باسمه تعالی
در دوره کنونی ما، جهان پر از بیعدالتیها، جنگها و ستمهای فراوانی است که خاطر آدمی را آزرده میسازد. این ظلمها تا جایی پیش میرود که انسانیت زیر پا گذاشته میشود و ناخودآگاه ممکن است آدمی به یأس و ناامیدی مبتلا شود. سؤال اینجاست که در این شرایط، کدامین امید بشر را به حرکت وامیدارد؟
در دیدگاه اسلامی، این امید را میتوان در این خلاصه نمود که خداوند متعال با انسانها عهد و پیمانی راستین و ناگسستنی بسته است. بر اساس این پیمان، باید مسیر انسان به سعادت حقیقی و استقرار عدل و داد میان انسانها ختم گردد. این پیمان الهی را میتوان آشکارا در همه کتابها و رسالتهای آسمانی – به خصوص در مکتب اسلام و گفتههای رسول آن، حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) – یافت. تا آنجا که در آیههای قرآن و احادیث پیامبر و ائمه اطهار (علیهم السلام) تاکید فراوان بر این حقیقت شده است. چنانکه خداوند متعال میفرماید: “و ما اراده كردهايم كه بر کسانی که در زمین ضعيف شمرده شدهاند منّت گذاريم و آنان را رهبران مردم كرده و وارثانشان نماييم[1]“و[2] همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیث معروف خویش میفرماید:” اگر از عمر دنیا جز یک شب باقی نماند، خداوند آن شب را آنقدر طولانی میگرداند تا مردی از خاندان من حاکم جهان گردد. اسم او اسم من است … و زمین را پر از عدل و داد میکند، همانگونه که از ظلم و جور پر شده است[3] و[4]
در اين حديث شريف رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میخواهد بر سنت ظهور امام مهدی (علیه السلام) و تحقّق عدالت الهی و نیز آکنده شدن زمین از عدل و داد تأکید نماید. همه این موارد نشانگر سنتی بزرگ از سنتهای الهی است که فوق العاده مهم بوده و تغییرناپذیر است و باید تحقّق یابد؛ حتی اگر برای وقوع آن لازم باشد که در طبیعت جهان، دگرگونی حاصل شود؛ همچون طولانیتر شدن آخرین روز زندگی دنیا بیش از آنچه که معمول – 24 ساعت – است. البته این حدیث به این معنا نیست که در نهایت از عمر دنیا فقط یک روز باقی خواهد ماند و سپس خداوند آن را طولانی میگرداند تا سنت ظهور واقع شود، بلکه میخواهد اهمیت این حادثه عظیم را بیان کند و اینکه وقوع آن از امور حتمی است که ناگزیر باید واقع شود. زیرا این واقعه بزرگ حقیقتی است خداوند به آن وعده داده است[5]و تخلف از وعده خداوند ممکن نیست[6].
اکنون بشریت از هوسرانی طاغوتیان و حاکمان ظالم به تنگ آمده است؛ رنجها و مصیبتهای فراوانی را تحمّل نموده است و بیصبرانه انتظار این روز موعود را میکشد. روزی که انسانها در سایه آن، طعم حقیقی خوشبختی را میچشند؛ روزی که حضرت مهدی (علیه السلام) ظهور مینماید و همه قومها و گروههای بشری با هر نوع گرایش و وابستگی دینی و قومی را زیر پرچم توحید گرد هم میآورد.
امید به این آینده روشن و قطعی که در آن پرچم عدالت در سرتاسر جهان به اهتزاز درآید و دوران ستم و تعدی به حقوق و کرامت انسانها به پایان برسد، باعث میگردد اراده آدمی سست نگردد و بدبینی و ناامیدی او را از پیشرفت تکاملی زندگی بازندارد.
(برگرفته از کتاب “امام زمان(عج) آرزوی بشریت”، اثر آیت الله سید محمدتقی مدرسی (با تغییرات جزیی))
پاورقی ها:
[1] (سوره قصص، آیه 5)
[2] در روایات متعددی اهل بیت (علیهم السلام) این آیه را در مورد خود دانستهاند (رجوع شود به معانی الاخبار، صفحه 79؛ نهج البلاغه، حکمت 209؛ تفسیر فرات کوفی، صفحه 313…)
[3] (کشف الغمه، جلد 2، صفحه 474)
[4] مضمون این حدیث در منابع متعدد اهل سنت نظیر مسند احمد، جلد 3، صفحه؛ سنن ابن ماجه، جلد 2، صفحه 929… نقل شده است
[5] (سوره نور، آیه 55)
[6] (سوره آل عمران، آیه 9)
یک پاسخ
نا امید شیطان است.انسان که توکل به خدا داشته باشد ناامید نیست وتن به ظلم نداده در راستای علم و دانش پیشرفت گام بر میدارد هرچند که سنگ های بزرگی سد راهشان باشد