مستدل ذيل اين آيات به راحتي در مييابيم كه «مِنْ» در اين گونه موارد براي تبعيض نيست، بلکه به اصطلاح حکايت از بيان سرچشمه و منشأ پيدايش چيزي دارد.
اين نکته نيز جالب توجه است که در کتب تاريخي آمده است:
«هارون الرشيد» طبيبي نصراني داشت که روزي با «علي بن حسين واقدي» – که از دانشمندان مسلمان بود -مناظره کرده، مي گويد: در کتاب آسماني شما آيه اي وجود دارد که مسيح (عليه السلام) را جزئي از خداوند معرفي کرده؛ سپس آيه فوق را تلاوت کرد.
«واقدي» بلافاصله در پاسخ او اين آيه از قرآن را تلاوت نمود: “و سخر لکم ما في السماوات و ما في الارض جميعا منه” [note]7- “فإذا سويته و نفخت فيه من روحي فقعوا له ساجدين” ؛ “هنگامي كه كار آن را به پايان رساندم و در او از روح خود (يك روح شايسته و بزرگ) دميدم، همگي براي او سجده كنيد.” (سوره حجر، آيه 29)[/note](آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است را مسخر شما کرده و همه از ناحيه او [و مخلوق او] است.) سپس اضافه کرد: اگر کلمه «مِنْ» معني جزئيت را برساند، بايد تمام موجودات زمين و آسمان طبق اين آيه جزئي از خداوند باشند!
طبيب نصراني با شنيدن اين نکته ظريف، مسلمان گشت. هارون الرشيد نيز از اين جريان خوشحال شد و به سبب ذکاوت «واقدي» جايزه قابل ملاحظه اي به او اعطا کرد.[note]8- تفسير المنار، جلد 6، صفحه 84[/note]
آري؛ عيسي (عليه السلام) داراي کتاب و شريعت بود و به همين جهت از جمله پنج پيامبر اولوالعزم الهي محسوب ميشود. او پيامبري عظيم الشان و روح خدا بود که کرامات و معجزاتي مخصوص به خود داشت. مسيح (عليه السلام) با عمل شايسته خود که مطابق فرامين الهي بود، همواره بندگي خداي خويش را نمود و پيوسته براي هدايت انسانها به راه صحيح تلاش کرد.
«برگرفته از کتاب “تفسير نمونه”، تاليف: “آيت الله ناصر مكارم شيرازي” (با تغييرات و اضافات)»
سايت رشد فرارسيدن سالروز ولادت
کلمه الهي و روح پروردگار،
حضرت عيسي بن مريم (عليه السلام)
را به تمامي موحدان جهان تبريک و تهنيت عرض ميکند.
پاورقيها: