« اخلاق انتقاد »

شاید برای ما هم پیش آمده باشد که از سر حسن نیت بخواهیم تذکر و انتقاد صحیحی را نسبت به دوست یا برادر دینی خود مطرح کنیم، اما ناخواسته موجبات ناراحتی و کدورت وی را فراهم آورده باشیم. ولی آیا تا به حال فکر کرده ایم که چگونه می‌توانیم اثرگذاری یک انتقاد را افزایش دهیم؟

با اندکی تامل، می‌بینیم که معمولا در انتقادهای اخلاقی، سخن منتقد به دو هدف اصابت می‌کند: یکی عملی است که منتقد، آن را نادرست تشخیص می‌دهد و دیگری، شخصی است که آن عمل نادرست را انجام داده است. آنچه در نقد و تذکر، دردناک و سنگین است و می‌تواند باعث خشم و کینه و دشمنی شود، ضربه روحی و آسیبی است که به غرور شخص مورد انتقاد وارد می‌شود. گرچه او در مقام دفاع، از عملی که انجام داده سخن می‌گوید و برای اثبات صحت آن دلیل می‌آورد؛ اما در واقع “از خود” دفاع می‌کند و برای حفظ شخصیت و اعتبار خویش تلاش می‌نماید.

بنابر این برای آن که انتقاد، به غرور شخص آسیب نرساند و آنان را به عکس العمل وادار نکند، باید منتقد طوری سخن بگوید که هدف اصلی انتقادش عمل نادرست باشد نه عامل آن. در این صورت است که تذکرات اصلاحی مفید واقع می‌شود و نتیجه مطلوب عاید می‌گردد. سیره امام مجتبی (علیه السلام)، به خوبی نمونه‌ای از این روش نقد را تصویر می‌کند:

حضرت امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بر پیرمردی گذر می‌کردند که مشغول وضو ساختن بود؛ اما به شیوه درست، وضو نمی‌گرفت. به جای آن که او را مورد انتقاد قرار دهند، خودشان این چنین وانمود کردند که در کشمکش هستند و درباره وضوی خود گفتگو می‌کنند. برای همین به پیرمرد گفتند: ما دو نفر وضو می‌گیریم و تو داور باش و بگو کدام یک از ما درست وضو می‌گیرد؟ سپس وضو گرفتند و هر کدام درباره وضوی خود پرسش نمودند. پیرمرد که مطلب را فهمیده بود، گفت: شما هر دو خوب وضو گرفتید. این من هستم که راه صحیح وضو گرفتن را نمی‌دانستم و هم اکنون از شما دو نفر آموختم. به دست شما توبه کردم و از برکت و شفقتی که بر امت جد خود دارید برخوردار گردیدم [1]

دیدیم که امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) از پیرمرد انتقاد نکردند و بی اطلاعی او را از دستور اسلام به رخش نکشیدند. هم چنین از وضویی که ساخته بود سخنی نگفتند و عملش را باطل نخواندند. بلکه خود، وضو گرفتند و غیرمستقیم مطلب را به پیرمرد منتقل کردند. نتیجه این انتقاد مودب و خردمندانه آن شد که پیرمرد با صراحت به اشتباه خود اعتراف کرد، وضوی صحیح را یاد گرفت و با گشاده رویی از شفقت و مهر آنان تشکر کرد.

به درستی که اخلاق خوب بهترین راه انتقاد و رشد انسان هاست. تا آنجا که امام مجتبی (علیه السلام) فرمود: «بهترین بهترین ها، اخلاق نیک است[2].

به راستی ما در انتقاد از برادران دینی مان چه مقدار به ریزه کاری هایی که اهل بیت (علیهم السلام) به ما آموخته اند توجه می‌کنیم؟ و چه مقدار با نرم خویی و مدارا موجبات رشد و ترقی دیگران را فراهم می‌کنیم؟

« برگرفته از کتاب “اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی”؛ نوشته: مرحوم حجة الإسلام محمدتقی فلسفی (با اندکی تصرف و تلخیص)»

برچسب خورده:اخلاق انتقاد_اخلاق نیک امام حسن مجتبی_ انتقادبرادر دینی_تذکر_حسن خلق_ سیره امام حسن مجتبی ع

پاورقی ها:

 

[1] مناقب، جلد 3، صفحه 400 – بحارالانوار، جلد 43، صفحه 319

[2] خصال، جلد 1، صفحه 29، حدیث 102 ـ مستدرک الوسایل، جلد 8، صفحه 443، حدیث 9941 – کنز العمال، جلد 3، صفحه 5، حدیث 5152

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *