امام سجاد (علیه السلام) “مشکل اقتصادی” مردم را مصیبتی بزرگ میدانست. مشکل اقتصادی یعنی این که انسان ببیند فقر در کشور اسلامی به گونهای گسترش یافته است که بر طرف کردن آن، به آسانی امکانپذیر نیست.
به عنوان نمونه، یکی از اصحاب امام سجاد (علیه السلام) از بدهکاری خویش شکایت کرد و آن حضرت گریست. وقتی سبب گریهاش را پرسیدند، امام (علیه السلام) در پاسخ فرمود: “مگر اینگونه نیست که گریه، تنها برای مصیبتهای بزرگ است؟ کدامین مصیبت، بزرگتر از این که انسان، برادر مؤمن خویش را در نیازی ببیند که توان برطرفکردن آنرا ندارد و نیز او را در گرفتاری بنگرد که توان حلش را نداشته باشد؟”1
اما سیره و روش امام سجاد (علیه السلام) به خوبی نشان میدهد که آن حضرت در عمل هم بر حل مشکل اقتصادی مردم پای میفشرد.
در حدیثی آمده است که آن حضرت دو بار داراییاش را در راه خدا تقسیم کرد. 2کمک اقتصادی پنهانی، یکی از روشهای امام سجاد (علیه السلام) برای برطرفساختن مشکل فقر بود.
به عنوان نمونه، از محمد بن اسحاق نقل شده که گفت: “گروهی از مردم مدینه در حالی زندگی میکردند که نمیدانستند معیشت آنان از کجا تأمین میشود و زمانی که علی بن الحسین (علیهما السلام) رحلت کرد، آنان کمکهای شبانهای را که دریافت میکردند، از دست دادند.”3
همچنین راوی دیگر نقل میکند: “علی بن الحسین به بخل متهم میشد، اما زمانی که از دنیا رحلت کرد، مردم متوجه شدند که او هزینهی یکصد خانواده را در مدینه تأمین میکرده است.”4
در کنار “کمک اقتصادی پنهانی”، آن بزرگوار از شیوههای دیگری نیز استفاده مینمود.
از امام رضا (علیه السلام) از پدرش از جدش از امام علی بن الحسین (علیهما السلام) نقل شده که فرمود: “من از خداوند شرم میکنم که یکی از برادرانم را ببینم و برای او از خداوند بهشت را بخواهم، ولی در دنیا بر او بخل بورزم و چون روز رستاخیز فرا رسد، به من بگویند اگر بهشت در دست تو میبود، به طور حتم نسبت بدان بخیلتر و بخیلتر و بخیلتر بودی.»5
با این نگرش، در حقیقت انسان مومن فقط برای دستاوردهای دنیوی با فقر در دنیا مبارزه نمیکند، بلکه نعمتهای اخروی را نیز که از این جهت نصیبش میشود، در نظر دارد.
اگر ما این مواضع امام سجاد (علیه السلام) را با آنچه به دست بنیامیه انجام میشد از قبیل: سرکشی، آسایش طلبی، اسراف، به هدر دادن اموال بیتالمال، قطع درآمد محبین علی (علیه السلام) و جلوگیری از تأمین مالی افراد و خانوادههای شهیدانی که مورد خشم حکومت بودند، مقایسه کنیم، به روشنی متوجه خواهیم شد که عملکرد امام (علیه السلام)، در نقطه مقابل عملکرد بنیامیه و مبارزهای سیاسی با آن است.
در حقیقت امام (علیه السلام) در برابر سوء استفادهی بنیامیه از مشکل اقتصادی مردم میایستد و اجازه نمیدهد که ستمگران، از طریق ثروتی که چپاول کردهاند، نیازمندان و مصیبتدیدگان و به ویژه سرکوبشدگان را به سمت خود جذب کنند و یا حتی آنان را به ارتکاب فساد و جنایت وادارند و نیز نمیگذارد که ظالمان، سیاست تطمیع پس از گرسنگی دادن را اجرا نمایند.
(برگرفته از کتاب “جهاد امام سجاد (علیه السلام)، تالیف: “استاد محقق حجه الاسلام سید محمد رضا حسینی جلالی”)
پاورقیها:
مطالب مرتبط
آخرین ها
” آخرین ساعات برترین بانو(1) “
گویا همین دیروز بود که پدر در بستر رحلت او را به طور خصوصی طلبید و در گوشش زمزمههایی کرد. سخنانی […]«رفیقترین رفیق»
اگر دوستی در همۀ شرایط پشتیبان ما باشد و در خوشی و ناخوشی کنارمان بماند، چه حسّی به او پیدا […]“در جستجوی علم …”
94 سال از عمر “عنوان بصری” سپری شده بود، اما با ورود امام صادق (علیه السلام) به مدینه و […]«بر تو امید بسته ام»
داشـتـن تـکـیـه گـاهـى قـدرتـمـنـد و اسـتـوار در شـدایـد و حـوادث، عـامـل ثـبـات قـدم و […]«پسندم آن چه را جانان پسندد …»
برای بسیاری از ما پیش آمده که شرایط زندگی مان دچار تغییر و تحول کوچک یا بزرگ شده باشد. به عنوان […]