باسمه تعالی
بشر قرن بیست و یکم، امروزه از نظر صنعت و تکنولوژی پیشرفت های خارق العاده ای نموده است. اما آیا هیچ یک از دستاوردهای دانش بشر توانسته تا جایگزین رابطه او با عالم بالا گردد؟ آیا شاهراه زمین و ملکوت امروزه نیز به روی بشر گشوده است یا آنکه مدتها است که رابطه زمین و آسمان قطع گردیده است؟ این پرسشی است که در میدان نظر، خداپرستان پاسخهای متفاوتی برای آن دارند. اگر شما هم به دنبال پاسخی برای آن هستید، پس با ما همراه باشید[1].
از نظر یهودیان با مرگ موسی(علیه السلام) و پس از خاتمه یافتن سلسله انبیاء بنی اسرائیل، ارتباط بشر با عالم بالا قطع گردید. لذا از نظر آنان بعد از فوت موسی (علیه السلام) و پیامبران بزرگ بنی اسرائیل، دیگر وحیی نیست و در جامعه فردی وجود ندارد که نماینده خدا بر روی زمین باشد.
در مقابل مسیحیان گفته اند که این فیض تا زمان حضرت مسیح(علیه السلام) باقی است[2].آنان می گویند ارتباط بشر با ملکوت پس از موسی (علیه السلام) و جانشینان او نیز همچنان از نظر وحی باقی بوده است، اما با به دار آویخته شدن مسیح و پایان یافتن رسولان مسیحیت، این رابطه قطع شد.
در کنار این، مسلمانان بر این عقیده اند که این فیض، تا زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) پیوسته باقی است. اما در این میان اهل سنت عقیده دارند که این فیض معنوی – که در لباس نبوت و امامت بود- با رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) قطع گردید. بنابر این، آنان می گویند که پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ارتباط بشر با عالم بالا برای همیشه قطع شد.
حال سؤال این است که مگر بشر پس از رحلت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)، بدتر از اقوام گذشته است؟ آیا بشر در قرون اخیر، از نظر کمالات از گذشتگان کمتر است؟ مسلما کمالاتی که اکنون بشر دارد و در کنار آن نیاز روز افزون او به ارتباط با آسمان را هیچ وقت بنی اسرائیل و قوم نوح و هود نداشته اند. پس چرا خدا چنین فیضی را به آنان داده، ولی این فیض را به ما نداده است؟
در این میان برخی از صاحب نظران و فلاسفه معاصر[3]، پاسخ این پرسش مهم بشریت را در منطق شیعه یافته اند و لذا بر این باورند که تنها شیعه است که برای این مسأله جوابی درخور دارد.
در نظر شیعه، هم اکنون نیز انسان کاملی وجود دارد که رابطه بین زمین و ملکوت از طریق او برقرار است. آری، نبوت خاتمه یافته است؛ لذا این رابطه در عصر کنونی به صورت نبوت نیست که به دنبال آن صحبت از تکالیف و دین جدیدی باشد. اما شیعه ارتباط زمین و آسمان را از طریق امامت باقی می داند. در نظر شیعه ارتباط زمین و ملکوت به واسطه انسانی کامل برقرار است و فیض الهی از طریق همین انسان کامل است که به بشر می رسد. در دوران کنونی نیز شیعه آن انسان کامل را امام مهدی (علیه السلام) معرفی می کند و او را نماینده خدا بر روی زمین می داند. او همان است که شیعه هنگامی که در دعای ندبه از او یاد می کند، آشکارا او را واسطه اتصال زمین و آسمان می خواند[4].”
آری، امام مهدی (عج) هم اکنون نیز واسطه بین زمین و آسمان است و شیعیان هم اکنون نیز این فیض امام غایب خویش را کمتر از دوران ظهور او نمی دانند. امروزه نیز تأثیر این رابطه میان زمین و آسمان در قلبها و هدایت رساندن او به تشنگان هدایت، کمتر از دوران ظهورش نیست.
این پاسخی است که شیعه ارائه می کند و آنرا در کنار پاسخ سایر مکاتب، برای سنجش به ترازوی منطق فرهیختگان می سپارد. اما در این میان، آیا من و تو گمشده خویش را یافته ایم و آیا با او در شاهراه میان زمین و آسمان همراه گشته ایم؟
(برگرفته از مجله انتظار، شماره 1، مقاله مبانی کلامی مهدویت، تألیف آیت الله سبحانی(به همراه تلخیص و تصرف))
پاورقی ها:
[1] در خصوص این موضوع، مباحث مهمی وجود دارد. اما این نوشتار با توجه به محدودیت حجم، تنها در حد گنجایش خویش، چگونگی ارتباط بین زمین و ملکوت در عصر معاصر را پیگیری می کند. لذا ضرورت وجود این رابطه و سایر مباحث مرتبط با آن به عنوان پیش فرض مورد پذیرش قرار گرفته و جزئیات استدلالی آنها، به جایگاه خویش واگذار گردیده است
[2] البته منظور ما از مسیحیان، پروتستانها هستند، چون کاتولیکها مسیح را خدا می دانند
[3] نظیر پروفسور هانری کربن
[4] فرازی از دعای ندبه: “این السبب المتصل بین الأرض و السماء”، “کجاست سبب اتصال میان زمین و آسمان