بدتر از قتل

زهری، یکی از قضات و نزدیکان دستگاه خلافت اموی بود. روزی در پی یک حادثه، مرتکب قتل خطا و غیر عمد گردید و به شدّت دستخوش اضطراب و تشویش شد. زهری چنان در غم و اندوه فرو رفت که پیش خود می‌گفت هرگز مایل نیستم که سقف خانه بر من سایه افکند پس به ترک یار و دیار پرداخته و در خیمه‌ای سکونت گزید.

این امر همچنان ادامه داشت تا آنگاه که علی بن الحسین، امام سجاد (علیه السلام)، از کنار وی عبور کرد. امام او را در حال یأس و ناامیدی مشاهده نمود.

امام زین العابدین (علیه السلام) خطاب به زهری فرمود: “یابن شهاب، بدان که گناه نومیدی و یأس تو به مراتب شدیدتر از گناهی است که مرتکب شده‌ای. تقوای الهی پیشه کن و به درگاهش توبه و استغفار نما و دیه (مقتول) را برای وارث او بفرست و به خانه خود برگرد.”

سخنان امام همچون نسیم رحمت بر زهری وزیدن گرفت و به این ترتیب نگرانی و غم و اندوه او بر طرف گردید.

زهری همیشه می‌گفت: “به راستی که علی بن الحسین (امام سجاد (علیه السلام)) در بین مردم، عظیم شخصیتی است که بر من منت نهاده.”

امام سجاد (علیه السلام) در بیانی دیگر در رابطه با اهمیت امیدواری به خدا و نهی از ناامیدی به ما می‌آموزند: “اگر امیدم به کرم و رحمت تو نبود و این که مرا از ناامیدی نهی فرمودی، هرآینه هنگام یادآوری اعمال گذشتۀ خود، ناامید از آمرزش می‌شدم[1].

(برگرفته از کتاب “اعیان الشیعة”، تألیف: “علامه سید محسن امین عاملی([2]با اضافات))

برچسب خورده:استغفار_امام حسین_امام سجاد_تقوا_توبه_نا امیدی


پاورقی‌:

[1] بخشی از دعای ابوحمزه ثمالی

[2] در این متن از ترجمه کتاب اعیان الشیعة که توسط آقای حسین وجدانی انجام گرفته است، استفاده گردیده است