« بازار دنیا »
” دنیا نوعى از بازار کسب و تجارت است، عدّه اى در آن سود مى برند و عدّه اى از آن خارج مى گردند؛ در حالى که زیانکار و خسارت دیده اند. و عدّه اى دیگر وقتى از این دنیا بروند، پشیمان و نادم خواهند بود که چرا براى آخرت خود توشه اى برنگرفته اند.”
این جمله مقدمهای بود بر تصمیم عمربن عبدالعزیز، حاکم اموی، تا باغ فدک[1].را، بعد از مدت ها غصب توسط حاکمان گذشته، به صاحبان اصلی آن بازگرداند.
هشام بن معاذ نقل میکند:
روزى عمر بن عبدالعزیز وارد شهر مدینه شد و به خادمان خود دستور داد تا از مردم هر کسی ستمی دیده، برای گرفتن حق خود به او مراجعه کند. در همین حال، با امام باقر(علیه السلام) روبرو شد. حضرت کلام خود را اینگونه آغاز کرد:
” اى عمر بن عبدالعزیز!
دنیا نوعى از بازار کسب و تجارت است، عدّه اى در آن سود مى برند و عدّه اى از آن خارج مى گردند؛ در حالى که زیانکار و خسارت دیده اند. و عدّه اى دیگر وقتى از این دنیا بروند پشیمان و نادم خواهند بود که چرا براى آخرت خود توشه اى برنگرفته اند.
در درون خود پیرامون دو چیز بیاندیش:
اوّل آن که دقّت کن چه چیزهائى را دوست دارى که همراه تو باشد تا در پیشگاه خداوند سعادتمند باشى.
دوّم آن که متوجّه باش، از چه چیزهائى ناراحت هستى و آنها را ناپسند میبینی و در پیشگاه خداوند تو را سرافکنده مى گرداند و مانع عبور تو از صراط خواهد شد و آنها را با کالایی مناسب(عملی شایسته) جایگزین کن …
اى عمر بن عبدالعزیز! دربها را به روى مردم و مراجعین خود بگشاى و مانعها را برطرف نما و سعى کن که همیشه یار و یاور مظلومان و طردکننده ظالمان و متجاوزان باشى؛”
و سپس افزود: “هر که داراى سه خصلت باشد، ایمانش کامل است.”
کلام امام آنچنان گرم و دلنشنین بود، که او توان پنهان کردن اشتیاق خود را نداشت.
عُمَر بن عبدالعزیز با شنیدن این سخن، دو زانو نشست و گفت : یابن رسول اللّه ! آن سه چیز را برایم بازگو.
حضرت فرمود:
اوّل آن که هنگام شادمانى و خوشحالى، گناه و معصیتى مرتکب نشود؛
دوّم آن که هنگام غضب و ناراحتى، حق را فراموش نکند؛
و سوّم آن که هنگام دست یافتن به قدرت، از مرز خود تجاوز نکند[2].”
کلام امام(علیه السلام) آنچنان در درون عمر بن عبدالعزیز نفوذ کرد که بدون توجه و تبعیت از حاکمان پیشین، بیش ازین نتوانست چشم خود را بر واقعیت ببندد و دستور داد تا قلم و کاغذی بیاورند و فدک را به عنوان حق اهل بیت(علیهم السلام) به فرزند حضرت زهرا(سلام الله علیها) باز گرداند[3].ولی در نهایت، هیچ وقت حاضر نشد تا حق را به معنای واقعی بپذیرد و خلافت را به صاحبان اصلی اش باز گرداند و از بازار دنیا زیانکار و خسارت دیده خارج شد …
پاورقی ها:
[1] فدک، منطقهای حاصل خیز در حجاز بود که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در هنگام حیات خود، به فرمان الهی آن را به حضرت زهرا(علیها السلام) هدیه داد و ایشان نیز هزینههای زندگی بخش وسیعی از مستمندان را از درآمد و محصولات این سرزمین تامین مینمود. اما پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، حاکمان وقت، این سرزمین را به نام حکومت از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) غصب نموده و بدون رضایت ایشان، فدک را تحت سلطه خود گرفتند و پس از آن تمامی حاکمان بعدی نیز این مسیر را ادامه دادند
[2] الخصال، جلد 1، صفحه 105 و 104
[3] امام باقر (علیه السلام) تا زمانی که فدک تحت اختیارشان بود، همچون جد گرامیشان حضرت زهرا (سلام الله علیها) درآمد و محصولات منطقه فدک را صرف مستمندان و فقیران مینمود. هرچند این مساله مدت زیادی دوام نیاورد و بعد از عمربن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک حاکم بعدی، فدک را همچون حاکمان گذشته به زور غصب کرد